جوان آنلاین: گریههایش امان همه را برید. همسایهها آمدند سراغ علی (ع) و گفتند سلام ما را به فاطمه (س) برسان و بگو یا شب گریه کن یا روز. گریه شبانهروزی او آسایش ما را گرفته است. فاطمه (س) جز این گریه چه کار میتوانست بکند در برابر غمها و ظلمها. فاطمه (س) هم جواب داد: عمر من تمام شده، خیلی بینشان نمیمانم. بعد از آن روزها دست حسن (ع) و حسین (ع) را میگرفت و میرفت سر قبر رسول خدا (ص) و آنجا گریه میکرد. گاهی هم توی بقیع سر قبر شهدا. علی (ع) هم برایش سایبانی درست کرد تا فاطمه (س) کمتر اذیت شود، اسم آن سایبان از غم و حزن فاطمه (س) ماند رویش: «بیتالاحزان». بعد از مدتی همین سرپناه هم از سوی دشمنان تخریب شد و حضرت زهرا (س)، دوباره به منزل برگشت و در خانه خود به اقامه عزا پرداخت.
در کنار این عزاداری خانگی شنیدیم که اولین عزاداران اباعبدالله الحسین (ع)، حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) بودند که نخستین مجالس را در مدینه به شکل همگانی برگزار کردند. در دوران بنیعباس هم با اینکه اجازه نمیدادند کسی مجالس عمومی برای اهلبیت (ع) برپا کند، اما هر کسی از شاعران گرفته تا مداحان و روضهخوانها وقتی به خانه امام صادق (ع) میآمدند، حضرت بلافاصله میفرمودند: پردهای بزنید و اقامه عزا کنید. بانوان حرم پشت پرده و آقایان طرف دیگری مینشستند و برای اهلبیت (ع) روضه میخواندند و گریه میکردند. همین روایات به خوبی میتواند نقش مهم روضههای خانگی در زنده نگهداشتن یاد اهلبیت (ع) حتی در دوران خفقان را نشان دهد. در واقع اگر روضههای خانگی در خلوت خانهها و به مدد خود اهلبیت (ع) نبود، شاید ماندگاری مصائب این بزرگان در دل تاریخ، سختتر میشد.
در سالهای اخیر شاهد برگزاری مجالسی هستیم که جمعیت حاضران را با کوادکوپتر نشان میدهد، هرچند چنین شوری حال افراد را دگرگون میکند و نشان میدهد بعد از هزارو ۴۰۰ سال هنوز هم نسلبهنسل مصائب اهلبیت (ع) جای خود را دارد و پرچم عزا در هر دهه از پدربزرگ به پسران و نوه و نتیجه دستبهدست میشود، اما برخی در میان همه این فضاها بازهم یک روضه خانگی را ترجیح میدهند. روضههای خانگی به رغم تمام سادگیها، اثرگذاری و برکات زیادی به همراه دارند و اصلاً پایه و اساس شکلگیری بسیاری از اعتقادات مذهبی هستند. از حفظ و نشر محبت اهلبیت (ع) و فرهنگ عزاداری گرفته تا زمینهسازی برای پرورش نسلی حسینی که همه و همه از برکات روضههای خانگی زنانه به شمار میروند و میتوانند نشانگر ضرورت احیای این روضههای بیریا باشند.
میهمانان سیدالشهدا (ع) در روضههای خانگی یک اعتقاد و بانیان برگزاری مراسم هم دیدگاه خود را برای برگزاری مراسم دارند، البته که اینگونه مجالس در میان زنان شهرت بیشتری دارد، چه بسا که یکی از مهمترین و بزرگترین وجهههای عزاداری سیدالشهدا (ع) از سوی زنان است.
گزارش میدانی از بعضی از این مجالس روضه خانگی در منطقه ۱۴ (دارالمؤمنین شهر تهران) را میخوانید.
تربیت دینی نسلها زیر پرچم سیدالشهدا (ع)
اکرم ۳۸ ساله و دارای چهار فرزند از دو تا ۲۰ ساله است. یکبار روز سوم محرم و یکبار هم دهه اول صفر به مدت سه روز روضه خانگی دارد.
با وی در میان روضه روز سوم محرم گفتوگوی کوتاهی داشتیم که گفت: «بچهها در فضای فعلی جامعه چندان درگیر برگزاری مراسم عزاداری در خانه نیستند. روضه خانگی شور و حال دارد و به شدت بچهها را درگیر میکند. بچهها به صورت ملموس با مصائب اهلبیت (ع) آشنا میشوند. این خود یک روش تربیت دینی است. اینکه تعدادی بچه کنار هم با لباس عزا بازی کنند، شور و حال خاصی دارد و در عین حال صدای روضه در گوششان است. بچهها باید یاد بگیرند خانه صرفاً برای جشن نیست و برای مصیبت اهلبیت (ع) با همان لوازم زندگی میتوان مراسم برگزار کرد. خاطرم هست خودم در همین روضهها بزرگ شدم. تعامل همسایهها با یکدیگر در روضههای خانگی مهم است. همسایهها باهم آشنا میشوند و همدلی بین آنها گسترش پیدا میکند. بارها در همین روضهها گرفتاریها و گرههای همسایهها به دست هم باز شده است.»
از او پرسیدم که نگران ریختن چای روی فرش یا شکستن ظرفها نیستی که اینگونه پاسخ داد: «سخت نیست اگر زندگی خود را خرج اهلبیت (ع) کنیم. چه چیز بهتر از اینکه میهمانهای امام حسین (ع) در خانه و زندگی ما باشند. اینگونه خانه و زندگی متبرک میشود.»
توفیق خادمی و محو کدورتهای خویشاوندی
زهرا ۳۶ ساله و صاحب سه فرزند است. وی نیز سالهاست در مناسبتهای مختلف خانه خود را میزبان روضه اهلبیت (ع) میکند. از او درباره دلیل برگزاری روضه خانگی در منزلش پرسیدم که پاسخ داد: «روضه خانگی بیریاست و به همان اندازه اخلاص در آن زیاد است و اثرات معنوی زیادی دارد. خاطرم هست دوران نوجوانی وقتی در خانه هیئت داشتیم، هر کسی دلخوری داشت، میگذاشت پشت در، چون قرار بود خادمی کند و این دو باهم نمیخواند. به خاطر امام حسین (ع) یکدیگر را میبخشیدند تا خادمی آنها قبول شود. در واقع توفیق خادمی خیلی برای همه مهم بود. برای همین ما هم در عالم بچگی دنبال این بودیم خدمتی کنیم تا خادم حساب شویم، حتی به اندازه تعارف کردن قند یا دستمال کاغذی. این نگاه از بچگی در ذهن من مانده و دوست دارم همین را به فرزندانم منتقل کنم. متأسفانه امروز روضههای خانگی کمرنگ شده است، اما با قدرت رسانه باید دوباره آنها را احیا کرد، چون سنت بسیار خوبی است. اساساً روضه صرف اشکگرفتن نیست. بسیاری از خاصیتهای دیگر دارد که از قضا عزاداری بخشی از آن خاصیتهاست.»
وی در میان صحبتهای خود اشارهای هم به مؤسساتی داشت که برای برگزاری روضه خانگی، روضهخوان اعزام میکنند و هزینهای در قبال آن نمیگیرند.
انتقال پرچم عزا به نسلهای کوچکتر
مرضیه ۳۶ ساله و صاحب دو فرزند است. سالهاست در خانه پدری او در شبهای عاشورا نذر حلیم پخته میشود و به همراه آن همسایهها جمع میشوند و مراسم برگزار میکنند. وی میگوید: «روضه خانگی خیلی تأثیر دارد. قطعاً من خودم با امام حسین (ع) در همین هیئت خانگی آشنا شدم. اول که بچه بودیم بازی میکردیم و نوای حسین حسین بزرگترها و سینهزنی آنها را میشنیدیم یا تلاش آنها را در طول روز میدیدیم که دیگ میآوردند و بساط حلیم را به پا میکردند. ناخودآگاه ذکر حسینحسین زمزمه لب ما هم شد. بعد کمی بزرگتر و در همین مجالس حاجت روا شدیم و گرههای زندگیمان باز شد. این مجالس برای بچهها خاص است و عاقبتبخیری دارد. بچهها در این مجالس بازی میکنند و در عین حال یک کار کوچک انجام میدهند، مثل قند تعارفکردن یا جمعکردن استکان و بقیه دعاشان میکنند، مثلاً جملههایی مثل اباعبدالله (ع) حافظت باشد، امام حسین (ع) حاجت دلت را بدهد یا بحق حضرت رقیه (س) موفق شوی. بچهها اینگونه جذب میشوند.
راه جذب بچهها همین مجالس است، پس بزرگترها باید سعه صدر و تحمل خود را بالا ببرند. ما در حال تربیت نسلها هستیم. ما میخواهیم پرچم عزا را به بچهها بدهیم. گاهی یک پرخاش نسبت به بچهها آنها را دلزده میکند. نکته دوم اینکه باید مجالس خانگی را ساده برگزار کنیم. تجملات و چشم و همچشمی باعث کمرنگشدن مجالس روضه خانگی میشود. هدف اصلی نباید گم شود. همان چای تلخ یا یک نان و پنیر هم کافی است و حتی یک جمعیت محدود هم در دستگاه امام حسین (ع) میزبانی حساب میشود، انشاءالله».