راز ناشاد و بدبخت زیستن

جوان آنلاین: کانال تلگرامی «مهارت‌های زندگی» نوشت: ویلیام گلسر به شدت حق داشت وقتی که می‌گفت: «در تمامی اختلالات و گرفتاری‌های روانی، ردپای یک رابطه ناکام و اشتباه و رنج‌آور وجود دارد.» پای صحبت‌ها و درد‌های هرکسی می‌نشینی، هر رنج و درد روانی را که بررسی می‌کنی و لابه‌لای احوالات ناخوش هر انسانی که سرک می‌کشی، ردپای یک رابطه بد، غلط و دردآور را مشاهده می‌کنی. گاه حتی نبود یک رابطه نسبتاً سالم عاطفی می‌شود خود درد و گرفتاری. 
شاید به‌سختی بتوان به سؤال «چگونه می‌توان خوشبخت زیست؟» پاسخی مشخص داد، اما انگار پاسخ «چگونه می‌توان ناشاد و بدبخت زیست؟» آنقدر‌ها هم سخت نباشد! برای ناشاد بودن، شاید داشتن پیوندی عاطفی با انسانی نامناسب و نامتناسب کفایت کند! بی‌فکر و تعقل، با کسی وارد رابطه‌ای جدی و عمیق شدن و به نام عشق و عاطفه و احساس، چشم روی تمام واقعیت‌ها بستن، قمار تلخی است که بیشتر آدم‌های ناشادمان با تاس‌های زندگی‌شان کرده‌اند و تکلیف آرامش، شادمانی و سلامتی‌شان را سپرده‌اند دست آن جفت شش موعود که از تمام هندوانه‌های سربسته هم، بیشتر گره خرده با شانس و تصادف!