جوان آنلاین: مهدی شاهمحمدی سالهاست که مستندسازی با محوریت جنگ میکند. او بارها برای ساختن مستندهایش از جشنواره فیلم فجر و دیگر جشنوارهها جایزه گرفته و اینبار با فیلم مجنون در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد. مجنون با محوریت جنگ به شهید مهدی زینالدین و برادرش محسن زینالدین پرداخته است. قصهای که حضور شهید زینالدین را در عملیات خیبر روایت میکند. آن جنس از سینمای جنگ که تنها میکوشد با انگشت گذاشتن روی خشونت و زخم احساسات مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد در واقع به ضدخود تبدیل میشود و اتفاقاً باید در فیلمهای این ژانر کنترل شود. فیلمهایی که چهرههای خشن جنگ را بهطور مطلق بازنمایی میکنند و در آنها از حماسه خبری نیست. این قاعده نمیتواند سینمای جنگ را به درستی با چارچوبهای دراماتیک و درونژانری به مخاطب ارائه کند، اما زمانی که یک اثر میخواهد درباره یک فرمانده لشکر باشد شرایط بهگونهای دیگر است. سازمان رسانهای اوج از فیلم ایستاده در غبار تا منصور و غریب تصمیم بر این گرفته که سینمای جنگ را طور دیگری به مخاطب معرفی کند، با این حال در این راه دچار افراط و تفریطهایی هم بوده است. فیلم خوب دفاع مقدسی میتواند یک برگ برنده باشد برای اینکه جوانان فکر نکنند از نام شهیدان فقط در اسامی خیابانها استفاده میشود. مجنون با بهرهگیری درست و بهقاعده قسمتی از رشادتهای شهید زینالدین و همرزمانش را در عملیات خیبر نشان میدهد. عملیاتی مهم که در تاریخ جنگ هم به مراتب از آن یاد میشود. مهدی شاهمحمدی به دلیل تسلطی که در سینمای مستند جنگی دارد، توانسته اثری خلق کند که نه تنها تأثیر دفاعی و استراتژیک دارد، بلکه قهرمان میسازد، نه قهرمان پوشالی و کلیشهای و نه قهرمان هالیوودی.
شاهمحمدی سعی نکرده بیدلیل قهرمان بسازد و مخاطب برای رشادتهای او بگرید. آنچه در مجنون پدید آمده حاصل یک پژوهش درباره شهید است. فیلمنامه کامل و پر و پیمان نوشته شده و خط روایی اثر منسجم است. چیدمان رخدادها بر اساس واقعیتهای درونجنگی است. کارگردان نه به بیراهه رفته و نه از خردهپیرنگها استفاده نابجا کرده است. حتی تصویری که از شهید نشان میدهد الگوی مرسوم و همیشگی نیست، بلکه یک پرتره کامل است برای شناختن روحیه دفاعی و خانوادگی شهید زینالدین. چقدر عالی که کارگردان بهطور پراکنده در محیط خانوادگی شهید رفته و این میتواند یک حسن برای بهتر روایت شدن قصه باشد. با اینکه زمان فیلم سینمایی محدویتهای خاص دارد، اما شاهمحمدی در ۱۲۰ دقیقه توانسته تأکید مهمی به سینمای جنگ داشته باشد.
کارگردان میتوانست در نشان دادن شهید زینالدین از عناصری استفاده کند که از همان آغاز این شهید برای مخاطب تبدیل به یک تیپ شود و اساساً این تیپها در سینمای دفاع مقدس زودتر میتوانند تأثیرگذار باشند و قاعدتاً زودتر هم از یاد میروند، اما کارگردان تلاش موفقیتآمیزی در قهرمانسازی دارد، بهطوریکه رفتار جنگی و انسانی شهید زینالدین است که از او قهرمان مستقل میسازد. به موازات آن محسن زینالدین، برادر او هم جزء مهمی از فیلم است که با هوشمندی به مهدی زینالدین کمک میکند. ما با یک فیلم جنگی خاص و شاید غیرمتعارف مواجهیم که رزمنده سیگار میکشد یا دلش میخواهد به تهران برگردد تا دربی را تماشا کند یا رضا، همرزم مهدی زینالدین پس از عملیات گشنهاش میشود و برای خودش املت درست میکند. اینها نشان میدهد شاهمحمدی از اتفاقات مرسوم درونژانری فاصله گرفته و سعی داشته با دانش و مهارت خودش فیلمش را بسازد. مهمترین اتفاق فیلم این است که شاهد شهادت نمادین مهدی زینالدین و برادرش نیستیم، این سبب میشود فیلم با یک احساس قهرمانانه به پایان برسد. استفاده از سجاد بابایی در نقش شهید زینالدین به دلیل شباهتهای فراوانش به شهید انتخاب درستی بوده که به موازات آن حضور حسام منظور، بهزاد خلج و مهدی حسینی و دیگر بازیگران از نکات مهم این فیلم است، چراکه در بازیها یکدستی دیده میشود. میزانسنها با دقت فراوان چیده شده و دوربین لرزش بیمنطق ندارد، اما برای بهتر دیده شدن فیلم در اکران عمومی یک تدوین دیگر و کم کردن موسیقی میتواند فیلم را تماشاییتر کند. مجنون به عنوان فیلم اول شاهمحمدی اثر قابل قبولی است و میتواند در تاریخ سینمای دفاع مقدس ماندگار باشد.