کد خبر: 1236450
تاریخ انتشار: ۰۷ تير ۱۴۰۳ - ۰۲:۴۰
خانه، خانه پدری اوست و باصفا. وارد اتاق که شدیم دیدیم وسایلش دست نخورده مانده. اتاق گلی و ساده است، با همان میز، مداد و کاغذ‌های بی‌پیرایه آقا مهدی آذر‌یزدی. سادگی زندگی او وجدآور است و شورانگیز. خدا رحمتت کند آقای آذر... 

 جوان آنلاین: مجتبی همتی‌فر در کانال شخصی خود در پیام‌رسان ایتا نوشت: خانه خشت و گلی در حاشیه شهر یزد، در کوچه‌ای باریک. ۱۵ سال از رفتنش می‌گذرد و دو سالی است که آن را به خانه ادبیات کودکان و نوجوانان پاتوق کرده‌اند. آذر یزدی، کشاورز زاده‌ای است که کتاب‌فروش شد و بعد هم نویسنده! مردی که رهبری بخشی از تربیت فرزندانش را مدیون او می‌داند!
خانه، خانه پدری اوست و باصفا. وارد اتاق که شدیم دیدیم وسایلش دست نخورده مانده. اتاق گلی و ساده است، با همان میز، مداد و کاغذ‌های بی‌پیرایه آقا مهدی آذر‌یزدی. سادگی زندگی او وجدآور است و شورانگیز. خدا رحمتت کند آقای آذر... 
پانوشت: سال ۱۳۸۶ که رهبری به یزد رفته بودند؛ وقتی متوجه می‌شوند که جناب آذر یزدی هم در جلسه هستند، نکاتی در تجلیل ایشان بیان می‌کنند که اوج آن چنین است: «.. من خودم را از جهت رسیدگی به فرزندانم، بخشی مدیون این مرد و کتاب این مرد می‌دانم. آن وقتی که کتاب ایشان درآمد - اول هم به نظرم دو جلد، سه جلد، تا آن وقتی که من اطلاع پیدا کردم، از این کتاب درآمده بود؛ «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» - من رفتم تورق کردم. بچه‌های ما داشتند به دوران مراهقی - یعنی نزدیکی به بلوغ - می‌رسیدند؛ دوره هم دوره طاغوت بود و همه عوامل در جهت گمراه‌سازی ذهن و دل جوان حرکت می‌کرد. من دلم می‌خواست چیزی باشد که جوان‌های ما با او هدایت شوند و جاذبه هم داشته باشد. خب، کتاب خوب که خیلی بود. بنده فهرست پیشنهادی کتاب می‌نوشتم و بین جوان‌های دانشجو و دانش‌آموز‌های سطوح بالای دبیرستان‌ها پخش می‌شد؛ اما برای بچه‌های کوچک، دستمان خالی بود، تا اینکه کتاب ایشان را من پیدا کردم. نگاه کردم دیدم این از جهات متعددی، از دو سه جهت، همان چیزی است که من دنبالش می‌گردم. 
به نظرم دو جلد یا سه جلد آنوقت چاپ شده بود، خریدم. بعد هم دنبالش گشتم تا اینکه جلد پنجم به نظرم یا ششم - حالا درست نمی‌دانم، یادم نیست - درآمد؛ به تدریج چاپ شد و من رفتم تهیه کردم و برای فرزندانم خریدم. نه فقط فرزندان، بلکه در سطح شعاع ارتباطات فامیلی و دوستانه، هر جا دستم رسید و فرزندی داشتند که مناسب بود با این قضیه، این کتاب ایشان را معرفی کردم. *خواستم این حق‌شناسی را من به نوبه خود کرده باشم. ایشان یک خلأیی را در یک برهه از زمان برای زنجیره طولانی فرهنگی این کشور پر کردند. این کار، باارزش است. خداوند از شما - آقای مهدی آذریزدی! - این خدمت را قبول کند و مأجور باشید. این ستایش‌های زبانی و اینها، اجر کار‌هایی که با اخلاص انجام گرفته باشد، نمی‌شود؛ اجر کار مخلصانه را خدا باید بدهد و خدا هم خواهد داد.» (دیدار نخبگان یزد – ۱۵/۱۰/۱۳۸۶)

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار