جوان آنلاین: جواد قارایی، ایرانگرد و مجری تلویزیون به مناسبت روز پدر متنی در حساب اینستاگرام خود منتشر کرد:
فرزندانش در شهر مشغول خواندن درس بودند. همسرش در خانهای گرم و امن برای فرزندان بر روی اجاقِ گاز خوراک میپخت. خانه با بخاری گازی گرم بود و همه چیز تمیزو مرتب در دسترس. بسیار آنسوتر و بالاتر، کلبهای چوبی زیر باران در مه. صدای گله گوسفندان و هِی هِیِ مردی تنها. ابر در حال پایین آمدن از آسمان و بوسیدنِ دستان خشکیده او بود که در بلندیهای سردِ کوهستان، هفتهها بود که گوسفندان را میچراند، میدوشید و برای خوراک همسر و فرزندانش از شیرِ میشهای سفیدِ مست از عطرِ علفهای باطراوت، کَره میگرفت. پدری بود که بویِ تندِ پوستکلاهِ نَم دارش، فضای اطرافش را عطراگین کرده بود.
روبرویم بر روی تخته سنگی خیس نشست، دستانش را بر روی چوبدست و چانه اش را بر روی دستانش نهاد و در اوجِ آوازِ چرخ ریسَکهایِ گُم در مِه، آرام لبخند میزد و میگفت دلتنگ خانه است. با نگاهی زلال از ژرفای قلبِ انسانی که پدر بود و چوپان بود. درخت بود و جریانِ زلالِ آب بود در لابه لای سختیِ سنگهای رودخانه که گویی با هر بار برخورد با سنگ، زلالتر میشد؛ و من بی صدا، غرق در بُغضِ تلخِ گلویی بودم که از دوری زن و فرزندانش توانِ سخن گفتن نداشت وقتی پرسیدم چند روز است که از خانواده دوری؟ به حرمتِ نامِ سنگینِ پدر که بر دوش داشت، تحمل میکرد و ادامه میداد تا آب در دلِی تکان نخورد.
او پدر بود و برای فهمیدن او، فقط باید پدر بود. باید کوه درد بود. خداوند هیچ پدری را دلشکسته، خجل و شرمنده خانواده نکند. خداوند حافظ تمام پدرانِ نیکو و جوانمردِ سرزمینم باشد.
روز پدر و روز ولادت حضرت علی (ع) بر همه شما فرخنده باد.