جوان آنلاین: در یادداشت ابتدایی این سری یادداشت، مقدمهای از سیره شهید رئیسی در ماجرای اتهام ناجوانمردانهای مطرح شد که به بهانه انتخابات سال ۹۶ بار دیگر توسط بدخواهان این ملت و برخی نمک ناشناسانِ اعتبار گرفته از انقلاب اسلامی، پیرامون ماجرای اعدام تعدادی از سرکردگان و اعضای فعال گروهک منافقین در سال ۶۷، به نظام اسلامی وارد آمد.
در یادداشتهای اول (اینجا بخوانید) توضیحات اولیه شهید رئیسی درباره جنایات منافقین و لزوم برخورد سخت با ایشان در نشست دانشجویی به مناسبت روز دانشجوی سال ۱۳۹۷، طرح گردید. همانطور که ذکر شد، ایشان در این دیدار، به گزارش جنایت این گروهک در ترور شخصیتها و بزرگان نظام و ائمه جمعه مخلص و سالمند شهرهای مختلف پرداخت، و گفت: «قهرمان مبارزه با نفاق در این کشور امام خمینی (ره) بودند و همه کسانی که سربازی مبارزه با نفاق را کردند باید مورد تکریم قرار گیرند که شما شر جریان نفاق را از این کشور کوتاه کردید. امروز اگر حاج قاسم مورد تقدیر قرار میگیرد، برای چه است؟ و به حق هم هست [چون بخاطر مبارزه با جریان نفاق و منحرف داعش بوده است]. اگر داعش را یک گروه مخالف حکومت سوریه بدانیم که درست نیست، ولی اگر همین داعش را جریان دست ساخته اسرائیلیها و با پول سعودیها و حمایت آمریکاییها و اسرائیلیها بدانیم، میشود یک غده سرطانیِ منطقه که نه فقط منطقه که بشریت را در مخاطره انداخته است. قاسم سلیمانی به عنوان یک قهرمان ملی است.
امام بزرگوار ما آن حکمی که صادر کردند مبنی بر این بود که کسانیکه محارب هستند و این سیر در موردشون طی شده، و اینکه اینها قطعاً با سازمان منافقین همکاری داشتند و همکاریآنها در دادگاه صالح روشن شده است. قطعی شده که همکاری دارند ولی به دلایلی اجرای حکمشان به تاخیر افتاده است [حکم اعدام بعد از طی مراحل بررسی دقیق در موردشان اجرا شده است]. هیئتهایی نشستن بررسی کردند که وضعیت این پروندهها چگونه است و آیا این پروندهها میتواند در موردشان اجرای حکم صورت بگیرد یا خیر. پس این نکته که بعضاً پخش میشود که این اعدامیها افرادی بودند که تقصیر نداشتند، درست نیست. بلکه اینها هم اتهامشان در دادگاه ثابت شده بود و هم حکمشان در دادگاه نه تنها بدوی که عالی قطعی شده بود».
ایشان در ادامه و در انتهای بخش توضیح و تبیین ماجرای اعدامهای سال ۱۳۶۷، میگوید: «لذا این شبهه که اینها بیتقصیر بودند کاملاً رد است و اینها حکمشان در دادگاه صالح تایید شده بود؛ لذا این شرحی بود [که، چون گفتند توضیح داده بشود، ارائه گشت]».
اما اوج مسئولیت شناسی و انقلابی بودن این شهید بزرگوار از اینجا به بعد نمایان میگردد. چه آنکه واقعیت اعدامهای سال ۱۳۶۷ خیلی بیشتر از امثال شهید رئیسی بر کسانی که در ستاد دروغ پرداز سال ۱۳۹۶ و پیرامون یکی از کاندیداها و جریان تجدید نظر طلب و پشیمان از انقلاب جمع شده بودند، واضح و مسلم بود. برخی از حامیان سرسخت جریان رقیب شهید رئیسی از کسانی بودند که به مراتب بیشتر از او در ماجرای اعدامهای سال ۱۳۶۷ مسئولیت داشته و مجری آن بودهاند. افرادی همچون مصطفی پورمحمدی که از اعضای هیات تصمیم گیر در مورد این اعدامها بودند، نه تنها در ازای سمپاشی ستادهای مجازی و فیزیکی حسن روحانی در خلال انتخابات ۹۶ پیرامون این مسئله، اعتراضی علنی ننمودند بلکه در دولت اول حسن روحانی نیز که او را به عنوان وزیر دادگستری همراهی نمود، در دولت دوم و بعد از انتخابات ۱۳۹۶ نیز هیچگونه اعتراضی به این مسئله نداشت. همچنین به گزارش پایگاه تخصصی خبری تحلیلی مطالعات تروریسم موسوم به پایگاه اطلاع رسانی «هابیلیان»، افرادی دیگر همچون موسوی خوئینیها و آیت الله موسوی اردبیلی نیز به دلیل داشتن ردههای بالای مسئولیت قضایی، در این تصمیم گیریها دخیل بودند. «در آن زمان موسوی خوئینی ها، دادستان کل کشور، موسوی اردبیلی، رئیس دیوان عالی کشور بودند و در تصمیم گیریها شرکت داشتند». از آن مهمتر بیت و در دوران کنونی دفتر تنظیم و نشر آثار امام راحل (ره)، حضرت امام خمینی میباشد که وظیفه پاسداشت از افکار و سیره امام راحل و آن عزیز سفر کرده را دارد و در این راستا بودجههای کلان میگیرد؛ متاسفانه در این ماجرا نیز همانند بسیاری مسائل چند دهه اخیر دچار سیاسی بازی شده و سکوت میکند.
شهید رئیسی با آن اخلاق والای خود و مسئولیت شناسی مثال زدنی در قبال حقایق انقلاب که او را همانند رقیب سیاسی سال ۱۳۹۶ به هر عمل شنیعی برای پیروزی وادار نمیکرد، بدون اینکه اول خود را از این ماجرای تاریخ ابتدای انقلاب مبرا کند، بصورت کامل ماجرا را توضیح میدهد و رفع شبهه برای انقلاب و امام خمینی مینماید. اما در اوج مظلومیت و در عین حال مسئولیت شناسی در آخرین فراز این سخنرانی خود اینگونه ماجرا را به انتها میرساند:
«منتها متاسفانه هم منافقین از آن طرف آغاز کردند و هم کسانی که با منافقین همصدا شدند و هم از این طرف نیز افرادی به خوبی توضیح ندادند. من به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت امام گفتم که این دفتر باید حکم امام را از نظر مبانی فقهی برای مردم تبیین نماید. عملکرد را هم اگر توضیح نمیدهند ولی مبانی فقهی را حداقل روشن کنند! من معتقدم کاری که امام در این ماجرا انجام دادن امنیت کشور را تامین نموده و این کشور را برای همیشه از وجود منافقین پاک کردند. این از کارهای قابل تقدیر امام بوده است و باید نسلها ممنون امام بزرگوار باشند». این گلایه دردمندانه شهید بزرگوار، شهید سید ابراهیم رئیسی، تبدیل به گلایه همیشگی از سوی سایر دلسوزان انقلاب اسلامی از مدیران فعلی موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (ره) شده است. متاسفانه پیوندهای خانوادگی مدیر محترم این موسسه با جریان اصلاحات و داشتن نوعی رودربایستی یا مصلحتاندیشی سیاسی، سبب شده که دفاع این تشکیلات از افکار و آرای امام که ماموریت و فلسفه وجودی آن است، کاملا گزینشی باشد و در بسیاری موارد همراه با سکوت تایید آمیز نسبت به تحریفات و تهاجمات صورت گرفته به افکار و همچنین سیره مدیریتی حضرت امام خمینی (ره)، صورت گیرد.
شهید رئیسی در ادامه و با ذکر گلایه نسبت به سایر افرادی که این معرکهی رسانهای را ایجاد کردند، به زعم این نگارندهی حقیر شاید مهمترین فراز این سخنان خود را طرح نموده و با ذکر اینکه کمترین جایگاه و پست برای ایشان در ماجرای اعدامهای سال ۱۳۶۷ بود، کلام خود را به اتمام میرساند: «منتها همانطوری که گفتم از آنجایی که عدهای معتقد بودند هدف وسیله را توجیه میکند، حرفهایی در ذهن مردم ایجاد کردند و باعث شد که امر در ذهن مردم مشتبه بشود که انگار افراد بیگناه اعدام شدهاند. منتها از آنجایی که آقایان میخواستند با بنده تسویه حساب سیاسی کنند [نام من را بعنوان عامل این ماجرا اعلام کردند]در صورتی که اگر به حکم امام مراجعه کنید، هیئت سه نفره که امام تعیین کردن چه کسانی هستند؟! اولین نفر دادستان، دومین نفر قاضی شرع و سومین نفر نماینده اطلاعات، من کدام یک از این مسئولیتها را داشتم؟! من معاون دادستان بودم. نه سمت من در این حکم هست و نه اسم من، منتها میخواستند هم تسویه حساب با امام بکنند، هم با انقلاب و هم با نظام اسلامی تسویه حساب نمایند».