جوان آنلاین: اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، زندگی و زمانه شهید طیب حاج رضایی را بازخوانده است. این پژوهش به دست مسعود ده نمکی انجام شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی به انتشار آن همت گماشته است. مؤلف در دیباچه خود بر این کتاب، نکات ذیل را از نظر دور نداشته است:
«تاریخ کشور ما آکنده از نامهای پرآوازهای است که در بزنگاههای حوادث و بحرانهای سیاسی یا اجتماعی، ایفای نقش کرده و در تاریخ ثبت شدهاند. نام شخصیتهایی که تکلیفشان با آنچه میگفتند یا کاری که انجام داده بودند، روشن بود یا اینکه با گذشت زمان و کشف اسناد جدید یا بازگویی خاطرات شاهدان، وضعیتشان در تاریخ مشخص شد، اما هستند کسانی که بین آنچه در تاریخ از عملکرد آنها نقل شده و آنچه در واقع بودهاند، فاصلهای بسیار است و هویت این بازیگران مرحله سیاست، هنوز هم در پرده ابهام قرار دارد. گاهی فقدان اسناد و مدارک متقن، دلیل این مغشوش بودن روایت رسمی و رایج از هویت واقعی این نامها نیست، بلکه افکار عمومی بر اساس تمایل خود به حماسهسرایی، غلو یا نفرتپراکنی از آنها چهرههایی منفی یا اسطورههای افسانهای ساخته است. طیب حاجرضایی یا همان طیبخان مشهور، یکی از همین چهرههاست که هویت واقعی او بعد از گذشت نیمقرن از دوران حیات و شهادتش هنوز هم در پس پرده همین تعاریف و تحریفها یا افسانهسراییها پنهان مانده است. مروری اجمالی بر زندگی طیب حاجرضایی، نشان از سیری تکاملی و پرفراز و نشیب در شخصیت این فرد دارد. گرچه این زندگی و نقاط عطف آن پر است از تناقضات و فراز و فرودهایی که به این ابهامات و شناخت واقعی از تمام ابعاد شخصیتی او کمک کرده است. بر اساس بررسیهای نگارنده، دو، سه دهه اول زندگی طیب، مملو از پروندههای شرارت و درگیری، تنش و حبس و زندان بوده است، اما دهه چهارم عمر او که مصادف با دوران پرهیاهوی سیاسی سالهای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ است، طیب تبدیل به یکی از مهرههای تأثیرگذار دوران میشود. براساس اسناد غیرقابل انکار تاریخی، با توجه به دلدادگی طیب به پهلوی پدر و پسر، میتوان او را به عنوان یکی از عوامل مهم در بقای سلطنت محمدرضا پهلوی- حداقل در وقایع اسفند سال ۱۳۳۱ و ۲۸ مرداد ۱۳۳۲- قلمداد کرد. تبدیل شدن طیب از یک جوان پر شر و شور به یک چهره سیاسی و بعدها به یک کارتل اقتصادی، در حد ملقب شدن به سلطان موز ایران و نفوذ اجتماعی و محبوبیت روزافزون او در افکار عمومی به دلیل اخلاق، رفتار و کردار لوطیمنشانه و کریمانه و مردمداریاش و همچنین دستگیریهای متعدد از ضعفا، باعث احساس خطر عناصر مهمی از حکومت نسبت به نفوذ اجتماعی طیب شد. به گزارش ساواک، یکی از مهمترین اقدامات جسورانه طیب، برگزاری راهپیمایی اعتراضی به سمت کاخ شاه در حمایت از صنف میدانداران در برابر اقدامات شهرداری تهران با جمعیتی بالغ بر ۲۰ هزار نفر در سال ۱۳۳۹ بود که زنگ خطر را برای درک نفوذ اجتماعی طیب و تبدیل او از یک لوطی کلاهمخملی به یک معتمد و چهره پر نفوذ سیاسی، برای ساواک و رژیم به صدا درآورد. به نظر میرسد خصومتها و حسادتهای سپهبد نصیری نسبت به طیب، در افزایش فاصله او از حکومت در سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ بسیار مؤثر بوده است. تنش طیب با نصیری در جشن استقبال از شاه در ماجرای تولد ولیعهد که به پیشنهاد طیب و پسر پهلوان اکبر در بیمارستان جنوب شهر به دنیا آمد و شخص طیب متولی برگزاری جشن مردمی مراسم شد، باعث پروندهسازیهای متعدد نصیری برای طیب گشت و همین تنشها، باعث نزدیک شدن او به ملیون و مذهبیها در وقایعی مانند تحریم پپسیکولا در سال آخر عمرش گردید....»