جوان آنلاین: از زمانی که دولت عثمانی حسینعلی نوری، مؤسس فرقه بهائیت را به عکا تبعید کرد، حدود ۱۰۵ سال میگذرد. فرقه در این دوران، در راستای برنامههای دول استعماری به خصوص انگلستان و امریکا، به منظور فروپاشی امپراطوری عثمانی و بعدها تشکیل رژیمصهیونیستی و حمایت از آن، نقش مهمی ایفا کرد. رهبران و اعضای بیتالعدل اعظم (مقر تشکیلات بهائیان) همگام با جنایات رژیمصهیونیستی، به شعارهای عوامفریبانه خود همچون صلح جهانی و وحدت عالم انسانی، پشت و در مقابل کشتار کودکان و زنان بیدفاع فلسطینی و دیگر کشورهای اسلامی، سکوت اختیار کردند. در مقال پی آمده، گوشهای از تلاشهای این تشکیلات در راستای حمایت از رژیمصهیونیستی پس از عملیات طوفانالاقصی، مورد بررسی قرار گرفته است. امید آنکه بر این واقعه دریچهای نوین بگشاید و تاریخپژوهان و عموم علاقهمندان را مفید و مقبول آید.
پیوند رژیمصهیونیستی و بیتالعدل
در آغاز باید این نکته را از نظر دور نداشت که پیوند رژیمصهیونیستی و تشکیلات بهائیت، به سالها قبل از اشغال فلسطین برمیگردد. از یاد نبریم که عبدالکریم ایادی بهائی همچون عینالملک هویدا- که سفیر ایران در شامات بود- نقش مهمی در مهاجرت یهودیان ایران به فلسطین داشت. بهائیان سرنوشت خود را به سرنوشت اسرائیل گرهخورده میدانستند و رهبران بهائی در کتابها و نشریههای گوناگون بهائیان، بارها این حقیقت را اعلان کرده بودند. در نوشتههایی هم که از عبدالبهاء بر جای مانده، این موضوع آشکارا بیان شده است. او سالها پیش از تشکیل دولت اسرائیل، سرنوشت صهیونیسم و بهائیان را سرنوشتی مشترک میدانست و اظهار داشت: «اینجا فلسطین است، اراضی مقدسه است، عنقریب قوم یهود به این اراضی بازگشت خواهند کرد. سلطنت داوودی و حشمت سلیمانی خواهند یافت. این از مواعید صریح الهیه است و شک و تردیدی ندارد. قوم یهود عزیز میشود، در ظل امر وارد میشود و تمام این اراضی بایر، آباد و دائر خواهد شد. تمام پراکندگان یهود جمع میشوند و تردیدی در آن نیست. مقام اعلی، به بهترین طرزی ساخته خواهد شد. دعا و مناجات انبیای الهی، به هدر نمیرود و وعدههای الهی، تماماً تحقق خواهد یافت. اسارت و دربهدری و پراکندگی یهود، مبدل به عزت ظاهری آنها میشود، حتی بهحسب ظاهر عزیز خواهند شد...». [۱]با پایان قیومت فلسطینیان بر سرزمین خود از سوی انگلستان در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۲۷ (۱۴ مى ۱۹۴۸)، شوراى ملى یهود در تلآویو تشکیل شد و تأسیس دولت اسرائیل را اعلام کرد. این مسئله، واکنش شوقىافندى سومین رهبر بهائیان را در پی داشت. او در پیام نوروز سال ۱۳۳۰، نظر مثبت خود و قاطبه بهائیان را در خصوص تأسیس اسرائیل این چنین بیان کرد: «مصداق وعده الهى به ابنای خلیل و وُراث کلیم، ظاهر و باهر و دولت اسرائیل در ارض اقدس... است». [۲]بعدها روحیه ماکسول بیوه شوقی، اعتراف کرد که تشکیلات بهائیت و بیتالعدل، مانند حلقات زنجیر به هم پیوند دارند! [۳]هرگاه رژیمصهیونیستی در طول حیاتش بهویژه در جنگ با اعراب با بحران جدی روبهرو میشد، این تشکیلات بهائیت بود که در کنار غرب، سراسیمه و سینهچاک به دفاع از آن پرداخت. به استناد اسناد ساواک در سالهای ۱۳۴۶ و ۱۳۵۲، بهائیان ایران به حمایت از ماشین جنگی اسرائیل، اقدام به جمعآوری پول کرده بودند. در یکی از اسناد ساواک آمده است: «بهائیان ایران گستاخی را بهحدی رساندند که مبالغهنگفتی پولبرای کمکبهارتشاسرائیل جمعآوری کردند...». [۴]در ژوئن ۱۹۶۷ (خرداد ۱۳۴۶) با حمله سریع و سنگین ارتش اسرائیل، جنگ سوم میان اعراب و صهیونیستها درگرفت که به شکست ارتشهاى عربى منجر شد و بخش وسیعى از اراضى اسلامى همچون: صحراى سینا، ارتفاعات جولان، کرانه باخترى رود اردن و بیتالمقدس، به اشغال صهیونیستها درآمد. بهائیان در خلال این جنگ، برخلاف شعارشان مبنى بر «صلح جهانى»، به جاى محکوم کردن صهیونیستها به عنوان «آغازگر جنگ و متجاوز»، در کنار ارتش اسرائیل قرار گرفتند و همهگونه حمایت را از صهیونیستها به عمل آوردند. به گزارش ساواک در ۱۰ مرداد ۱۳۴۶، مبلغى در حدود ۱۲۰ میلیون تومان (که آن موقع رقم بسیار هنگفتى بود) به وسیله بهائیان ایران جمعآورى گردید که بهظاهر براى بیتالعدل در حیفا ارسال شد، «ولى منظور اصلى آنها از ارسال این مبلغ، کمک به ارتش اسرائیل» بود. [۵]به شهادت اسناد، بهائیان ایران پس از پیروزی اسرائیل، به وجد آمده بودند و رسماً میگفتند: «دولت اسرائیل در جنگ سالهای ۴۶ و ۴۷، قهرمان جهان شناخته شده. ما جامعه بهائیت، فعالیت این قوم عزیز یهود را ستایش میکنیم... پیشرفت و ترقی ما بهائیان این است که در هر اداره ایران و تمام وزارتخانهها یک جاسوس داریم و هفتهای یک بار که طرحهای تهیه شده به وسیله دولت که به عرض شاهنشاه آریامهر میرسد، گزارشهایی در زمینه طرح به محفلهای روحانی بهائی میرسد...». [۶]در مهر ۱۳۵۲- که مقارن با ماه مبارک رمضان بود- ارتش کشورهاى اسلامى در عملیاتى برقآسا، همچون صاعقه بر صهیونیستها فرود آمدند تا اراضى خود را پس بگیرند. در این اوضاع، نشریات بهائیان به تکاپو افتادند و علیه جنگ و ویرانى به مبارزه و اعتراض برخاستند! آنان که در جنگ سال ۱۳۴۶ سکوت اختیار کرده بودند، این بار قلم در دست گرفتند و در سر مقاله نشریه رسمى محفل ملى بهائیان ایران با عنوان «نزاع و جدال منفور درگاه کبریاست»، چنین نوشتند: «بشر غافل، خیلى زود اثرات شدید جنگهاى گذشته را از نظر دور داشته و تحت عناوین مختلفه به بهانهجویى پرداخته و مىکوشد براى اطفاى آتش اغراض خویش، دوباره هوا را مسموم سازد و ابنای نوع خود را به دیار نیستى و هلاکت رهسپار نماید...». [۷]شعار پوشالی «صلح عمومی»
یکى از اصول عقاید بهائیان که داراى ظاهرى مترقى است، مسئله صلح عمومى است. چنانچه عباس افندی دومین رهبر بهائیان میگوید: «آرزوی ما وحدت عالم انسانی است و مقصد ما صلح عمومی، پس در مقصد و آرزو متحدیم و در عالم وجود، مسائلی از این دو مسئله مهمتر نمیشود...». [۸]و در جای دیگر میگوید: «عالم محتاج صلح عمومی است تا صلح عمومی اعلان نشود، عالم راحت نیابد...». [۹]وی ظهور حسینعلی نوری را در مسیر این صلح معرفی میکند: «در زمانیکه در ایران حرب و جدال بود، حرب بین ادیان بود، حرب بین مذاهب بود، ادیان دشمن یکدیگر بودند، از یکدیگر احتراز میکردند و یکدیگر را نجس میدانستند، حرب بین اقوام بود، حرب بین دول بود، حرب بین اقالیم بود، در همچو وقتی و همچو ظلمتی، حضرت بهاءالله ظهور کرد و آن ظلمات را زائل کرد...». [۱۰]اگر از اختلافات و نزاعهایی که میان بهائیان بر سر کسب قدرت وجود داشته، مانند دعوای عباس افندی و برادرش پس از مرگ حسینعلی نوری و ایادی بیتالعدل و میسن ریمی بعد از مرگ شوقی افندی بگذریم، باید پرسید: این فرقه سکوت در برابر جنایات انگلستان و رژیمصهیونیستی در سرزمین فلسطین را چگونه میتواند توجیه میکند؟ باید از بهائیان پرسید: قبله، بیتالعدل و قبور سران شما در فلسطینی است که پیوسته محل تجاوز، جنگ و خونریزی بوده است، شما برای جلوگیری از این تجاوز و خونریزی چه کردهاید؟
رسانههای بهائی، در خدمت رژیم کودککش
با نظری به مناسبات تشکیلات بهائیت و صهیونیستها، میتوان به این نتیجه رسید که این دو به یکدیگر سرویسهای ویژه نیز میدهند! از سویی صهیونیستها حمایت مالی و لجستیکی تشکیلات را بر عهده گرفتهاند و در سوی دیگر، تشکیلات برای رژیمصهیونیستی کاربرد میدانی دارد. ارزش تبلیغاتی سازمان جاسوسی بهائیت برای اسرائیل، بسیار بیشتر از ارزش اقتصادی آن بوده است. چه اینکه در بسیاری از کشورها، نفرت از صهیونیسم مانع تبلیغات مستقیم آنها شده است، درحالیکه بهائیان با مدیریت واحد و تشکیلات منسجم خود، توانستند بهصورت غیرمستقیم برای صهیونیسمها تبلیغ کنند. تشکیلات بهائیت در هر سال، میلیونها دلار را صرف خرید «فضا» و «وقت»، از طریق ماهوارههای گوناگون و کمکهای چشمگیر به تلویزیونهای ماهوارهای در راستای تبلیغ بهائیت، مقابله با مخالفان خود و حمایت از رژیمصهیونیستی میکند. بهائیان نه تنها با بیتوجهی به شعارهایی که میدادند، اقدامی در مواجهه با کشتار کودکان و زنان فلسطینی صورت ندادند، حتی برای موجه جلوه دادن جنایات رژیمصهیونیستی نیز از هیچ کوششی فروگذار نکردند! چنانکه بیتالعدل به دنبال حملات این رژیم به غزه در سال ۱۳۹۳ (۲۰۱۴) به بهائیان دستور داد، با استفاده از رسانههای ماهوارهای و فضای مجازی، به وارونهنمایی حقایق و مظلومنمایی از ایادی صهیونیسم بپردازند!
بیش از یک سال است که از جنگ و کشتار مردم مظلوم غزه و کرانه باختری در فلسطین میگذرد. تقریباً تمام کشورها و ملتهای دنیا (به غیر از دولت امریکا)، خواهان آتشبس و خاتمه این کشتار وحشیانه در غزه هستند، ولی تشکیلات استعماری بهائیت، تاکنون کوچکترین واکنشی در این زمینه نداشته و حتی در حوزه رسانهای، رژیم غاصب و جانی صهیونی را مساعدت نیز کرده است! این تشکیلات که در اولین روزهای جنگ رویه سکوت را در پیش گرفته بود، با اصابت اولین موشک مقاومت به حیفا، سکوت خود را شکست و در اولین پیام بدون اشاره به جنایات جنگی صهیونیستها، تنها نسبت به آسیب به اماکن بهائیت و کارکنان بهائی ابراز نگرانی کرد و سخنی از جنایات صهیونیستها به میان نیاورد. [۱۱]با گسترش جنایات رژیمصهیونیستی، این تشکیلات به عنوان ستون پنجم آنان سعی کرد، با نشر اخباری در زمینه دستگیری عدهای از احبای بهائی در ایران، حواس جهانیان را از جنایات اسرائیل پرت کند! خبرگزاری صدای امریکا، در اول آذر ۱۴۰۲ مطلبی را با عنوان «نگرانی ناظران حقوق بشری، فشار بر جامعه بهائی ایران در مهر و آبان ۱۴۰۲ شدت گرفت»، منتشر کرد و از تحلیل آماری سازمانهای حقوق بشری در مورد وضعیت بهائیان ایران سخن گفت. در این مطلب با آوردن سخنان افرادی مانند: سیمین فهندژ (نماینده تشکیلات بهائی در سازمان ملل)، رشاد حسین (سفیر ایالات متحده برای آزادی مذهبی بینالمللی)، جواد رحمان (گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ایران)، وزیر امور خارجه لوکزامبورگ و نماینده دفتر حقوق بشر کانادا، اوضاع بهائیان ایران را وخیم اعلام کردند! [۱۲]بهائیان در ادامه حمایتهای خود از رژیمصهیونیستی، مطلبی را در فضای مجازی مبنی بر تحریک افکار عمومی علیه حماس منتشر کردند. مانند این پیام که در آن آمده است: «اکثریت جمعیت اسرائیل، در تیررس موشکهای شلیکی سازمان تروریستی حماس و متحدان آن از نوار غزه بهسوی اسرائیل است...». از سوی دیگر رسانههای بهائی در تلاشی مضحک، در حالیکه نظامیان رژیمصهیونیستی اجازه حمل زنان باردار فلسطینی به بیمارستان را نمیدادند، در گزارشهایی ادعا کردند این نظامیان، کودکان فلسطینی دچار بیماری قلبی را مداوا کردهاند!
تشکیلات بهائیت در ادامه همراهی خود با رژیم اشغالگر قدس، به دروغپراکنی اخباری، چون بریدن سر کودکان از سوی نیروهای حماس پرداختند! یکی از اولین افرادی که اینگونه اخبار را منتشر کرد، شارونا سلیمانی آوگینساز بهائی ایرانیتبار است که در خدمت ارتش اسرائیل قرار دارد. شارونا سلیمانی در ۱۴سالگی به اسرائیل مهاجرت کرده و حالا ادمین صفحه فارسی وزارت خارجه اسرائیل است. او ادعا کرده این خبر بدون مستند را از یک سرباز اسرائیلی شنیده است. این دروغ بزرگ بهقدری قبیح و وقیحانه بود که صهیونیستها نتوانستند در باره آن پاسخگوی افکار عمومی جهانیان باشند. هم از اینرو آن را رد کردند، اما سایتهای بهائی و تلویزیون اینترنشنال، همچنان این خبر جعلی را منتشر میکنند! از دیگر اقدامات رسانهای این تشکیلات، توجیه و دفاع از جنایات رژیمصهیونیستی و دلسردکردن مردم در حمایت از آرمان فلسطین است. برای نمونه به مناسبت روز قدس و در فروردین ۱۴۰۳، این پیام را منتشر کردند: «به جای دفاع از مردم فلسطین به فکر خودتان باشید، چراکه وضع فلسطینیها از شما بهتر است. فلسطینیها و صهیونیستها با یکدیگر وحدت دارند، شما ایرانیها مگر کاسه داغتر از آشید! ایران به خانوادههای شهدای فلسطین کمک مالی میکند، در حالی که خود دچار مشکلات اقتصادی است...».
خونشویی به سبک شبکه بهائی «من و تو»
پس از عملیات ۷ اکتبر، شبکه ماهوارهای- بهائی منوتو به عنوان بخشی از جریان رسانهای وابسته به سرزمینهای اشغالی، سعی در سرپوش گذاشتن بر جنایات رژیمصهیونیستی داشت. چنانچه در آبان ۱۴۰۲، مجری شبکه بهائی من و تو در مورد جنگ اسرائیل با حماس میگوید: «قطعاً نباید نگاه ایدئولوژیک به صلح داشته باشی، یعنی بگویی همیشه در هر شرایطی باید صلح باشد، گاهی برای حفظ صلح مجبور هستی کار نظامی انجام دهی... در هر جنگی غیرنظامیان هم کشته میشوند! انتظاری بیشتر از این هم نمیشود داشت! تا زمانی که حماس در آنجاست، صحبت کردن از صلح یا آتشبس به جایی نمیرسد!...». مزدوران رژیمصهیونیستی در شبکه منوتو در حالی که اسرائیل بزرگترین نسلکشی در دنیا را انجام میدهد، برای توجیه شکست این رژیم در عملیات زمینی میگویند: «کندی اسرائیل در پیشروی حمله زمینی، نه برای این است که از حماس میترسد، بلکه برای کاهش تلفات انسانی است...»! این موضوع نشان میدهد مراکز بهائیت، هجوم وحشیانه رژیم اشغالگر قدس به غزه را با تمام جنایات آشکار و پنهان، نهتنها در فضای مجازی سانسور میکنند، بلکه سعی دارند اقدامات این رژیم را انساندوستانه و قهرمانانه نیز نمایش دهند!
بهائیان صهیونیست و کشتار مظلومان
تشکیلات بهائیت به این سؤال که: چرا با توجه به شعار وحدت نوع انسان و صلح دوستی که سرمیدهید، هیچ اقدام عملی برای دفاع از مردم فلسطین نمیکنید، اینگونه پاسخ میدهند: «جامعه بهائی یک قدرت سیاسی نیست که بتواند همه ابزارهای معمول در این عرصه را به کار گیرد و وارد شدن به چنین حوزه عملکردی، دیانت [تشکیلات]بهائی را از یک اعتقاد جهانشمول، به یک حزب سیاسی با منافع محدود گروهی تنزل خواهد داد و ماهیت خود را نقض خواهد کرد...». بعد از عملیات طوفانالاقصی و ضربه مهندسیشده به صهیونیستها، رفتارهای بهائیان تابعی از دستوراتی است که بیتالعدل از موساد گرفتهاند. طبق گزارشات در حال حاضر به دلیل فرسایش شدید ارتش رژیمصهیونیستی، تعداد قابلتوجهی از اعضای تشکیلات در خدمت صهیونیستها قرار گرفته و در عملیاتهای متعدد نظامی، به عنوان سرباز و نیروی نظامی مشغول کشتار زنان و کودکان مظلوم غزه هستند! آنان این کار را انجام میدهند تا عملاً بیطرفی سیاسی خود را به نمایش بگذارند!
کلام آخر
بررسیها نشان میدهد، بسیاری از اخباری که درباره عادیسازی تجاوز نظامیان صهیونیست به غزه و لبنان در شبکههای اجتماعی پخش میشود، محصول واحد رسانهای بیتالعدل است. این اتاق جنگ روانی، در لندن مستقر است. همچنین واحد جاسوسی بیتالعدل نیز باهدف جمعآوری اطلاعات در داخل ایران فعال شده است. دستور بیتالعدل برای ورود به فاز نظامی، این تشکیلات را از سطح حمایت لجستیکی با زاویه محدود میدانی، به سمت اقدامات رزمی کشانده است و در واقع تشکیلاتی که رهبران آن ادعا میکنند کار سیاسی نخواهند کرد، امروز از زیر سایه بیرون آمده و آماده بازی در نقش سرباز پیاده برای صهیونیستهاست! مرکز تشکیلات جاسوسی بهائیت یا همان بیتالعدل در جلسات با محافل کشورهای مختلف، بر حمایت از رژیمصهیونیستی تأکید بسیار دارد و دفاع از موقعیت اسرائیل در فضای مجازی و افکار عمومی دنیا را در دستور کار قرار داده است. مراکز تشکیلاتی- رسانهای بهائیت، هجوم وحشیانه اسرائیل به غزه را با تمام مظاهر آشکار و پنهان آن، نهتنها در فضای مجازی سانسور میکنند، بلکه سعی دارند اقدامات اسرائیل را انسان دوستانه و قهرمانانه نمایش دهند! این مقوله برای تحلیل وقایع این روزها و نیز ثبت آن در تاریخ، هرگز نباید مورد غفلت قرار گیرد.
منابع:
۱- مؤید، حبیب، خاطرات حبیب، ج۱، ص۲۰.
۲- شوقی افندی، توقیعات مبارکه، تهران، مؤسسه ملی مطبوعات امری، بدیع ۱۲۵، ص ۲۹۰.
۳- اخبار امری، شماره ۱۰، دی ۱۳۴۰، ص ۶۰۱.
۴- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیان، سند شماره ۱۴۶۵. ۲۰ هـ /۴ مورخ ۱۰/۵/۴۶.
۵- جواد منصوری، تاریخ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد، ج ۱، ص ۳۳۲ و سند ۹۶/۲.
۶- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیان، سند شماره ۶۹۴۶/هـ مورخ ۱۱/۳/۴۷، سند شماره ۱۷ در صفحه ۲۰۱،
۷- اخبار امری، سال ۱۳۵۲، ش ۱۳، سخن ماه (نزاع و جدال منفور درگاه کبریاست)، صص ۳۷۷-۳۸۰.
۸- پیام ملکوت، ص ۵۲.
۹- همان، ص ۴۸.
۱۰- همان، ص ۷۲.
۱۱- ترجمه پیام دارالانشاء بیتالعدل، ۱۱ اکتبر ۲۰۲۳.
۱۲- «نگرانی ناظران حقوق بشری، فشار بر جامعه بهائی ایران در مهر و آبان ۱۴۰۲ شدت گرفت»، شنبه چهارم آذر ۱۴۰۲.