
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران در سال ۵۷، اصلاح ساختارهاي موجود در بخشهاي مختلف كشور از جمله سينما، دانشگاهها و تلويزيون جزو مهمترين تغييرات در راستاي اهداف راهبردي و استراتژيك جمهوري اسلامي بود.
در اين اثنا تغيير در رويكرد و سياستگذاري صدا و سيما (رسانه ملي) يكي از مهمترين گامهاي عملي براي اصلاح نوع نگرش آحاد جامعه به تمامي مسائل اقتصادي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي بوده و هست و اسلامي شدن محتواي برنامههاي پخش شده، رعايت شئونات و حد و مرزهاي اخلاقي بين افراد نامحرم را ميتوان از جمله اقدامات عملي در اين رسانه تأثيرگذار و مهم دانست. اما متأسفانه مدتي است نظارتي بر كيفيت، محتوا و پيامهاي نهفته در برخي برنامههاي پخش شده در رسانه ملي نميشود، مانند توهين به برخي باورهاي ديني، بنيادگرا و تندرو نشان دادن افراد مذهبي و به خصوص واپسگرا و اصطلاحاً امُل نشان دادن آنها، روابط آزاد بين افراد نامحرم، شكستن حريم خانواده.
پخش سريالهاي دستهچندم خارجي و... به ازعان برخي تصميمسازان رسانه ملي با هدف جذب مخاطب و جلوگيري از معضلي تحت عنوان برنامههاي ماهوارهاي صورت ميگيرد.
از سويي پخش چند سري از يك سريال تركيهاي تحت عنوان «كليد اسرار» با محوريت صيروريت خداوند در تمامي احوال و ساعات زندگي نشاندهنده، عدم توانايي كارگردانهاي پرتوان كشور ما در اين حوزه از فيلم و سريالسازي است.
اين سريال گذشته از نشان دادن برخي اتفاقات معجزهآسا به صورت كاملاً هدفمند و زيركانه همزمان در حال ترويج يك رونوشت سكولار از دين اسلام و البته نشان دادن دين، حجاب و رعايت شئونات اخلاقي به عنوان يك امر كاملاً شخصي نيز ميباشد.
در اين سبك از ترويج «اسلام تركيهاي» اسلام خوب بايد منفعل باشد، زن مسلمان نيز ميتواند حجاب نداشته باشد و دقيقاً به سبك جوامع غربي زندگي كند.
با نشان دادن چهره زنان جوان با حالاتي كاملاً فتوژنيك و گيرا و با آرايش غليظ و زننده نيز سعي در جذب مخاطب دارند. متأسفانه در اين سريال روابط زن و مرد هيچ حد و مرزي ندارد و دقيقاً يك تفكر سكولاريستي از دين را نشان ميدهد كه زن و مرد ميتوانند در عين نوشيدن مشروبات الكلي و متظاهر شدن به شكلي مانكني و غربي، معجزات الهي را فقط در زندگي برخي بزرگان دين و عرفا ميتوانند ببينند و در واقع با تخطئه ديگر خوانشهاي اسلامي در مذاهب مختلف نوع تركيهاي آن را به بيننده القا ميكنند كه در عين حال هم همزيستي مسالمتآميزي با فرهنگ غرب داشته باشد.
جالبتر اينكه حجاب و نماز خواندن در اين سريال تنها مختص زنان و مردان سالخورده است و نه جوانان، كه اين هم بخشي از آن پيام پنهان و نهفته در اين سريال است.
آنچه بيشتر قبال تأمل است رخ دادن اتفاقاتي در خاورميانه تحت عنوان «بيداري اسلامي» و البته تلاش براي الگونشان دادن «اسلام تركيهاي» با عنوان كشوري پيشرفته، صاحب اثر و نفوذ در معادلات جهاني و مهمتر از همه دوست راهبردي و شريكي قابل اتكا براي جوامع غربي به خصوص امريكاست.
اين نقد از آنرو حائز اهميت و دردآور است كه رسانه ملي جمهوري اسلامي ايران به يك رسانه تبليغي و بدون هزينه براي ارائه هرچه بهتر اين چهره و شكل جديد از اسلام به كشورهاي منطقه و به خصوص مردم عزيز و غيرتمند كشورمان تبديل شده است.
به نظر ميرسد چند وقتي است كه عنان كار و آنچه از رسانه ملي جمهوري اسلامي ايران به نمايش درميآيد از كف مسئولان آن خارج شده است و شايد در اختيار افرادي مشابه «گروه پورزند» افتاده است.
چه اينكه تمامي آنچه گفته شد به ضميمه پخش بخشهايي از ترانه يك خواننده معلومالحال لسآنجلسي در يكي از برنامههاي سيما با عنوان «شيب تند» را نيز ميتوان دغدغه برخي افراد در درون اين سازمان براي انحراف و به سخره گرفتن باورهاي اسلامي جامعه شيعي ايران دانست.
نظارت هرچه بيشتر و البته دغدغهمندانه مسئولان ارشد اين سازمان عريض و طويل قطعاً باعث جلوگيري از تركتازيهاي اين دست از افراد كه به ظاهر براي مقابله با برنامههاي ماهواره و در واقع در راستاي اهداف و اميالشان خواهد بود.
اميدواري و نشاط آنگاه به يك جامعه اسلامي روي خواهد آورد كه رسانههاي آن مروج فرهنگ، آيين و تمدن آن كشور باشند و نه كپي برداري از شوهاي تبليغاتي و برنامههاي رسانهاي مغرض و صدالبته سكولار و دنيامحور.