کد خبر: 1282999
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۰
کارنامه اجرایی، مدیریتی، رفتاری و عملکردی شهید جمهور (۱)
شهید رئیسی در ماجرای اعدام‌های سال ۶۷ که حتی نقش اساسی و محوری در آنها نداشته است، چنان تبیینی و روشنگرانه از نظام اسلامی دفاع می‌کند که عملاً باید عرق شرم بر پیشانی جماعتی بنشیند که پیرامون آن ماجرا باید نقش روشنگرانه و تبیینی ایفا کنند؛ اما به دلیل مصالح سیاسی در مقابل سمپاشی‌های ضد انقلاب و هم حزبی‌های خود، سکوت اختیار می‌کنند.
سید امیرعلی ناقدی/ کارشناس سیاسی

جوان آنلاین: شهید ابراهیم رئیسی در نشست دانشجویی به مناسبت ۱۶ آذر در سال ۱۳۹۷ در دانشگاه شهید بهشتی، در زمانی که یک سال از انتخابات جنجالی ۱۳۹۶ گذشته بود و بی‌اخلاقی‌های رقیب سیاسی ایشان و ستاد‌های مجازی و فیزیکی آنها در ساختن چهره‌ای خشن و به اصطلاح «اعدام‌گر» از شهید رئیسی پیش روی مخاطبان و افکار عمومی بود، بدون کوچکترین واهمه‌ای از جریانات تند دانشجونما که پیاده نظام جریانات سیاسی مغرض هستند و معمولا روز دانشجو را فرصتی برای انجام اقدامات رادیکال می‌بینند؛ در این نشست دانشجویی و صمیمی شرکت کرد. این اقدام در سالی به وقوع پیوست که خود دولتمردان تدبیر و امید، حضور چندانی در دانشگاه‌ها به مناسبت ۱۶ آذر نداشتند. زیرا با بحران حاصل از نکول بانکی و اعتراضات اقتصادی که بلافاصله بعد از انتخابات ۱۳۹۶ دامنگیر مردم شد، خود را در مظان انتقاد و نقد جامعه می‌دیدند. عملا دولت یازدهم، بحران نقدینگی حاصل از عملکرد اشتباه خود در عدم اعمال سیاست‌های پولی صحیح را تا بعد از انتخابات ۱۳۹۶ به تعویق انداخت.

در یکی از سوالات جنجالی و رسانه‌ای آن نشست، در پاسخ دانشجویی که از ایشان پرسید واقعیت اعدام‌های سال ۶۷ چه بوده است؟!، گفت: «نسل جدید یعنی شما‌ها آقایان و خانم‌ها، در جریان نفاق و تروریست‌هایی که سال ۶۰ به جان این مردم افتادند، و مثل داعش که این گونه جنایت کرد در منطقه، در این کشور جنایت کردند، علی القاعده نیستید. خواندید و شنیدید، ولی در همین تهران روزی ۱۰۰ تا ۱۲۰ ترور بود. یعنی کسی از خانه‌اش بیرون می‌رفت خصوصاً کسانی که نیرو‌های حزب‌اللهی و انقلابی بودند و کاسبانی که عکس امام را در مغازه‌شان زده بودند، خانواده محترم و. [ترور‌های بی‌رحمانه داشتیم]در بعضی از شهر‌ها نه به این تعداد ولی به تعداد کمتری ترور‌های بی‌رحمانه داشتیم. جریان نفاق ۱۷ هزار نفر را در این کشور ترور کرد...»

ایشان در ادامه شرح مختصری از ترور‌ها و جنایت‌های بزدلانه و کوردلانه جریان نفاق را ارائه می‌دهد و همانند یک تحلیلگر و روشنگر سیاسی به معرفی این جریان پلشت و کثیف سیاسی - امنیتی می‌پردازد. ایشان همچنان مسئله را به نحوی منصفانه، دقیق و با رویکرد حمایتی توضیح می‌دهد که گویی وی دارد از عملکرد خود دفاع می‌نماید.

ایشان در ادامه به گزارش جنایت این گروهک در ترور شخصیت‌ها و بزرگان نظام و ائمه جمعه مخلص و سالمند شهر‌های مختلف پرداخت، و گفت: «قهرمان مبارزه با نفاق در این کشور امام خمینی (ره) بودند و همه کسانی که سربازی مبارزه با نفاق را کردند باید مورد تکریم قرار گیرند که شما شر جریان نفاق را از این کشور کوتاه کردید. امروز اگر حاج قاسم مورد تقدیر قرار می‌گیرد، برای چه است؟ و به حق هم هست [چون بخاطر مبارزه با جریان نفاق و منحرف داعش بوده است]. اگر داعش را یک گروه مخالف حکومت سوریه بدانیم که درست نیست، ولی اگر همین داعش را جریان دست ساخته اسرائیلی‌ها و با پول سعودی‌ها و حمایت آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها بدانیم، می‌شود یک غده سرطانیِ منطقه که نه فقط منطقه که بشریت را در مخاطره انداخته است. قاسم سلیمانی به عنوان یک قهرمان ملی است.»

شاید اشاره به جای ایشان به نقش تعیین کننده شهید سلیمانی آن هم کمتر از یک سال مانده به شهادت این شهید بزرگوار، از یک مظلومیت مشترک بین ایشان و شهید سلیمانی پرده برداشت. مظلومیتی که توسط یک اتاق عملیات روانی مشترک که عمله‌ها و مزدوران آن در داخل و بعضاً رسانه‌های فارسی زبان خارجی بودند، از مظاهر ظهور و بروز آن در رقابت‌های انتخاباتی ۹۶ بود که در رفتار به دور از ذره‌ای اخلاقِ این جریان ضد ملی، ضد ایرانی و ضد دین به نمایش درآمد؛ و در داخل با قهرمانان مبارزه کننده با نفاق و فسادِ سازمان یافته، همچون شهید رئیسی بی‌رحمی به خرج داد و در عرصه دفاع از انقلاب اسلامی در منطقه نیز شهید سلیمانی عزیز را در آن سال‌ها مورد هتاکی قرار داد.

آری همانطور که جریان نفاق داخلی در سال ۱۳۹۶ در ماجرای اعدام‌های ۶۷ یک مسئله و تصمیم ملی را که حتی خود حضرت امام پشت آن بود، تبدیل به اسباب تسویه حساب سیاسی با رقیب انتخاباتی خود نمود؛ در ماجرای دفاع از حریم انقلاب اسلامی و ناموس مسلمانان در منطقه نیز انقلاب اسلامی و بازوی توانمند آن یعنی سپاه قدس انقلاب اسلامی را به «مدافعان اسد»، «مزدوران اسد»، «قدرت طلبان منطقه‌ای» و القاب کثیفی از این دست که برازنده خود ایشان است، متهم نمود.

شهید رئیسی در ادامه بیانات ارزشمند خود می‌گوید: «در سال ۶۷ که اشاره فرمودند افرادی که پرونده آنها، مورد رسیدگی قرار گرفته بود، و دادگاه نسبت به آنها حکم صادر کرده بود و دادگاه عالی (مثل دیوان عالی کشور) حکم صادره دادگاه بدوی رو تایید کرده بود به خاطر اینکه این افراد در رده‌هایی نبودند که الان ضرورت داشته باشه اجرای حکم نسبت به آنها، اینها نگهداری شده بودند؛ مثال بزنم به پرونده‌های قاچاقچیان مواد مخدر همین الان. الان تو زندان‌های ما افرادی هستند از قاچاقچیان مواد مخدر که تمام مراحل قضایی اجرای حکم تا مرحله اجرای حکم انجام شده است، ولی حکم آنها اجرا نشده است. علتش این است که تصور می‌شود اینها شدت اجرای حکمشان نسبت به خیلی مجرمان دیگر خفیف‌تر است و [لذا تعلل در اجرای حکم صورت می‌گیرد]»

ایشان در بخش‌های فوق از سخنان خود با ذکر اینکه تعلل در اجرای حکم قطعی که در روال‌های قضایی رایج است، به معنای عفو نیست، در ادامه به مقطع سال ۱۳۶۷ می‌رسد و اتفاقاتی که در آن سال منجر به دستور امام شد.

«امام بزرگوار ما آن حکمی که صادر کردند مبنی بر این بود که کسانی‌که محارب هستند و این سیر در موردشون طی شده، و اینکه اینها قطعاً با سازمان منافقین همکاری داشتند و همکاری‌آن‌ها در دادگاه صالح روشن شده است. قطعی شده که همکاری دارند ولی به دلایلی اجرای حکمشان به تاخیر افتاده است [حکم اعدام بعد از طی مراحل بررسی دقیق در موردشان اجرا شده است]. هیئت‌هایی نشستن بررسی کردند که وضعیت این پرونده‌ها چگونه است و آیا این پرونده‌ها می‌تواند در موردشان اجرای حکم صورت بگیرد یا خیر. پس این نکته که بعضاً پخش می‌شود که این اعدامی‌ها افرادی بودند که تقصیر نداشتند، درست نیست. بلکه اینها هم اتهامشان در دادگاه ثابت شده بود و هم حکمشان در دادگاه نه تنها بدوی که عالی قطعی شده بود».

همانطور که در این قسمت از سخنان ایشان می‌بینید ایشان نیز همانند بسیاری دیگر از تاریخ نگاران انقلاب و اسناد و مدارک موجود از آن سال‌ها تاکید می‌کنند که بررسی پرونده‌هایی که قبلاً حکم آنها صادر شده است به منظور اجرای کامل عدالت و وسواس در اجرای حکم اعدام، مجدداً در دستور کار قرار می‌گیرد. چیزی شبیه آنچه امروزه نیز در آیین دادرسی کشورمان و توسط دیوان عالی کشور و یا ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری، رخ می‌دهد تا حکم اعدام نفس چندین بار و از مجاری مختلف بررسی شود؛ و این مسئله نیز چیزی نیست جز اهتمام و اهمیت قائل شدن نظام اسلامی به جان افراد که حتی افرادی که قطعا محکوم به اعدام می‌شوند؛ به این عدالت نظام اسلامی امید دارند و خواهند داشت. در محاکم قضایی نیز بار‌ها دیده شده است که افراد با جرایم بسیار سنگین‌تر نیز به عدالت عدلیه امید بسته و تا آخرین لحظه تلاش خود را برای بهره بردن از این ساز و کار قانونی و عدالت محور در دستور کار قرار می‌دهد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار