حضرت امام خمینی (ره) را میتوان از پیشگامان و سرسلسله جریانی دانست که معتقدند اسلام دارای الگوی حکمرانی بوده و این الگو در زمانه ما قابل تحقق است. ایشان علاوه بر این باور نظری، در عمل نیز برای تحقق آن تلاش کرد و توانست بعد از قرنهای متمادی استقرار حکومتهای خودکامه سلطنتی در این سرزمین، سلسله پادشاهیها را برچیند و برای اولین بار نظام سیاسی مبتنی بر الگوی اسلام بنا بگذارد.
الگوی حکمرانی اسلامی که حضرت امام (ره) نظریهپردازی آن را برعهده داشت، الگویی بود که با محوریت مردم معنا میشد، الگویی که در آن تحقق اهداف حکومت اسلامی اعم از امنیت، عدالت، رفاهت و معنویت، با اجرای شریعت اسلامی ممکن خواهد شد، اما در این میان این مردم هستند که امور کار را در اختیار دارند و اراده آنان است که پیشبرنده کشور خواهد بود.
در الگوی حکمرانی مطلوب حضرت امام (ره) با نظام مردمسالاری دینی مواجه هستیم که در آن همه چیز به مردم ختم میشود و مسئولان و کارگزاران نظام اسلامی وکیل و خادم ملت هستند و بیرون از چارچوب وکالت خود حق فعالیت ندارند. در این الگو مردم از پایههای مشروعیت کارگزاران محسوب میشوند و مسئولان آنان را ولی نعمتان خود میدانند. حاکمان تابع اراده مردم هستند و خود را از جنس مردم میدانند، چرا که در این الگوی حکمرانی، میزان رأی ملت است، آن مردمی که سیاسی بوده و سیاستورزی را جزوی از حقوق و وظایف خود میدانند.
حضرت امام و شاگرد خلف او حضرت امام خامنهای با این باور به جایگاه ملت توانستند انقلاب بزرگ ملت ایران را به ثمر بنشانند و تداوم بخشند و در این امر نیز این مردم بودند که در برابر همه مشکلاتی که زیادهخواهان در طول بیش از چهاردهه ایجاد کردند، ایستادند تا جمهوری اسلامی از این همه چالش و بحران سربلند بیرون آید. از قیام مردم قم در ۱۹ دی ماه ۱۳۵۶ که سرآغاز حرکت اسلامی مردم محسوب میشود تا مقاومت و ایستادگی ملت ایران در برابر رژیم صهیونیستی و جبهه استکبار جهانی که این روزها در اوج خود قرار دارد، همگی موفقیتهای باشکوهی است که به برکت محوریت یافتن مردم شکل گرفته است.
امروز نیز رمز بقای جمهوری اسلامی مردماند و دشمن جدایی مردم از مسئولان را نشانه رفته است. دشمن در تلاش است با تزریق بیاعتمادی به روح و روان جامعه ایرانی، مردم را در برابر مسئولان کشور قرار دهد و ایشان را در عرصه حکمرانی منفعل نماید و از اقتدار جمهوری اسلامی بکاهد. در کنار پروژه ناامیدسازی، پروژه انفعالسازی نیز به طور ویژه در حال اجرایی شدن است و در شرایط جدید منطقه و بینالملل از طریق ایجاد رعب و ترس با پروپاگاندای رسانهای دشمن دنبال میگردد. دشمن در تلاش است بر دلها هراس افکند و با منفعل کردن مردم، مهمترین سرمایه قدرت این سرزمین را از کار بیندازد.
حکیم انقلاب اسلامی به تازگی در جمع اقشار مختلف مردم از سناریوی دشمن برای ناامیدسازی و انفعالآفرینی سخن گفتهاند: «یک عدهای البته همتشان این است که توی دل مردم را خالی کنند؛ این نباید اتفاق بیفتد؛ حالا بعضی در خارج این کار را میکنند؛ تلویزیونهای خارجی، رادیوهای خارجی، روزنامههای خارجی به زبان فارسی با مردم حرف میزنند، جوری قضایا را تصویر میکنند که مردم را بترسانند، توی دل مردم را خالی کنند؛ حالا آن تکلیفش جور دیگر است و با آنها جور دیگری باید برخورد کرد، اما در داخل کسی نباید این کار را بکند. در داخل اگر کسی در تحلیلی، در بیانی جوری حرف بزند که معنایش خالی کردن توی دل مردم باشد، این جرم است و باید دنبال بشود.»
در این شرایط همه تلاشها باید برای حفظ مردم و کسب رضایت و اعتماد آنان باشد. هر اقدامی که این رضایت و اعتماد را مخدوش میکند و بر طبل ترس و یأس و انفعال بکوبد، در سناریو دشمن در حال حرکت است. امروز مردم غیور و شجاع ایران با اعتماد به نصرت الهی باید در میدان باشند تا دشمن را سرجای خود بنشانند و ترس و یأس و انفعال را بر پیکره آنان بیندازند.