جوان آنلاین: دکتر مجتبی لشکربلوکی در کانال شخصی خود در پیامرسان «بله» نوشت: بگذارید با یک سؤال چالشی شروع کنم. صادقانه جواب دهید: برگردید به ۳۰ سال پیش، آیا آن موقع میتوانستیم رئیسجمهور شدن ترامپ را پیشبینی کنیم؟ ظهور بیت کوین را چه؟ ۱۱ سپتامبر را چه؟
میتوانستیم پیشبینی کنیم چیزی وارد زندگیمان میشود که صبح را با آن آغاز میکنیم، شب با آن به رختخواب میرویم. مونس همیشگی ماست؛ داخل مترو، تاکسی، کلاس، اداره، مدرسه حتی دستشویی و حمام، موقع غذا خوردن و... هم آن را چک میکنیم (موبایل را میگویم). قطعاً نه! رأی آوردن خاتمی سال ۷۶، احمدینژاد ۸۴ و روحانی ۹۲ را چه؟ ممکن است الان بگویید قابل پیشبینی بود. این همان خطای رایجی است که به آن میگویند پس بینی! شما کرونا را هم پیشبینی میکردید که در طول دو سال ۹ هزار میلیارد دلار به اقتصاد جهان ضربه بزند؟ احتمالاً این را دیگر نمیتوانستید!
به اینها میگویند قوی سیاه! داستان قوی سیاه چیست؟ قبل از اینکه استرالیا کشف شود، همه ما فکر میکردیم که قوها سفیدند تا اینکه فهمیدیم در استرالیا قوهایی هستند که سفید نیستند اتفاقاً برعکس، سیاه هستند! میلیونها بار دیدن قوهای سفید باعث نمیشود که قوهای سیاه وجود نداشته باشند.
قوهای سیاه نماد، رخدادهای مبهوتکننده هستند. از آن جهت مبهوتکنندهاند که کسی آن را پیشبینی نمیکرد و برای آن هم آماده نبود. چرا؟ به این دلیل که ما آدمها با نگاه کردن به تجربه گذشته (تاریخ)، میخواهیم آینده را پیشبینی کنیم و خب بدیهی است که در گذشته موبایل اختراع نشده بود. داعش وجود نداشت. هیتلر به دنیا نیامده بود. اتحاد جماهیر شوروی فرونپاشیده بود و جنگ روسیه و اوکراین پیش نیامده بود یا اگر آمده بود ما اکنون فراموش کردیم.
قوهای سیاه سه ویژگی دارند:
اول: دور از انتظار هستند، بنابراین ما احتمال رخداد آن را بسیار پایین ارزیابی میکنیم.
دوم: اگر رخ بدهند تأثیرات خیلی مهم یا وحشتناکی دارند.
سوم: بعد از وقوع، انسانها ادعا میکنند که چنین رویدادی قابل پیشبینی بود!
دقت کنید که قوهای سیاه همیشه منفی نیستند بلکه میتوانند تأثیرات مثبت داشته باشند: متاورس، اینترنت ماهوارهای، موبایل، هوش مصنوعی، رمزارزها و رأی آوردن مهاجرین و اقلیتها در انتخابات کشورهای پیشرفته؛ همه قوهای سیاه مثبت هستند.
تجویز راهبردی:
اولین کار این است بپذیریم که تعیین احتمال رخداد کشف قوهای سیاه با استفاده از روشهای علمی قابل محاسبه نیست. متأسفانه خبرگان هم در این زمینه به اندازه عوام قدرت پیشبینی دارند. پیشفرضهای ما باعث میشود نسبت به دیدن قوهای سیاه کور باشیم. یک جمله بامزه از نسیم نیکلاس طالب (نظریهپرداز قوی سیاه) است که میگوید: مشکل خبرگان این است که نمیدانند که چه چیزهایی را نمیدانند.
دومین کار این است که علاوه بر توجه به پارامترهای قطعی (آینده قطعی) و سناریوهای احتمالی (آیندههای محتمل)، قوهای سیاه (آیندهای نامحتمل) را هم در نظر بگیریم. چگونه؟ به آیندههای نامحتمل فکر کنیم. از بین آیندههای نامحتمل آنهایی را که تأثیرات خیلی اساسی روی ما دارند شناسایی کنیم و سپس از خود بپرسیم که اثرات آن چیست و سپس چگونه میتوان از اثرات منفی آن آسیب ندید.
ما شاید نتوانیم جلوی سیل، زلزله و جنگ را بگیریم، اما میتوانیم در معرض یک رخداد باشیم یا نباشیم یا میتوانیم اقدامات جبرانی- پوششی برای آنها داشته باشیم یا خیر. کسی که روی گسل خانه دارد، نسبت به زلزله بسیار آسیبپذیرتر از دیگران است. ما نمیتوانیم جلوی زلزله را بگیریم، حتی نمیتوانیم بگوییم چه زمانی زلزله میآید؟ اما میتوانیم در منطقه خطر زندگی نکنیم.
چند روزی میهمان خانوادهای در اروپا بودم. دیدم ۴۰۰ شمع کوچک خریداری کردهاند و نگهداری میکنند. از آنان پرسیدم داستان چیست؟ گفتند دولت الزام کرده برای سه ماه غذا و گرما و روشنایی باید برای خود تأمین کنید که در صورت جنگهای داخلی! از سرما، تاریکی و گرسنگی در امان باشید. با خودم فکر کردم چقدر احتمال دارد که آن کشور درگیر جنگ شود، احتمال= صفر. از خود پرسیدم اگر رخ دهد، تأثیر آن چقدر است؟ تأثیر= بینهایت. دقیقاً این همان قوی سیاه بود.
تجربه تاریخی نشان داده، ایران سرزمین قوهای سیاه است (از بلایای طبیعی گرفته تا غیرطبیعی)، قوهای سیاه هم تأثیرات مثبت و هم تأثیرات منفی بالایی دارند. نمیتوانیم قوهای سیاه را صید یا رام کنیم، اما میتوانیم شمع بخریم و خود را برای قوی سیاه بعدی آماده نگه داریم.