جوان آنلاین: شبان میرشکرایی، مسئول تهیه و تدوین پرونده جهانی «یلدا» و پژوهشگر میراثفرهنگی در گفتگو با «جوان» میگوید: برخلاف برخی تصورات یلدا جشن بلندترین شب سال نیست، بلکه جشن آغاز فزونی روشنایی است. به گفته وی یلدا گذر از بلندترین شب سال و رسیدن به سپیده نخستین روز زمستان است. این انقلاب زمستانی با دورهمی و گرمای همدلی خانوادهها به خوبی میگذرد و این جشن با وعده سپیده دم به پایان میرسد. ادامه این نوشتار گفتههای این پژوهشگر درباره یلدا و فلسفه و کارکردهای این آیین کهن است.
یلدا جشن زایشنور است
یلدا آغازی بیآغاز دارد. پیشینه یلدا همزمان است با درک انسانی که در این حوزه جغرافیایی زیسته و در اثر تجربه زیستی، به درکی از تحولات طبیعی و تأثیر آن بر زندگی خود رسیده است. او درک کرد زمانی که در ظاهر برای او سردترین و تاریکترین زمان سال است، در حقیقت آغاز فزونی روشنایی و افزایش تابش نور بر زیستگاهش و آغاز طولانیتر شدن روزهاست. از این رو به شکر آنچه از طبیعتش به او رسیده بود پرداخت. واژه جشن در فارسی به معنی شکرگزاری است و یلدا همخانواده با تولد و زایش است، بنابراین جشن یلدا در واقع شکرگزاری برای زایشنور است. پس یلدا جشن بلندترین شب سال نیست بله جشن آغاز فرونی روشنایی و طولانیتر شدن روزهاست. یلدا نشانه آن است که حتی در تاریکترین زمان، سخترین زمان، باید دنبال امید بود و آنرا جستوجو کرد. به نظرم این مهمترین مفاهیمی است که بشر در طول تاریخ به آن رسیده است. این فکر اشتباهی است که فکر میکنیم طولانیترین شب سال را جشن میگیریم در حالیکه یلدا جشن آغاز فزونی روشنایی است. در چله زمستان (وسط زمستان) درست در جایی که تاریکی به اوج خود میرسد آغاز روشنایی است. این بزرگترین مفهومی است که میتواند در یلدا داشته باشیم.
آنچه امروز از یلدا میشناسیم در واقع بازمانده آدابی است که با اسطوره مهر یا میترا ارتباط دارد؛ ایزدی پیش زردشتی که آثار بسیاری از آن در جای جای فرهنگ ما قابل مشاهده است. مهر ایزدی کاملاً غیر مادی است که در واقع ایزد نور است. آداب این جشن نیز به تولد مهر اشاره دارد. نشانه آن هم سرخی بعد از غروب آفتاب و سرخی پیش از طلوع آفتاب است. به همین خاطر هم اجزاء سفره یلدا سرخ رنگ است. انار که میوه اصلی سفره یلدا است هم یک میوه اسطورهای و در ارتباط با مهر و اردوی سور آناهیتا (ایزدبانوی آبها) است. یلدا متعاقب خودش جشنی به نام خرم روز در ظهر اول دیماه داشته است که همچنان در ارمنستان، در میان یکی از اقوام ارمنی این رسم در ادامه یلدا زنده و جاری است. پس یلدا ریشه در تمام تاریخ زیست انسان در این حوزه جغرافیایی دارد.
یلدا تمام شاخصههای جهانی شدن را داشت
در کنواسیون ۲۰۰۳ میراث ناملموس برای معرفی باید چند معیار داشته باشد تا براساس آن ثبت انجام شود. اینکه آن میراث زنده است و هنوز وجود دارد و مرده نیست. دوم اینکه تکلیف این میراث برای انتقال به نسل آینده چگونه است و چه ساز و کاری آنرا نگه داشته و انتقال میدهد. اقدامات پاسدارنده آن نیز بیان شود. این مواردی است که ارزش یک پرونده را برای ثبت یک میراث ناملموس مشخص میکند. از آنجایی که یلدا همه این موارد را داشت ثبت جهانی شد. کشور ما به لحاظ داشتن میراث ناملموس از جمله کشورهای موفق در یونسکو است. پرونده نوروز نیز یک پرونده کاملاً مبتنی بر فرهنگ و مبتنی بر طبیعت بود بنابراین تضادی با کسی ندارد به همین دلیل ۱۲ کشور را در این پرونده دور هم جمع و همراه کرد. این کشورها ممکن است خیلی وقتها مواضع و مشکلاتی داشته باشند، اما اگر هر اتفاقی در این پرونده بیفتد، فارغ از بعضی مشکلات در مواضع دیگر، سر یک میز مینشینند و مشکلات را حل میکنند. بنابراین پرونده نوروز یکی از شاخص ترینهاست که ارزش دیپلماسی فرهنگی در مورد برقراری صلح جهانی را دارد. این حوزه فرهنگی نشان میدهد مردم ذاتاً اهل جنگ نیستد. در پرونده یلدا نیز علاوه بر اینکه ما با افغانستان آنرا ثبت کردیم، هر کشور دیگری میتواند آنرا ثبت کند، اما یونسکو میگوید بهتر است مشترک باشد چرا که نشان میدهد فرهنگ در مرز ارجحیت دارد و به ارزش فرهنگ و تشابهات فرهنگی و صلح مبتنی بر فرهنگ میپردازد.
یلدا یک اتفاق طبیعی و مصداقی از تعأمل انسان با طبیعت است
مبنای جشن یلدا مانند نوروز یک اتفاق طبیعی و مصداقی از تعأمل انسان با طبیعت است که در طی تاریخ حتی با حکفرمایی هر جریانی تغییری نمیکند چرا که تقابلی با هم ندارند. به همین دلیل این مناسبتها در طی هزارها سال بدون تغییرات ساختاری باقیمانده و به دست ما رسیده است. زمانش ثابت و عناصری که به این جشنها میپردازند نیز ثابت است. این ارزشها نه کاهنده و نه افزآینده است. چراکه این فرهنگها اتفاقاتی است که متناسب با آن زمان، تعاملاتی اتفاق میافتد و کسی به کسی ارزش نمیدهد. چراکه مبنای ارزش در موضوع میراث فرهنگی یک موضوع مقایسهای نیست. یعنی در میراث فرهنگی ناملموس نمیتوانیم بگوییم پرونده نوروز پرونده مهمتری است یا پرونده جشن سعدی یا پرونده هنر ساخت و نواختن عود. نمیتوان گفت کدام نسبت به دیگری مهمتر است. به همین دلیل هیچ موضوعی نمیتواند باعث ارزشمندتر شدن شود.
مفاهیم یلدا را تبیین کنیم
یلذا آنقدر گسترده است که نمیتوان بیشتر از این نشرش داد ولی میتوان مفاهیم آن را روشنتر کرد. به طور مثال شائبه - یلدا طولانیترین شب سال است - را برطرف کنیم. در مثال دیگر نحسی ۱۳ بهدر، است. دنیا را به توان فرهنگی خودمان و نگاه عمیقمان به طبیعت بشناسانیم. یلدا با ما زنده است، روزی میآید که او هنوز هست و ما نیستیم، بنابراین نیازی به نشر و توسعه ندارد.
بزرگترین عامل تأثیرگذار نه فقط در مورد یلدا بلکه هر موضوع دیگر این است که خانوادهها آگاهی خود را نسبت به ریشههای خود افزایش دهند. کسی که نسبت به ریشههای خود، هویت خود، آگاهی صحیحی ندارد پتانسیلیش به این سمت میرود که هرچیزی در ظرف خالی او ریخته میشود. به نظرم مردم باید تلاش کنند آگاهی فرهنگی خودشان را افزایش دهند. منابعی که به آن رجوع میکنند نیز مهم است. باید از منابع صحیح اطلاعاتشان را نسبت به ریشههای فرهنگی، داشتههای فرهنگی، ارزشهای فرهنگی خودشان افزایش دهند. درباره پرونده یلدا، آثار در سایت یونسکو است که میتوانند آنرا مطالعه کنند. هر اثری که ثبت میشود درباره آن مطالعه کنند. دفتر ثبت وزارت میراث فرهنگی نیز پیشنهاد میشود و خانوادهها بدون آنکه وقت زیادی صرف کنند میتوانند اطلاعاتشان را افزایش دهند.