۱- «امی آیالون» رئیس سابق سازمان جنایتکار «شینبت» رژیمصهیونیستی در نشستی با موضوع جنگ غزه در اندیشکده کارنگی میگوید: «بسیاری از افراد در کادر رهبری اسرائیل یک هدف سیاسی تعیین کردهاند و آن ایجاد یک فاجعه انسانی در غزه است تا از بینظمی ناشی از این فاجعه، اسرائیل بتواند شروعی دوباره داشته باشد.»
محاصره قرون وسطایی بیش از ۲ میلیون انسان در زندانی محصور به نام غزه با سلاحسازی از غذا، آب، دارو و سوخت علیه آنها، انجام شدیدترین بمبارانهای تاریخ (با توجه به مقیاسهای مساحت، جمعیت و زمان)، سلاخیکردن حدود ۱۰ هزار کودک در کمتر از سه ماه، اعدامهای خیابانی خانوادههای فلسطینی، بمباران و تخریب عامدانه بیمارستانها، مدارس، مساجد و مراکز امدادی سازمان ملل متحد، کشتار هدفمند خبرنگاران و کادر درمان، ربایش گسترده، شکنجه و قتل فلسطینیان، آوارهکردن بیش از یکمیلیونو ۹۰۰ هزار فلسطینی ساکن غزه، ویرانکردن بیش از ۶۰ درصد منازل مسکونی مردم غزه و نابودی زمینهای کشاورزی، تنها بخشی از اقدامات سبعانه رژیمصهیونیستی طی سه ماه اخیر برای ایجاد فاجعه انسانی در غزه است.
۲- فاجعه انسانی در غزه، هدف اصلی رژیمصهیونیستی و حامیان غربی آن است. فهم «سبعیت» رژیمصهیونیستی و غرب، کلید رسیدن به چرایی ایجاد فاجعهانسانی در غزه است. سبعیت سیستمی و بدون محدودیت، برای رژیمصهیونیستی و غرب حامی آن، هم گفتمان است و هم استراتژی. تاریخ این گفتمان و استراتژی درهمتنیدهشده قدمتی به طول تاریخ استعمار سفیدپوستان اروپایی دارد و رژیمصهیونیستی به عنوان پروژهای استعماری که از پروژههای استعماری اروپاییان به قرن معاصر امتداد یافته، وارث این سبعیت سیستمی است.
۳- سبعیت، مدلول دال برتریدادن صهیونیستها بر انسانهای غزه در گفتمان رژیمصهیونیستی و غرب است. مفروض آن گزارههای نژادپرستانهای مانند برگزیده خداخواندن صهیونیستها و یگانه و متمدنبودن دموکراسی اسرائیل در خاورمیانه از یکسو و از سوی دیگر انسانیتزدایی از فلسطینیان و پست جلوه دادن آنها در مقابل دموکراسی، تمدن و قوم برگزیده است.
بارها مقامات رژیمصهیونیستی و همچنین مقامات غربی، مردم و کودکان غزه را «حیوانات انساننما»، «تروریست»، «ذاتاً گناهکار»، «فرزندان تاریکی»، «عمالیق» (عنوان موهوم از قومی که به دشمنی با اسرائیل برخاسته است) و «وحشی و بربر» نامیده، تلفات انسانی فلسطینیان در برابر تلفات صهیونیستها را فاقد اهمیت و ارزش خوانده، از هزاران کودک قطعهقطعهشده فلسطینی به عنوان «قربانیان جنگ» و حتی «آسیبهای جانبی جنگ» یاد کرده و در برخی موارد هم کودکان شهید را عروسکهای سیلیکونی خوانده و در مواردی دیگر تمسخر درد و رنج هزاران مادر فلسطینی و کودکان سلاخیشده فلسطینی را در دستور کار قرار دادهاند.
۴- سبعیت سیستمی، برای صهیونیستها و غرب، یک استراتژی است. سبعیت ابزار و استراتژی صهیونیستها برای اشغال فلسطین و ایجاد رژیم جعلی صهیونیستی بود. امروز هم، سبعیت، کلید پاکسازی قومیتی غزه از فلسطینیان است. در این راستا از گزارههایی مانند پرتاب بمب اتم بر غزه سخن به میان آمده و طرحهایی مانند کوچاندن مردم غزه به صحرای سینا، کاهش جمعیت فلسطینی ساکن غزه و تبدیل غزه به زمین سوخته در دستور کار مشترک رژیم و غرب قرار میگیرد. نسلکشی فلسطینیان در غزه یکی از ابزارهای کنترل جمعیت غزه است که اگر پیشتر با کنترل ورود مواد غذایی و به حداقل رساندن غذای در دسترس فلسطینیان رخ میداد، امروز با کشتار مستقیم انسانهای ساکن غزه انجام میشود. همچنین سبعیت سیستمی که کشتار فلسطینیان را دنبال میکند، با آواره کردن حدود یکمیلیونو ۹۰۰ هزار فلسطینی، اشغال سرزمینی را نیز مدنظر دارد.
۵- بعد دیگر سبعیت سیستمی بهمثابه استراتژی را باید در تلاش رژیم و غرب برای مرعوبسازی فلسطینیان مشاهده کرد. سبعیت سیستمی، به دنبال بهرهگیری از خشونت بیحد برای نابودی پشتوانه اجتماعی مقاومت فلسطینی، گسترش کنترل شناختی- امنیتی بر غزه و تسری آن به سایر جبهههای درگیری است. رژیم با ارتکاب جنایتهای بیسابقه در حق انسانهای ساکن غزه درصدد آن است این مردم نجیب و عزیز را تحقیر و مرعوب کند. درجه این ارعاب از دید مقامات جنایتکار صهیونیستی باید تا آن حد شدید باشد که یک انسان فلسطینی دچار ارعاب شود، شخصیت و مقاومتش شکسته شود، هرگز حقارت و وحشتی که تجربه کرده است درمان نشود، همواره فاجعه انسانی غزه به عنوان مجازات دستهجمعی برای مقاومت در ذهنش باقی بماند و این انگاره به ذهنیت جوامع دیگر اضلاع محور مقاومت هم سرایت کند.
۶- تمدن غرب مدعی بود با لیبرالدموکراسی، بشریت را به نقطه پایانی تکامل اجتماعی- سیاسیاش رسانده، اما امروز با تکیه بر سبعیت سیستمی، فاجعهانسانی غزه را رقم زده است. طراحی غرب به رغم تحمیل دردهای جانکاه به انسانهای غزه با سد مقاومت بینظیر و تاریخی مردان، زنان و کودکان فلسطینی مواجه شده و ناکارآمدی سبعیت سیستمی رژیمصهیونیستی در برآوردن مقاصد نامشروع و جنایتکارانه غرب، معادله جدیدی از مقاومت علیه غرب را در جهان ایجاد کرده است؛ معادلهای که با خشم وجدانهای بیدار جهانی از فاجعه انسانی غزه، غرب را بیش از پیش در مسیر پایان تاریخش قرار داده است و نظمی نوین را طلب میکند.