جوان آنلاین: هر سال با نزدیک شدن به آغاز سال تحصیلی جدید، خانوادهها درگیر دغدغههای همیشگی برای انتخاب مدرسه مناسب برای فرزندانشان میشوند، اما امسال، این دغدغه بیش از هر زمان دیگری به یک بحران بدل شده است. مدارس غیردولتی با افزایش سرسامآور شهریهها، بسیاری از والدین را در شرایطی قرار دادهاند که دیگر توان پرداخت این هزینههای سنگین را ندارند. در حالی که برخی مدارس، شهریههایی هنگفت و بیش از حد مجاز برای هر دانشآموز تعیین کردهاند، کیفیت آموزش همچنان با نارضایتی جدی والدین و حتی معلمان مواجه است. در این میان، تعداد زیادی از خانوادهها به ناچار فرزندان خود را به مدارس دولتی منتقل میکنند، اما آیا این مدارس آمادگی پذیرش این حجم از دانشآموزان را دارند؟
از سوی دیگر، بسیاری از معلمان مدارس غیردولتی، که سالها در این سیستم آموزشی فعالیت دارند، از شرایط کاری خود ناراضیاند. آنها در ازای ساعتهای طولانی تدریس و مسئولیتهای سنگین، حقوق ناچیزی دریافت میکنند و بخش اعظم شهریههای پرداختی، به مدیران و صاحبان مدارس اختصاص مییابد. این مسئله باعث شده که برخی معلمان، عطای تدریس در این مدارس را به لقایش ببخشند و حتی خودشان برای فرزندانشان مدارس دولتی را به جای مدارس خصوصی ترجیح دهند!
حالا که مدارس غیردولتی با از دست دادن اعتماد بخشی از والدین و مشکلات جدی در ساختار آموزشی روبهرو شدهاند، این پرسش مطرح میشود؛ آیا مدارس دولتی در شرایط فعلی ظرفیت و استانداردهای لازم را دارند تا جایگزین مناسبی برای آموزش فرزندان باشند؟ یا اینکه همچنان باید شاهد روند افزایش شهریهها، کاهش کیفیت آموزشی، و سرگردانی خانوادهها باشیم؟
تکرار داستان همیشگی!
هر بار که صحبت از نظارت بر شهریه مدارس غیردولتی میشود، امیدی شکل میگیرد که شاید امسال، خانوادهها مجبور نباشند برای ثبتنام فرزندانشان در مدرسه، زیر بار هزینههای غیرمنطقی و سرسامآور بروند. اما هر بار که سال تحصیلی آغاز میشود، همان داستان همیشگی تکرار میشود.
احمد محمودزاده، معاون وزیر آموزش و پرورش، اخیراً اعلام کرده که افزایش درصدی شهریه به صورت یکنواخت برای مدارس غیردولتی ممنوع است و شهریه هر مدرسه باید بر اساس آیتمهای مشخصی مانند نرخ تورم، امکانات، نیروی انسانی و فعالیتهای آموزشی تعیین شود.
مسئولان از آیتمهای مشخصی برای تعیین شهریه صحبت میکنند، از نرخ تورم، هزینههای آموزشی، نیروی انسانی، امکانات مدارس، اما آیا این معیارها واقعاً اعمال میشوند؟ آیا والدین میتوانند شهریهای منطقی و قابلقبول را مشاهده کنند و مطمئن باشند که در ازای آن، آموزش باکیفیتی دریافت خواهند کرد؟
واقعیت تلخ این است که بسیاری از مدارس راههایی برای دور زدن قوانین پیدا میکنند، و نظارتها بیشتر شبیه به یک نمایش است تا یک اقدام جدی.
پول بیشتر، کیفیت کمتر
وقتی یک خانواده تصمیم میگیرد فرزندش را در مدرسهای غیردولتی ثبتنام کند، معمولاً این انتخاب بر پایه امید به آموزش بهتر، فضای امنتر و امکانات بیشتر صورت میگیرد، اما این روزها، بسیاری از والدین احساس میکنند که نهتنها این مدارس نتوانستهاند انتظارات آموزشی آنها را برآورده کنند، بلکه هزینههای تحصیل در آنها به بحرانی جدی برای معیشت خانوادهها تبدیل شده است.
هر ساله افزایش شهریه مدارس غیردولتی چنان شدید است که بسیاری از خانوادهها را وادار به خروج از این سیستم آموزشی میکند. در بعضی شهرها، شهریه مدارس به ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان برای هر دانشآموز رسیده است، رقمی که نهتنها برای طبقه متوسط بلکه حتی برای برخی از خانوادههای مرفه نیز غیرقابلتحمل است.
خانم حقانی، یکی از والدینی که فرزندش در مدرسهای خصوصی درس میخواند، میگوید: «هر سال شهریهها را بالا میبرند، اما هیچ توضیحی درباره افزایش کیفیت آموزش ارائه نمیدهند. اگر قرار است این هزینه را پرداخت کنم، حداقل انتظار دارم که دخترم به لحاظ آموزشی پیشرفت کند، نه اینکه همچنان با مشکلات یادگیری دستوپنجه نرم کند.»
نظارتها کافی نیست
طبق قوانین، هر مدرسه باید شهریه خود را بر اساس معیارهای مشخص تعیین کند و افزایش درصدی شهریه به صورت یکنواخت ممنوع است، اما در عمل، بسیاری از مدارس راههایی برای دور زدن این قوانین پیدا میکنند. برخی مدارس، تحت عنوان برنامههای فوقبرنامه، کلاسهای تقویتی و خدمات ویژه، هزینههایی اضافی به خانوادهها تحمیل میکنند که نظارت دقیقی روی آنها وجود ندارد.
خانم بابایی، یکی از کارشناسان آموزشی در این رابطه میگوید: «مشکل اساسی این است که هیچ چارچوب دقیقی برای تعیین شهریه مدارس غیردولتی وجود ندارد. هر مدرسه خودش تصمیم میگیرد که چقدر هزینه دریافت کند، بدون آنکه معیارهای کیفی مشخصی برای آن تعریف شده باشد. در نتیجه، والدین فقط ناچار به پرداخت هزینههای اضافی میشوند.»
خرید آرامش، نه آموزش!
خانم ولیپور، یکی از والدین که دو دختر دانشآموز در مقطع ابتدایی دارد، پس از پرداخت ۱۴۰ میلیون تومان شهریه در مجموع، از کیفیت آموزش ابراز نارضایتی میکند. او میگوید: «دخترم کلاس سوم ابتدایی است، اما همچنان در خواندن و نوشتن ضعف دارد. فرزند کوچکترم نیز هنوز مهارتهای ابتدایی را به خوبی یاد نگرفتهاست. احساس میکنم فقط هزینه پرداخت میکنم، بدون اینکه نتیجهای ببینم.»
این تجربه فقط محدود به یک والدین نیست. بسیاری از خانوادهها احساس میکنند که مدارس غیردولتی بیشتر به جنبههای تبلیغاتی توجه دارند تا محتوای واقعی آموزشی. در بسیاری از این مدارس، تأکید زیادی بر آزمونهای متعدد و تکالیف سنگین وجود دارد، اما در عمل، مهارتهای عملی و یادگیری واقعی دانشآموزان نادیده گرفته میشود.
با این حال، اما والدینی هستند که هنوز مدارس غیردولتی را به دولتیها ترجیح میدهند. البته نه به دلیل کیفیت آموزشی، بلکه به دلیل تعداد کمتر دانشآموزان در کلاسها و برخورد مناسبتر کادر آموزشی. در واقع آنها پول میدهند تا احترام و ظرفیت استاندارد در کلاسهای درس را بخرند!
آقای رامشه، یکی از این والدین است و در این رابطه توضیح میدهد: «مدارس دولتی، با تعداد زیاد دانشآموزان، نمیتوانند نظارت خوبی داشته باشند. معلمان فرصت کافی برای رسیدگی به مشکلات تحصیلی هر دانشآموز ندارند، اما در مدارس غیردولتی، حداقل این امکان وجود دارد که فرزندم در کلاسهای خلوتتر درس بخواند و معلم وقت بیشتری برای او داشته باشد.»
قربانیان سیستم تجاری مدارس غیردولتی
اگر مدارس غیردولتی را به عنوان یک تجارت آموزشی در نظر بگیریم، مهمترین بخش این تجارت که مورد بیتوجهی قرار میگیرد، معلمان هستند.
معلمان این مدارس، با وجود آنکه مسئولیت اصلی آموزش بر دوش آنهاست، از شرایط کاری خود ناراضیاند. یکی از معلمان که به تازگی از کار در مدارس غیردولتی کنارهگیری کردهاست، میگوید: «بیشتر شهریهای که والدین پرداخت میکنند، به جیب مدیران مدارس میرود، اما معلمان، با حقوق کم، مجبور به کار در شرایط سخت هستند. حتی برخی مدارس، معلمان را بیمه هم نمیکنند! من خودم یک فرزند دارم، اما هرگز او را در مدرسه غیردولتی ثبتنام نخواهم کرد، چون از نزدیک دیدهام که مشکلات آموزشی این مدارس چقدر زیاد است، به نظر من آموزش در مدارس دولتی به مراتب بهتر و دقیقتر ارائه میشود.»
یکی از مشکلات اساسی مدارس غیردولتی، نبود استانداردهای مشخص برای حقوق و مزایای معلمان است. برخلاف مدارس دولتی، که معلمان حقوق ثابت و مزایای مشخص دارند، در مدارس غیردولتی، هر مدرسه خودش میزان حقوق معلمان را تعیین میکند و در بسیاری از موارد، این حقوقها به شدت پایین است.
چنین وضعیتی باعث شده برخی معلمان، با وجود علاقه به تدریس، از این مدارس خارج شوند و به دنبال شغلهای دیگر بگردند. این خروج نیروی انسانی، نهتنها به ضرر خود معلمان است، بلکه کیفیت آموزش در این مدارس را نیز تحت تأثیر قرار دادهاست.
نظارت، اصلاحات و آینده آموزش کشور
با بررسی وضعیت مدارس غیردولتی، مشخص میشود مسائل شهریههای بالا، کیفیت آموزشی، و مشکلات معلمان تنها بخشی از چالشهای این مدارس است. در کنار این دغدغهها، نبود نظارت دقیق و چارچوبهای مشخص برای تعیین شهریهها باعثشده که برخی مدارس به جای تمرکز بر کیفیت، صرفاً به افزایش درآمد خود فکر کنند.
یکی از راهکارهای مهم برای برونرفت از این بحران، اجرای اصلاحات جدی در قوانین مدارس غیردولتی است. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس که در ۹ اسفند ۱۴۰۲ منتشر شدهاست، پیشنهادشده که سامانهای الکترونیکی برای نظارت بر شهریهها و حقوق معلمان ایجاد شود تا از تخلفات مالی و اداری در این مدارس جلوگیری شود.
این گزارش همچنین به ضرورت اصلاح نظام پرداخت حقوق معلمان، شفافیت مالی مدارس، و تعیین معیارهای مشخص برای کیفیت آموزشی اشاره کردهاست. اگر این پیشنهادها اجرایی شوند، میتوان امید داشت که نظام آموزشی کشور به تعادل مناسبی میان مدارس دولتی و غیردولتی دست پیدا کند.
در نهایت، آینده آموزشی کشور بستگی به میزان اجرای این اصلاحات دارد، اما آیا دولت حاضر است نظارت دقیقتری بر مدارس غیردولتی اعمال کند؟ آیا مدارس دولتی قادر خواهند بود با افزایش استانداردهای خود، جایگزین مناسبی برای مدارس خصوصی شوند؟ پاسخ این سؤالات، مسیر آموزش کشور را در سالهای آینده مشخص خواهند کرد.