جوان آنلاین: اسلامهراسی به عنوان ترس یا نفرت بیمنطق نسبت به اسلام و مسلمانان، اکنون به بخش رسمی از قوانین و ساختارهای اجتماعی بسیاری از کشورهای اروپایی تبدیل شده و زندگی میلیونها مسلمان را تحتتأثیر قرار داده است. این پدیده به شکل سازمانیافته در بخشهای مختلف جامعه از جمله سیاست، رسانهها و نهادهای دولتی بروز یافته و منجر به تبعیضهای گسترده علیه جمعیت مسلمان اروپا شده است.
چبه گزارش ایرنا، چند هفته پیش، یک نهاد رصدکننده جرائم مرتبط با اسلامهراسی در انگلیس هشدار داد که این کشور دیگر مکان امنی برای مسلمانان نیست؛ اما بلافاصله از سوی مقامهای رسمی مورد انتقاد قرار گرفت و دولت بودجه آن را قطع کرد.
آمار و دادههای رسمی درباره اسلامهراسی در اروپا
بر اساس برآوردها، حدود ۱۹ میلیون مسلمان در اروپا زندگی میکنند که تقریباً ۶ درصد از جمعیت قاره را تشکیل میدهد. آمارهای رسمی و پژوهشهای اروپایی نشاندهنده وضعیت نگرانکننده اسلامهراسی هستند که در زیر به فرازهایی از آن اشاره شده است:
تبعیضهای روزمره: بنا بر جدیدترین گزارش «آژانس حقوق بنیادین اتحادیه اروپا (FRA)» در سال ۲۰۲۴، نزدیک به نیمی از مسلمانان اتحادیه اروپا (۴۷ درصد) گفتهاند در زندگی روزمره با نژادپرستی و تبعیض مواجه میشوند که این رقم افزایش چشمگیری نسبت به سال ۲۰۱۶ (۳۹ درصد) داشته است. زنان محجبه و جوانان مسلمان زاده اروپا بیشترین آسیب را از تبعیض دیدهاند. در برخی کشورها این نرخ حتی بالاتر است و به طور مثال در اتریش ۷۱ درصد و آلمان ۶۸ درصد گزارش شده است.
جرایم ناشی از نفرت: در بسیاری از کشورهای اروپایی، مسلمانان یکی از اصلیترین اهداف جرایم ناشی از نفرت مذهبی هستند. برای نمونه در انگلستان و ولز طی سال ۲۰۲۲-۲۰۲۳ حدود ۳۴۰۰ جرم ناشی از نفرت علیه مسلمانان توسط پلیس ثبت شده که ۴۴ درصد کل جرایم نفرت مذهبی را تشکیل میدهد. در فرانسه نیز طبق آمار وزارت کشور، در سال ۲۰۲۲ تعداد ۱۸۸ مورد اقدام ضدمسلمانان گزارش شده که اندکی کمتر از سال پیش (۲۱۳ مورد در ۲۰۲۱) بوده است. اما این کاهش مختصر، پس از چند سال افزایش پیاپی رخ داده و میزان کلی حوادث همچنان بالا است. همچنین در سال ۲۰۲۰ فرانسه جهش ۵۳ درصد در حملات اسلامهراسانه را تجربه کرد.
وضعیت در آلمان: دولت آلمان گزارش کرده که طی سالهای اخیر صدها جرم علیه مسلمانان ثبت شده است. به عنوان مثال، بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ هر سال حدود ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ مورد جرم با انگیزه «دشمنی با اسلام» ثبت شده است (۱۰۷۵ مورد در ۲۰۱۷؛ ۹۵۰ مورد در ۲۰۱۹؛ ۷۳۲ مورد در ۲۰۲۱). تازهترین ارقام نشان میدهد در سال ۲۰۲۲ نیز ۶۱۰ جرم ضدمسلمانان ثبت شد و این روند در سال ۲۰۲۳ رو به افزایش گذاشت، به طوری که تنها در ۹ ماهه اول ۲۰۲۳ بیش از ۶۸۶ جرم علیه مسلمانان گزارش شد. این افزایش عمدتاً پس از وقایع ژئوپلیتیک اخیر (از جمله جنگ غزه در اکتبر ۲۰۲۳) رخ داده که تنشها را بالا برد.
فراگیر نبودن گزارشدهی: کارشناسان معتقدند که آمارهای رسمی تمامی واقعیت را نشان نمیدهند، زیرا بسیاری از موارد اسلامهراسی گزارش نمیشوند یا در آمارها به صورت جداگانه ثبت نمیشوند. مثلاً دفتر دموکراتیک نهادهای حقوق بشر سازمان امنیت و همکاری اروپا (ODIHR) در گزارش سالانه خود فقط ۲۳۸ واقعه ضدمسلمانان را در کل منطقه عضو سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) ثبت کرده بود که به مراتب کمتر از ارقام ملی کشورهای بزرگ است و نشاندهنده کاستی در گزارشدهی و عدم اعتماد قربانیان به نهادها در برخی کشورها است. بنابراین، ابعاد واقعی اسلامهراسی احتمالاً فراتر از این ارقام رسمی است.
این آمار و ارقام نشان میدهد مسلمانان در اروپا به طور سیستماتیک هدف تبعیض و خشونت قرار دارند.
نقش سیاستمداران اروپایی در تشدید اسلامهراسی
اظهارات و سیاستهای برخی سیاستمداران اروپایی، بهویژه چهرههای راستگرا و پوپولیست، نقش عمدهای در عادیسازی گفتمان اسلامهراسانه و دامن زدن به ترس از مسلمانان داشته است. در سالهای اخیر، اظهارات ضداسلامی از سوی رهبران احزاب راست افراطی و حتی برخی سیاستمداران جریان اصلی افزایش یافته و این روند، فضای اجتماعی را علیه مسلمانان ملتهب کرده است.
نمونههای بارز عبارتاند از:
هلند: خیرت ویلدرز (رهبر حزب آزادی هلند) یکی از صریحترین اسلامستیزان اروپا است. او بارها اسلام را هدف حملات لفظی قرار داده و خواستار اقدامات افراطی علیه مسلمانان شده است. وی همچنین نسبت به آنچه «سونامی اسلامیزهشدن» هلند نامیده هشدار داده و بارها پیشنهاد بستن مساجد را مطرح کرده است. حضور چند دههای گفتمان او در فضای سیاسی هلند، به عادیشدن بخشی از شعارهای اسلامهراسانه انجامیده است. در انتخابات سال ۲۰۲۳ حزب او با شعارهای ضداسلامی پیروز شد و موجی از نگرانی در میان مسلمانان هلند برانگیخت.
فرانسه: چهرههای راستگرای فرانسوی نیز اظهارات تندی علیه مسلمانان داشتهاند. مارین لوپن، رهبر حزب راست افراطی تجمع ملی، سالهاست که اسلامگرایی را «ایدئولوژی توتالیتر» میخواند و وعده داده در صورت قدرت گرفتن، حجاب اسلامی را در انظار عمومی کاملاً ممنوع کند. او روسری را «لباس اسلامگرایان» نامیده و معتقد است باید در کل فضای عمومی ممنوع شود. لوپن پیشتر در سال ۲۰۱۰ نیز با مقایسه مسلمانانی که در خیابان نماز میخواندند با نیروهای اشغالگر نازی جنجال آفرید و به تحریک تنفر مذهبی متهم شد (هرچند بعداً تبرئه شد). اینگونه اظهارات تند از سوی یک رهبر حزبی، نگرش ضداسلامی را در بخشی از افکار عمومی فرانسه تقویت کرده است.
مجارستان و اروپای شرقی: در کشورهای شرق اروپا که جمعیت مسلمان کمی دارند، اسلامهراسی بیشتر در قالب مخالفت با مهاجران مسلمان بروز یافته است. ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان، آشکارا اعلام کرده کشورش «نمیخواهد مسلمانان مهاجر را بپذیرد» و آنها را «متجاوزان مسلمان» خوانده است. او مدعی است موج پناهجویان عمدتاً مسلمان، تهدیدی برای هویت مسیحی اروپا است. چنین مواضعی در لهستان و برخی دیگر کشورهای اروپای مرکزی نیز دیده میشود و باعث شد این کشورها در بحران پناهجویان ۲۰۱۵-۲۰۱۶ تقریباً هیچ پناهجوی مسلمانی نپذیرند.
آلمان: در آلمان، حزب راستگرای آلترناتیو برای آلمان (AfD) با شعارهای ضداسلام رشد کرده است. این حزب در برنامه انتخاباتی خود در سال ۲۰۱۶ تصریح کرد «اسلام با قانون اساسی آلمان سازگار نیست» و خواستار ممنوعیت منارهها و برقع شد. نمایندگان این حزب راستگرا در سخنرانیها اسلام را عنصری «بیگانه» خواندهاند که نباید از آزادی مذهبی برابر با مسیحیت برخوردار باشد. به این ترتیب شعار «اسلام به آلمان تعلق ندارد» در تجمعات این حزب طنینانداز شد. هرچند دیگر احزاب آلمان با حزب آلترناتیو ائتلاف نکردهاند، اما حضور این گفتمان در پارلمان، فضای بحث درباره اسلام را مسموم کرده است.
انگلیس: در انگلیس نیز برخی چهرههای سیاسی به اسلامهراسی متهم شدهاند. بوریس جانسون (نخستوزیر اسبق) در مقام یک ستوننویس، در سال ۲۰۱۸ زنان محجبه را به «صندوق پست» تشبیه و پوشش برقع را مسخره کرد. این اظهارات او موجی از انتقاد برانگیخت و طبق گزارشها، در هفتههای بعد از آن حملات لفظی و فیزیکی به زنان مسلمان در خیابانهای انگلستان ۳۷۵ درصد افزایش یافت. حتی درون حزب محافظهکار هم موضوع اسلامهراسی مطرح شد و شورای مسلمانان بریتانیا خواستار تحقیق درباره «اسلامهراسی ساختاری» در این حزب شد.
این نمونهها نشان میدهد که گفتمان رهبران سیاسی میتواند مستقیماً بر فضای اجتماعی و رفتار مردم تأثیر بگذارد. هنگامی که یک سیاستمدار بانفوذ، جمعیت مسلمان را «تهدید» جلوه میدهد یا اقدامات نمادین آنان (مثل پوشش اسلامی) را با مفاهیم منفی گره میزند، عملاً تعصب و نفرت را عادیسازی میکند. بسیاری از ناظران تاکید دارند که سیاستمداران جریان اصلی به جای مماشات با این گفتمانها، به صراحت آنها را محکوم کرده و از حقوق برابر شهروندان مسلمان دفاع کنند.
نقش رسانههای اروپایی در گسترش اسلامهراسی
رسانههای جمعی نیز در شکلدهی افکار عمومی نقشی اساسی دارند و متأسفانه در برخی موارد به بازتولید کلیشههای منفی و تقویت هراس از مسلمانان پرداختهاند. بررسیها حاکی از وجود سوگیری ساختاری در پوشش خبری مربوط به اسلام و مسلمانان است که خود به گسترش اسلامهراسی دامن میزند.
مطالعات مختلف نشان میدهد که بخش قابل توجهی از پوشش رسانهای درباره مسلمانان در اروپا با لحنی منفی همراه است. برای مثال، یک تحقیق بزرگ در انگلیس نشان داد اکثریت اخبار مربوط به مسلمانان در رسانههای این کشور بار منفی دارد و مسلمانان عمدتاً در چارچوب مشکلات یا تهدیدها نمایش داده میشوند.
یکی از نمونههای شاخص، شبکه خبری GB News در انگلیس است. تحقیقات دو ساله «مرکز پایش رسانهها» (CFMM) نشان داد این شبکه تازهتأسیس وسواس شدیدی بر پوشش مسائل مسلمانان دارد و تقریباً نیمی از کل اشارههای خبری به اسلام در میان شبکههای خبری انگلیس متعلق به GB News بوده است. تحلیل محتوای آن نشان داد این پوشش گسترده عمدتاً با روایتهای منفی و اهریمنسازی همراه بوده و حتی مفهوم «اسلامهراسی» را نیز انکار یا تمسخر کرده است. بر اساس این گزارش، GB News در برنامههای خود بیش از ۱۷ هزار بار به اسلام یا مسلمانان اشاره کرده و غالباً مسلمانان را به عنوان عامل مشکلات نشان داده است. این شبکه در پوشش برخی ناآرامیها نیز بهطور نامتناسب مسلمانان را به خشونت ربط داده و حملات علیه جوامع مسلمان (مانند حمله به مساجد) را کمرنگ جلوه داده است.
در سایر کشورهای اروپایی نیز رسانههای زرد و راستگرا با تیترهای جنجالی، ترس از «اسلامیزهشدن» را تقویت کردهاند. مثلاً برخی روزنامههای عامهپسند در آلمان و اتریش، جرایم یا حوادثی را برجسته میکنند که مظنون دارای پسزمینه مسلمان باشد؛ این در حالی است که در موارد مشابه برای غیرمسلمانان چنین تأکیدی دیده نمیشود. در فرانسه، رسانهها به طور گسترده مباحث مرتبط با سکولاریسم و «افراطگرایی اسلامی» را پوشش میدهند که گاه موجب القای این پیام شده که هر نمود علنی از دین اسلام بالقوه تهدیدآمیز است.
دوگانگی در پوشش اخبار تروریسم هم مشهود است. پژوهشها (عمدتاً در آمریکا و نیز غرب اروپا) نشان دادهاند حملات تروریستی صورتگرفته به دست مسلمانان دهها برابر پوشش رسانهای بیشتری نسبت به حملات مشابه توسط غیرمسلمانان دریافت میکنند و واژه «تروریست» عمدتاً برای مهاجمان مسلمان بهکار میرود. این رویه موجب میشود در ذهن مخاطبان، تصویر اغراقآمیزی از خشونتطلبی مسلمانان شکل گیرد و جنایات افراطگرایان غیرمسلمان کماهمیتتر جلوه کند.
بخشی از رسانههای اروپایی البته تلاش کردهاند با رویکردی متعادلتر عمل کنند، اما حجم و صدای رسانههای منفی همچنان بر افکار عمومی اثرگذار است. زبان و لحن رسانهها نیز مهم است؛ استفاده مکرر از تعبیراتی مانند «تهدید اسلامی»، «افراطگرای مسلمان»، «محلههای مسلماننشین پرخطر» و … به کلیشهسازی میانجامد. سازمانهای مدنی و نهادهای ناظر بر رسانهها خواستار تدوین راهنماهای اخلاقی برای پوشش منصفانه ادیان شدهاند تا از ایجاد نفرت ناخواسته جلوگیری شود.
سیاستهای دولتی و قوانین تبعیضآمیز علیه مسلمانان
علاوه بر گفتمان سیاسی و رسانهای، برخی سیاستها و قوانین دولتی در اروپا به طور ساختاری حقوق مسلمانان را محدود کرده یا به تبعیض دامن زدهاند. این اقدامات، چه به اسم سکولاریسم و چه به بهانه امنیت، در سالهای گذشته تأثیرات عمیقی بر زندگی مسلمانان اروپایی گذاشته است.
محدودیت بر پوشش و آزادی دینی: چند کشور اروپایی قوانینی تصویب کردهاند که پوشش اسلامی را در فضاهای عمومی محدود میکند. فرانسه پیشگام این مسیر بوده است؛ از سال ۲۰۰۴ قانون ممنوعیت حجاب و نمادهای مذهبی آشکار در مدارس دولتی اجرا میشود. به دنبال آن، در ۲۰۱۰ فرانسه استفاده از پوشیه و برقع (پوشش کامل چهره) را در اماکن عمومی ممنوع کرد. کشورهای دیگر نیز اقدامات مشابهی داشتهاند: بلژیک و بلغارستان پوشیه را ممنوع کردهاند؛ اتریش و دانمارک نیز پوشش کامل صورت را در سالهای اخیر غیرقانونی اعلام کردند. حتی در سوئیس در سال ۲۰۲۱ با همهپرسی، پوشیه در اماکن عمومی فدرال ممنوع شد. اگرچه استدلال رسمی این قوانین، حفظ امنیت عمومی یا اصول سکولاریسم بوده، اما منتقدان میگویند عملاً آزادی مذهبی مسلمانان، بهویژه زنان، نقض شده است و آنان را از حضور عادی در جامعه بازمیدارد.
ممنوعیت شعائر مذهبی: برخی سیاستها مستقیماً اعمال عبادی یا فرهنگی مسلمانان را هدف گرفتهاند. برای مثال، ممنوعیت ذبح شرعی بدون بیهوشی حیوانات (برای تهیه گوشت حلال) در مناطقی از اروپا اجرا شده است. بلژیک در سال ۲۰۱۹ در مناطق فلاندر و والون چنین ممنوعیتی وضع کرد و دیوان دادگستری اتحادیه اروپا نیز در حکمی از این ممنوعیت حمایت کرد. هرچند این قانون یهودیان و مسلمانان هر دو را متاثر میکند، اما مسلمانان گروه بزرگتری هستند که نیاز به گوشت حلال دارند و در نتیجه احساس تبعیض میکنند. نمونه دیگر، قوانین محلی در برخی شهرهای اروپایی برای محدود کردن اذان گفتن از مساجد یا سختگیری بیش از حد در صدور مجوز ساخت مسجد است که همه اینها به عنوان فشار بر هویت دینی مسلمانان تلقی میشود.
سیاستهای امنیتی و نظارتی: پس از حملات تروریستی سالهای ۲۰۰۰ به بعد (از جمله حملات داعش در اروپا)، بسیاری از دولتها قوانینی برای مبارزه با افراطگرایی تصویب کردند. اما در عمل اجرای برخی از این سیاستها به نظارت افراطی بر جوامع مسلمان و رفتار تبعیضآمیز انجامیده است. در فرانسه بعد از حملات ۲۰۱۵، وضعیت اضطراری و سپس قانون موسوم به «مقابله با جداییطلبی» (۲۰۲۱) به مقامات اختیارات گستردهای برای تعطیل کردن مساجد و انحلال انجمنهای اسلامی داد.
گزارش شده که دولت فرانسه تا کنون صدها مسجد، مدرسه و نهاد متعلق به مسلمانان را تحت بازرسی شدید قرار داده و دهها مورد را تعطیل کرده است؛ بنا به یک آمار، ظرف دو سال ۷۱۸ نهاد و کسبوکار مسلمانان (از جمله ۳۷ مسجد و ۴ مدرسه) بسته شده و حدود ۴۶ میلیون یورو از اموالشان ضبط شده است. این اقدامات که به بهانه مبارزه با «جداییطلبی اسلامی» انجام شد، از دید بسیاری از مسلمانان و حتی نهادهای حقوق بشری نوعی مجازات جمعی و سرکوب سازمانیافته جامعه مسلمان تلقی میشود.
در انگلیس نیز برنامه «پیشگیری» (Prevent) برای رصد نشانههای رادیکالیزهشدن، به دلیل تمرکز نامتناسب بر جوامع مسلمان بارها نقد شده است. گزارشهایی وجود دارد که مسلمانان عادی، از دانشآموز تا کارمند، به خاطر ابراز عقاید یا حتی انتخاب نام مذهبی، مورد سوءظن قرار گرفته و به پلیس معرفی شدهاند. چنین رفتارهایی در آلمان، اتریش و دیگر کشورها نیز گزارش شده است. توقیف و تفتیشهای بیمورد مسلمانان در فرودگاهها یا مکانهای عمومی از دیگر مصادیق تبعیض ساختاری تحت لوای امنیت است.
سیاستهای مهاجرتی تبعیضآمیز: بحران پناهجویان ۲۰۱۵ آزمونی برای اروپا بود که در آن برخی دولتها آشکارا میان پناهجویان بر اساس مذهب تبعیض قائل شدند. کشورهای گروه ویشگراد (لهستان، مجارستان، جمهوری چک و اسلواکی) تقریبا هیچ پناهجوی مسلمانی نپذیرفتند و سیاستهای مرزی سختگیرانه وضع کردند. این در حالی است که همان کشورها در ۲۰۲۲ با آغوش باز پناهجویان اوکراینی (عمدتاً مسیحی) را پذیرفتند. این استاندارد دوگانه از دید ناظران، ریشه در اسلامهراسی دارد. حتی در کشورهای غربیتر، سهمیههای مهاجرتی و روند ادغام اجتماعی گاهی سوگیرانه بوده است. به عنوان نمونه، دولت اتریش طرحهایی برای کاهش تمرکز مهاجران مسلمان در محلات شهری اجرا کرده که منتقدان آن را تلاشی برای ازهمپاشیدن اجتماعات مسلمان میدانند.
در مجموع، وجود چنین قوانین و سیاستهایی پیام روشنی به مسلمانان میدهد مبنی بر اینکه فرهنگ و آیین آنها عنصر بیگانه و مشکلساز تلقی میشود. سازمانهای حقوق بشری بارها نسبت به این رویهها اعتراض کردهاند. حتی نهادهای بینالمللی نیز ورود کردهاند؛ «کمیته حقوق بشر سازمان ملل» در سال ۲۰۱۸ قانون ممنوعیت برقع در فرانسه را ناقض آزادی مذهبی دانست و خواستار تجدیدنظر شد. اما بسیاری از دولتهای اروپایی تا کنون از تغییر این سیاستها خودداری کردهاند. با این وجود، فشارهای داخلی و بینالمللی برای بازنگری در این قوانین رو به افزایش است، چرا که تداوم آنها به تبعیض نهادینهشده علیه یک اقلیت بزرگ دامن میزند.
واکنشها و اقدامات گروههای حقوق بشری و اسلامی در مقابله با اسلامهراسی
در برابر موج فزاینده اسلامهراسی، سازمانهای حقوق بشری، جوامع مسلمان و برخی نهادهای بینالمللی به تکاپو افتادهاند تا با آگاهیبخشی، حمایت حقوقی و اعمال فشار بر دولتها، از حقوق مسلمانان دفاع کنند.
گزارشدهی و مستندسازی: گروههای مدنی در بسیاری از کشورها شروع به پایش و ثبت موارد اسلامهراسی کردهاند. برای مثال، در انگلیس سازمان «تل ماما» (Tell MAMA) موارد حملات و تبعیض علیه مسلمانان را ثبت و گزارش سالانه منتشر میکند. اما اخیرا دولت انگلیس بودجه این نهاد اسلامی را قطع کرده است. در فرانسه تا قبل از انحلال «انجمن مقابله با اسلامهراسی» (CCIF) در ۲۰۲۰، این نهاد آمار حوادث ضداسلام را گردآوری و به مراجع بینالمللی ارائه میداد. اکنون در سطح اروپا، سازمان موسوم به مقابله گروهی با اسلامهراسی در اروپا (CCIE) این وظیفه را برعهده گرفته و گزارش سالانه منتشر میکند.. مستندسازی دقیق این موارد، هم به آگاهی عمومی کمک میکند و هم زمینه را برای اقدامات قانونی فراهم میسازد.
فشار و توصیه به دولتها: سازمانهای حقوق بشری برجسته مانند عفو بینالملل و دیدبان حقوق بشر، گزارشها و بیانیههایی در نقد سیاستهای تبعیضآمیز منتشر کردهاند. برای نمونه، دیدبان حقوق بشر در آوریل ۲۰۲۴ با صدور بیانیهای اعلام کرد «دولت آلمان در حفاظت از مسلمانان در برابر نژادپرستی کوتاهی میکند» و از مقامات آلمانی خواست اقدامات قویتری برای مقابله با جرایم نفرت و تبعیض علیه مسلمانان انجام دهند. در این بیانیه، کارشناس این سازمان تأکید کرد دولت باید درک بهتری از نژادپرستی ضداسلامی داشته باشد و دادههای بهتری گرد آورد، وگرنه تلاشها اثربخش نخواهد بود. در فرانسه نیز عفو بینالملل از قانون «ضدجداییطلبی» انتقاد کرده و خواستار تضمین آزادیهای بنیادین مسلمانان شده است. افزون بر اینها، شورای حقوق بشر سازمان ملل و گزارشگران ویژه سازمان ملل (مثلاً در زمینه آزادی مذهب و حقوق اقلیتها) موارد اسلامهراسی در اروپا را پیگیری کردهاند.
ابتکارهای اتحادیه اروپا: اتحادیه اروپا به عنوان یک نهاد فراملی نیز به موضوع اسلامهراسی ورود کرده است. از سال ۲۰۱۵، کمیسیون اروپا یک «هماهنگکننده مبارزه با نفرت علیه مسلمانان» منصوب کرد تا با کشورهای عضو در این زمینه همکاری کند. پس از خالی ماندن این سمت برای مدتی، در فوریه ۲۰۲۳ خانم ماریون لالیس به عنوان هماهنگکننده جدید منصوب شد تا تلاشهای اتحادیه را تقویت کند. اتحادیه اروپا همچنین در چارچوب «استراتژی ضدنژادپرستی ۲۰۲۰»، از کشورهای عضو خواسته برنامههای ملی مبارزه با نژادپرستی و به طور خاص اسلامهراسی تدوین کنند. در نوامبر ۲۰۲۳، برای نخستین بار کمیسیون ضدنژادپرستی دولتهای اروپایی به افزایش وقایع ضداسلامی پس از جنگ غزه واکنش نشان داد و نگرانی مشترکی ابراز شد. این اعتراف به مشکل در سطح عالی، گامی مهم در جهت جلب توجه سیاسی است.
اقدامات حقوقی و دادخواهی: جوامع مسلمان و گروههای حقوق بشری در مواردی به دادگاهها برای رفع تبعیض مراجعه کردهاند. چندین پرونده در دادگاه حقوق بشر اروپا (ECHR) مطرح شده که طی آن مسلمانان اروپایی مدعی نقض حقوقشان (مثلاً حق حجاب یا حق ساخت مسجد) شدهاند. هرچند دادگاه در برخی موارد (مانند ممنوعیت برقع در فرانسه و بلژیک) به نفع دولتها رأی داده، اما طرح این دعاوی خود باعث ایجاد بحث عمومی شده است.
کارزارهای اجتماعی و آگاهیبخشی: سازمانهای اسلامی با همراهی فعالان مدنی، کمپینهایی برای مبارزه با اسلامهراسی به راه انداختهاند. یکی از شناختهشدهترین آنها «ماه آگاهی از اسلامهراسی» است که هر سال در نوامبر در انگلیس برگزار میشود. طی این ماه، دهها رویداد آموزشی، نمایشگاهی و رسانهای برگزار میشود تا به مردم درباره سهم مسلمانان در جامعه و تبعیضهایی که با آن مواجهاند اطلاعرسانی شود. در سطح اروپا نیز از سال ۲۰۱۴ به اینسو ۲۱ سپتامبر به عنوان «روز اقدام علیه اسلامهراسی» تعیین شده است. در این روز، سازمانهای مسلمانان با برگزاری کنفرانس در پارلمان اروپا و انتشار محتوا در شبکههای اجتماعی، توجه افکار عمومی و سیاستمداران را به معضل نفرتپراکنی ضداسلام جلب میکنند..
همکاری ادیان و همبستگی مدنی: برخی گروهها تلاش کردهاند با ائتلافسازی میان اقوام و ادیان، در برابر موج نفرت ایستادگی کنند. برای مثال، در اتریش، کلیسای کاتولیک به شدت از «نقشه اسلام» دولت انتقاد کرد و آن را ابزاری برای انگزنی دانست. همچنین غیرمسلمانان زیادی در شبکههای اجتماعی با هشتگهایی مانند #StopIslamophobia با مسلمانان ابراز همبستگی کردهاند. این حمایتها روحیه جوامع مسلمان را تقویت کرده و نشان میدهد که همه جامعه در برابر نفرت متحد نیستند.
با وجود این تلاشها، کارشناسان تصریح میکنند که مبارزه با اسلامهراسی راه درازی در پیش دارد. بسیاری معتقدند این مبارزه باید به یک جنبش گسترده اجتماعی تبدیل شود، تا بتواند ساختارهای تبعیضآمیز را متزلزل کند.