جوان آنلاین: مطالعات کاربردی درباره الگوی حکمرانی مشارکتی برای رفع معضلات پایتخت در حال انجام است. این سیاستپژوهی دانش موجود را بومی کرده، علم را به فرهنگ و ساختار فرهنگی - اقتصادی شهر تهران نزدیک کرده و با استفاده از تجربیات جهانی در صدد حل مشکلات پیچیده شده شهر تهران است.
به گزارش «جوان»، شهریار دبیرزاده مدیرگروه مطالعات سیاستپژوهی شهرداری تهران ضمن بیان شاکله گروه مطالعات سیاستپژوهی شهری به تشریح وظایف آن پرداخت و اظهار داشت: گروه مطالعات سیاستپژوهی شهری یکی از گروههای جدید مرکز مطالعات است که در ساختار و چارچوب سیاستگذاری شهری و در حوزه علم سیاستگذاری و خطمشیگذاری شهری قرار گرفتهاست. مسئله حکمرانی، مسائل فرابخشی، آیندهپژوهی، سیاستپژوهی و ارزیابی سیاستها در این حوزه تعریف میشود؛ البته بخش عمده کار در حوزه سیاستپژوهشی است.
دبیرزاده در ادامه ضمن تشریح اقدامات انجامشده ابراز داشت: در چرخه خطمشیگذاری یکی از مهمترین حوزهها بحث سیاستپژوهی و سیاستگذاری است. در دنیای امروز با نگاهی نهادگرایانه به امر توسعه و پیشرفت، دیگر نگاه ما صرفاً رشد اقتصادی نیست، بلکه با ورود به حوزه سیاستی تلاش میشود سیاستها را اصلاح و گامبهگام به سوی هدف حرکت کنیم. وی ادامه داد: پروژههایی که در این حوزه در دست داریم در چند حوزه تقسیمبندی شدهاست: سیاستگذاری از نظر مقابله با فساد، سیاستگذاری در حوزه شفافیت، سیاستگذاری برای مواجهه با فقر، البته نه هر فقری، چون نگاه ما به فقر درگذشته فقط فقر مطلق و نوع مواجهه ما صرفاً اقتصادی بوده، اما امروز موضوعی در جهان بهعنوان «فقر چندبعدی» است، یعنی باید فقر را در ابعاد مختلف بررسی کرد، تا بتوان روی فقر مطلق اثربخشی داشت.
رئیس گروه مطالعات سیاستپژوهی با بیان اینکه مهمترین کاری که در این گروه پیگیری میشود، حل مسائل بدخیم (مسائل غامض و بغرنج) در حوزه سیاستگذاری شهر تهران است، خاطر نشان کرد: یکی از کارهای سخت در حوزه حکمرانی نحوه مواجهه با مسائل غامض و لاینحل است که در همه جای دنیا اعم از کشورهای توسعهیافته یا کمتر توسعهیافته وجود دارد و ایران و شهر تهران نیز از این امر مبرا نیست. متأسفانه یکسری از مسائل شهر تهران پیچیده شدهاست؛ مثل ترافیک شهری، آلودگی هوا، مهاجرت و حاشیهنشینی و مشکلاتی که در آینده به مسائل بدخیم و لاینحل تبدیل خواهند شد.
دبیرزاده یکی از مهمترین مشکلات شهر تهران را نحوه مواجهه با این معضلات عنوان و بیان کرد: متأسفانه تا به امروز به یک نقطه نظر مشترک در نحوه حل این مسائل نرسیدهایم. هر مدیری که در رأس قرار گرفته با نیت خیر سعی کرده بهصورت مقطعی مسئلهای را حل کند، اما مدیر بعدی آن را کنار گذاشته و کار دیگری انجام دادهاست. در نتیجه با انباشتی از راهکارهای مقطعی ناکارآمد یا حداقل به سرانجام و اثربخشی نرسیده روبهرو شدهایم که خود باعث پیچیدگی و انباشت بیشتر مسائل شدهاست، در حالی که مسائل باید یکپارچه دیده شوند.
وی ضمن بیان این نکته مهم که اصولاً در مواجهه با مسائل بدخیم، سیاستگذاری است که به ما راههای برونرفت از مسائل با استفاده از تهیه و تدوین سیاستهای شهری را ارائه میدهد، ابراز داشت: در دنیا سه راهکار برای این معضل وجود دارد که به معنای واقعی علم بهویژه علم بومی شده در آن خودنمایی میکند. از آنجایی که هیچ نسخه جهانی واحدی را نمیتوان برای حل یک معضل پیدا کرد، لذا اینجا نیز با توجه به محیط، بافت فرهنگی، ساختار اجتماعی و نهادهای کلان حاکم بر این ساختارها باید همخوانی علم با موضوعات مدنظر قرار گیرد.
رئیس گروه مطالعات سیاستپژوهی در تشریح این سه راهکار جهانی اظهار داشت: اولین راهکار شناخت دقیق وضع موجود است. راهکار دوم ایجاد تغییرات اساسی با استفاده از نهادهای حاکمیتی کشور است، اما برخی آنقدر در این زمینه اغراق کردهاند که شعارگونه جلوه میکند. سری سوم از اصل انطباق با موضوع استفاده میکنند تا به طور شفاف با معضل مواجه شده و گامبهگام به حل آن بپردازند. این سازوکار سیاستی و دانش سیاستگذاری است که ما را در انتخاب یکی از این سه راهبرد: پذیرش وضع موجود، انطباق و پیشرفت گامبهگام و تغییر اساسی یاری میدهد.
وی در ادامه تصریح کرد: بر اساس مطالعاتی که در گروه ما در حال انجام است، مسئلهای که کند ولی اثربخش میتواند به ما کمک کند، انطباق است؛ یعنی پذیرش واقعیت مسئله و برنامهریزی برای حل آن. ما در این روش برنامه را برای حل مسئله تدوین میکنیم نه اینکه برنامه بر اساس اهداف باشد. در واقع ما بر اساس مسئله برنامه را انتخاب میکنیم، میشناسیم و بررسی میکنیم که با کدام بخش از مسئله میتوانیم مواجه شویم. راهبردهای انطباقی احتمالاً در جایی یافت میشوند که چندین مشکل عمده با هم تلاقی پیدا میکنند یا منابع و ظرفیتهای حل مسئله محدود هستند. فایده راهبرد انطباق در مواجهه با مسائل بدخیم این است که میتواند هم به حفظ دستاوردهای گذشته کمک کند و هم در اثربخشی برنامهریزیهای آینده اثربخش باشد.
دبیرزاده با بیان اینکه در این روش الگوی حکمرانی مشارکتی به ما کمک شایانی میکند، ابراز داشت: این مشارکت نهتنها در فرایند، اجرا و نظارت بلکه در حکمرانی و مشارکت در همه حوزهها و سیاستگذاری رخ میدهد. از شناسایی مسئله، تا نحوه مواجهه با آن از طریق مشورت با ذینفعان و حتی ذیضرران. این امر بدان معناست که همه ذینفعان در حل مسئله درگیر شوند و اگر به هر دلیلی این ذینفعان یا ذیضرران در آن موضوع شریک نشوند، عملاً هیچ گامی نمیتوان برای حل مسئله برداشت، چون اصلاً سازوکار بوروکراسی این اجازه را به ما نمیدهد؛ باید مسئله را در یک بسته کامل دید و ذینفعان و ذیضرران را با یک سازوکار سیاستگذاری وارد روند مشورت و مشارکت کرد.
به گفته رئیس گروه مطالعات سیاستپژوهی، فناوریهای جدید بهسان شمشیر دو لبهای است که هم در حل مسائل به ما کمک بسیاری میکند، هم میتواند ما را قفل کرده، پیچیدگیها را افزایش داده و انباشت مسائل را بیشتر کند، ولی اگر از آن درست استفاده کنیم مثل کیمیایی است که مس را به طلا تبدیل میکند.
وی ابراز داشت: سازوکار درست این است که از طریق اپلیکیشنهای موجود مسائل را با مردم، ذینفعان و آن گروههای ذیضرر صادقانه مطرح کرده و از آنها راهکار بخواهیم، زیرا وقتی آنها درکی از مسئله داشته و راهکاری را پیشنهاد دهند، فشار تغییرات خودبهخود برداشته میشود. ما نیز باید با استفاده از دانش خود این دادهها را در یکی از سه راهبرد مطرحشده جاگذاری کنیم که یا گامبهگام آن مسئله را حل کنیم، یا نهادی برخورد کنیم تا در حوزه قوانین بالادست و با همراهی و مشورت دولت حل شود یا اینکه به عنوان شهرداری این مسئله را با شهروندان مطرح کرده و در حوزه اختیارات خود گامی مؤثر و معطوف به هدف برداریم.
رئیس گروه مطالعات سیاستپژوهی در پایان ابراز داشت: ما در گروه مطالعات سیاستپژوهی شهرداری تهران سعی کردیم در حوزه سیاستپژوهی پروژههایی را انتخاب کنیم که کاربردی باشد. برنامه ما این است که دانش موجود را بومی کرده، علم را به فرهنگ، بافتار و ساختار فرهنگی - اقتصادی شهر نزدیک کنیم، چون بر این باوریم نه نظریات صرف دانشگاهی میتواند به تنهایی به ما کمکی کند، نه مسیرهایی که درگذشته طی کردیم. پس باید طرحی نو دراندازیم، دانش ما باید بومی شود و سیاستگذاری این راه را برای ما هموار میکند تا در این مسیر بهتر حرکت کنیم.