هفته نامه خط حزب الله وابسته به سایت اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب در بخشی از سرمقاله دیروز خود که به موضوع مذاکرات اختصاص داده، نوشته است: یکی از مسائلی که برجام و مذاکرات مربوط به آن را ــ فارغ از متن و محتوای آن ــ برای کشور تبدیل به عبرت کرد، گره زدن امور کشور به آن و در نتیجه شرطیسازی اقتصاد بود؛ موضوعی که یکی از دغدغههای همیشگی رهبر انقلاب بوده و بارها نسبت به تبعات چنین مسیری هشدار دادهاند. یکی از دلایل وضعیت نامطلوب اقتصادی در دهه ۹۰ که عوارض آن همچنان دامنگیر کشور است، پیمودن این راه انحرافی و غلط بود.
درحالیکه از شنبه گذشته ایران و امریکا مذاکرات غیرمستقیمی را در عمان آغاز کرده و قرار است شنبه پیشرو دور دوم این مذاکرات انجام شود، لازم است به این قضیه توجه ویژهای شود و از تکرار مسیر انحرافی و خسارتهای آن، از همین ابتدا ممانعت شود. گره زدن تصمیمات، برنامهها و مسائل کشور به مذاکرات جاری و شکلگیری فضای هیجانی، اغراقآمیز و سادهلوحانه درباره آن، از جهات مختلف برای کشور مضر بوده و تبعات و هزینههایی را به دنبال خواهد داشت.
* پاس گل به حریف: میتوان گفت اولین نتیجه و هزینه این رویکرد غلط، خود را در میدان دیپلماسی بروز میدهد. مذاکرات جاری، از ابعاد مختلف، سخت و پیچیده است. گره زدن مسائل کشور به مذاکرات و ایجاد فضایی خاماندیشانه و رؤیافروشی درباره آن، دست حریف را در مذاکرات برای فشار به تیم ایران باز میکند.
چرا در زمان برجام شعار «هر توافقی بهتر از توافق نکردن است» بیرون آمد؟ چون فضایی ایجاد شده بود که به هر قیمتی باید توافق انجام میشد و اینکه چه میدهیم و چه میگیریم چندان موضوعیت نداشت؛ اصل و هدف، توافق کردن بود. این سیاست غلط و پرهزینه ناشی از انتظارات نابهجایی بود که به دلایل و اَشکال مختلف شکل گرفته بود و متأسفانه اگر کسی از آن انتقاد میکرد هم متهم به مخالفت با بهبود وضعیت کشور و معیشت مردم میشد و مورد هجمه قرار میگرفت و جنجال رسانهای مانع از نگاه انتقادی و واقعبینانه به صحنه و تحولات جاری بود. وقتی حریف شما بفهمد یا حتی حس کند که توافق برای شما حیاتی است و از سوی افکار عمومی و فضای سیاسی داخلی برای رسیدن به آن تحت فشار هستید، قطعاً به سمت گرفتن امتیازات بیشتر و دادن امتیازات کمتر حرکت خواهد کرد، چراکه میداند مقاومت شما در برابر این روند برایتان آسان نیست و هزینه سنگینی دارد. اطلاعاتِ رسیده به «خط حزبالله» تأیید میکند یکی از دغدغههای تیم مذاکراتی ایران در دور جدید، شکلگیری چنین وضعیتی است و نسبت به مدیریت فضای رسانهای و افکار عمومی در این مورد، اتفاقنظر دارند.
* خوشخیالی ممنوع:در مقطع کنونی، صحبت کردن از توافق بسیار زود است. مذاکرات حتی نسبت به زمان برجام نیز از پیچیدگی بیشتری برخوردار است و دشمنی هم که مقابل ما قرار دارد دچار نوسانات و چرخشهایی در مواضع است که حتی دوستان او نیز درباره چگونگی تعامل با او، اغلب، بسیار محتاط هستند. در نظر گرفتن این شرایط نشان میدهد خوشخیالی درباره نتیجه مذاکرات و ثمره توافقی خیالی، چقدر غیرعقلانی است!
اغراق نیست اگر بگوییم همه کارشناسان اقتصادی متفقالقول هستند که بر فرض رسیدن به توافق و گرفتن امتیازاتی در زمینه رفع تحریمها، همه مسائل و مشکلات اقتصادی کشور حل نخواهد شد. تصور اینکه توافق نسخه نجاتبخش و معجزهگر است، خیالی خام و چیزی از جنس رؤیافروشی است. آنان که چنین رؤیایی را پمپاژ کرده و به جامعه میفروشند، فارغ از آنکه دانسته یا نادانسته چنین میکنند، در حال بازی در زمین دشمن و تکمیل برنامه او هستند. این فضای غیرواقعی و تخیلی از جنس شیرینی آدامسی است؛ بادکنکی که لاجرم و بهسرعت خواهد ترکید و امید کاذبی که با خود آورده و تزریق کرده بود محو شده و به جای آن، سرخوردگی و ناامیدی عمیقی خواهد نشست.
* معطلی کشور و فرصتسوزی: یکی دیگر از تبعات تصورات و فضاسازی غیرمنطقی درباره مذاکرات، معطل ماندن کشور است. چنین فضایی مدیران کشور را درباره اقدامات و تصمیمات خود به سوی تردید و تعلل سوق خواهد داد؛ تصمیماتی که باید گرفته شود و اقداماتی که باید انجام پذیرد، معطل نتیجه مذاکراتی پیچیده و پرابهام خواهد شد و کشور را دچار نوعی قفلشدگی میکند؛ یعنی همان تجربه تلخی که در برجام دیدیم و تکرار آن برای بار دوم، خسارتی مضاعف و نابخشودنی است.
* لزوم مقابله با اقتصاد شرطی:چنانچه هیجانات و فضای افکار عمومی و مواضع مسئولان نسبت به مذاکرات مدیریت نشود، اقتصاد کشور که از مشکلات متعددی رنج میبرد، بیش از آنچه هست شرطی خواهد شد. نوسانات بازار ارز و برخی بازارهای دیگر، از جمله تبعات این شرطی شدن است. شرطیسازی اقتصاد، خواست و مطلوب دشمن است؛ در چنین فضایی، دشمن میتواند شیطنت کند و با این اهرم حتی بر فضای مذاکراتی نیز فشار وارد کند. عقبگرد در این زمینه و تشدید شرطیسازی اقتصاد، به هیچ عنوان عاقلانه نیست و اگرچه بازیگران زیادی در این قضیه مؤثر هستند، اما دولت به عنوان بازیگر اصلی اقتصاد نقش محوری داشته و باید نسبت به این مسئله هوشیاری و دقت کافی و جدی داشته باشد.