کد خبر: 1247013
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
تفاوت آموزشی در مدارس شهری و روستایی در گفت‌وگوی «جوان» با یک معلم
سال اولی که وارد شغل معلمی شدم (سال ۱۳۹۸) به روستا رفتم تا شرایط آموزش در آنجا را از بعد جامعه‌شناختی بررسی کنم، می‌خواستم نوع مواجهه آن‌ها را با درس خواندن ببینم، با وجود محرومیت‌هایی که تجربه می‌کنند. از همان روز‌های اول فهمیدم که این بچه‌ها به شدت شگفت‌انگیز هستند، آن‌ها پتانسیل و ظرفیت بالایی دارند که با کمی توجه به رشد و بالندگی می‌رسند
مهسا گربندی

جوان آنلاین: سفرش به روستا را برای ارزیابی بعد جامعه‌شناختی آغاز کرده‌بود، اما شاید هرگز تصورش را هم نمی‌کرد با چنان علاقه و پشتکاری مواجه شود که بعد سال‌ها، تعریف خاطرات زندگی با کودکان روستایی سرذوقش بیاورد. هر چند که لابه‌لای تجربیاتش خاطرات تلخ و حسرت‌بار نیز موج می‌زند، خصوصاً وقتی تصمیم به مقایسه تفاوت آموزشی در مدارس شهری و روستایی می‌گیرد؛ تفاوت‌هایی که هنوز هم کیان بدرنیا را آزار می‌‎دهد، چراکه از نزدیک علاقه وصف‌نشدنی و پشتکار قابل‌توجه کودکان روستایی را برای آموختن به چشم دیده و یقین دارد اگر این کودکان شرایط آموزش در مدارس شهری را داشتند، هر کدامشان امروز تبدیل به فردی مفید برای جامعه می‌شدند، اما تنها خدا می‌داند که آیا با وجود تمام توانمندی‌ها، تلاش و پشتکار برای یادگیری موفق به ادامه تحصیل شدند یا بعد از چند سال برای برداشتن باری از روی دوش خانواده روی به کار آوردند. شاید روزی که برای ارزیابی بعد جامعه‌شناختی راه روستا را در پیش گرفته بود، تصور نمی‌کرد تا این اندازه به لحاظ احساسی، تحت‌تأثیر قرار گیرد. شاید هم تصور می‌کرد با یک آماربرداری جامع بتواند راه‌حلی برای برطرف کردن این تفاوت آموزشی ارائه دهد، اما حسرتی که لابه‌لای کلماتش دیده می‌شود نشان از عدم‌حل این مشکل و پابرجایی تفاوت آموزشی در مدارس شهری و روستایی دارد. مشکلی که در صورت حل شدن می‌تواند بار سنگینی را از روی دوش جامعه بردارد، اما هنوز مشخص نیست چه زمان آقایان مسئول به درک درستی از این مهم می‌رسند، تا راه را برای آموزش هر چه بهتر کودکان روستایی هموار و از استعداد قابل توجه و تلاش و پشتکار بی‌نظیر آن‌ها استفاده کنند. سرمایه‌ای که سال‌هاست سوخت رفته و کمتر کسی توجهی به گرانبهایی آن کرده‌است. هر چند امثال کیان بدرنیا بار‌ها و بار‌ها بدان اشاره کرده‌اند. در ادامه مشروح گفتگو با این معلم خوش‌ذوق را که کارشناس ارشد روانشناسی دارد، می‌خوانید.  

از روز‌های اول شغل معلمی بگویید. چرا کارتان را از یک روستا شروع کردید؟  

سال اولی که وارد شغل معلمی شدم (سال ۱۳۹۸) به روستا رفتم تا شرایط آموزش در آنجا را از بعد جامعه‌شناختی بررسی کنم، می‌خواستم نوع مواجهه آن‌ها را با درس خواندن ببینم، با وجود محرومیت‌هایی که تجربه می‌کنند. از همان روز‌های اول فهمیدم که این بچه‌ها به شدت شگفت‌انگیز هستند، آن‌ها پتانسیل و ظرفیت بالایی دارند که با کمی توجه به رشد و بالندگی می‌رسند. آن‌ها صاف و ساده و علاقه‌مند به یادگیری هستند. با وجود اینکه محرومیت از امکانات آموزشی را تجربه می‌کنند، اما نکات درسی را به خوبی و به درستی یاد می‌گیرند. برخی از آن‌ها بار‌ها و بار‌ها برای تثبیت نکات درسی در ذهن‌شان تمرین می‌کنند. پشتکار این بچه‌ها بی‌نظیر است. این موارد انگیزه معلم را برای صرف وقت و انرژی بیشتر، دوچندان می‌کند، چراکه نتیجه کارش را مثبت می‌بیند و می‌فهمد که این محصلان، برای او و زمانی که صرف می‌کند، ارزش زیادی قائل می‌شوند. البته دو سال است که به مدرسه شهید باکری مهاباد آمده‌ام و به بچه‌های ابتدایی آنجا درس می‌دهم.  

با توجه به اینکه تجربه کار معلمی هم در مدارس روستایی و هم در مدارس شهری را دارید، این‌ها چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟

خرده کاری‌های آموزشی در شهر بیشتر از روستاست و طبیعتاً در شهر، کار معلم جدی‌تر انجام می‌شود. این اجحاف در حق دانش‌آموزان روستایی است، چراکه آن‌ها نیز باید همانند دانش‌آموزان شهری از آموزش کیفی و مناسبی برخوردار شوند، اما متأسفانه این امر در اغلب مواقع نادیده گرفته می‌شود.  

پیش از شغل معلمی در حوزه تعلیم و تربیت کودک، کار کرده بودید؟

پیش از آن، به صورت داوطلبانه باشگاه‌های کتابخوانی برای کودکان تأسیس کردم. اکنون نیز علاوه بر شغل معلمی، در پژوهش‌سرای دانش‌آموزی دکتر حسابی شهرستان مهاباد مشغول به کار هستم و درس نجوم و ستاره‌شناسی را به بچه‌ها یاد می‌دهم، رشته‌ای که خودم علاقه زیادی به آن دارم. در این پژوهش‌سرا، کار آسمان شب را رایگان و بدون هیچ دستمزدی انجام می‌دهم.  

دلیل عشق و خلاقیت معلمی با وجود مشکلات معیشتی و مسائل دیگری که در این شغل وجود دارد، چیست؟  

جواب این سؤال را قاطعانه نمی‌دانم. من از آموزش به این بچه‌ها که بسیار معصوم هستند لذت می‌برم، آن‌ها که قرار است در آینده در جامعه‌شان نقش مهمی ایفا کنند و برای خانواده، شهر و حتی کشور مفید باشند. وضعیت کشور به دلیل تحریم‌ها با مشکلات عدیده‌ای مواجه شده‌است، مسائل دیگری نیز وجود دارد که برای حل تمام آن‌ها باید از خودگذشتگی کنیم، این بچه‎‌ها آینده‌سازان مملکت هستند، اما متأسفانه می‌بینیم آمار مهاجرت زیاد است، بنابراین این وظیفه ماست که سنگری درست کنیم تا این‌ها در کشور بمانند و نقش‌آفرینی کنند. دغدغه اصلی هر کدام از معلمان و مسئولان نظام آموزش و پرورش کشور باید این بچه‌ها باشد. کسی که وارد معلمی می‌شود، شرایط و سختی‌های آن را به خوبی می‌داند، او فارغ از درآمدی که می‌خواهد کسب کند باید به کاری که انجام می‌دهد، اعتقاد داشته‌باشد. سخنان معروفی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که می‌فرماید: «همانا من معلم برانگیخته شدم» و «بخشنده‌ترین شما پس از من، کسى است که دانشى بیاموزد، آنگاه دانش خود را بپراکند.» این‌ها به خوبی نشان می‌دهد که مقام و منزلت معلم از ۱۴۰۰ سال پیش تا الان، فراتر از هر شأنی در جامعه بوده‌است. از نظر من کسی که معلم است واقعاً انسانی آزاده و از خودگذشته و ایثارگر است.  

موانع و مشکلات شما در این مسیر چه بوده‌است؟  

موانع و مشکلاتی که بر سر راه من قرار دارد، همان‌هایی است که همه معلمان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. بحث رتبه‌بندی و همسان‌سازی حقوق‌ها به بلای جانمان تبدیل شده‌است. بدون شک هیچ معلمی نباید مشکلات مالی را در تدریس دخیل کند، من نیز تلاش کردم که همیشه با انرژی سر کلاس درس حاضر شوم و مشکلاتم را باری بر دوش دانش‌آموزانم نکنم. علاوه بر آن مشکلاتی در رابطه با حجم بالای کتب درسی است که باید در برخی از آن‌ها تجدیدنظر شود. همچنین اگر همه مدارس به کتابخانه و آزمایشگاه مجهز شوند، بچه‌ها به نحو بهتری آموزش می‌بینند.  

تصور کنید وزیر جدید آموزش‌و‌پرورش مقابل شما ایستاده و حرف‌های‌تان را می‌شنود، اصلی‌ترین درخواست شما از ایشان و به طور کلی وزارتخانه چیست؟  

مدت زیادی است که دغدغه اصلی عمده معلمان، موضوع طرح رتبه‌بندی است. متأسفانه اجرای بد این طرح، موجب‌شده بسیاری از معلمان بگویند حذف این طرح بهتر از اجرای این مدلی آن است. من نیز در تمام این مدت مدارکم را بارگذاری کردم، اما در نوبت مانده‌ام و تکلیفم مشخص نیست. به نظر من حل و فصل مشکلات پیش آمده در اجرای طرح رتبه‌بندی و باز کردن گره کور مسائل بازنشستگان فرهنگی باید در اولویت کاری وزیر جدید آموزش و پرورش باشد. به نظرم اگر انتهای هر دوره تحصیلی، یک آزمون جامع از معلمان گرفته شود و توانمندی‌ها و شایستگی‌های آن‌ها در پایان هر سال تحصیلی بررسی شود، نتایج بهتری را به دنبال دارد. همان کاری که در بسیاری از سازمان‌ها و ادارات برای رتبه‌بندی کارکنانشان انجام می‌شود.  

به نظر شما حال بد آموزش و پرورش کشور را چه چیزی می‌تواند علاج کند؟  

علاج همه مشکلات ریشه در رسیدگی به مطالبات معلمان دارد، چراکه آن‌ها اولین کسی هستند که با دانش‌آموزان سروکار دارند و تعلیم و تربیت آن‌ها را بر عهده گرفته‌اند. یک عبارت معروف است که می‌گوید، اشتباه یک مهندس، آوار می‌شود، اشتباه یک پزشک، در زمین دفن می‌شود، اما اشتباه یک معلم، یک دنیا را به ویرانه می‌کشاند. این یعنی شغل معلمی به قدری حساس و مهم است که به خاطر نحوه تربیت اشتباه تمام جامعه را به اشتباه می‌کشاند. به نظر من آموزش و پرورش کشور نیاز به وزیری دارد که گوش شنوا داشته باشد و به خواسته‌ها و مطالبات معلمان رسیدگی کند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار