جوان آنلاین: کانال تلگرامی «دکتر اسلامی ندوشن» بخشی از گفتههای مرحوم محمد علی ندوشن را به اشتراک گذاشت. ایشان در شرح رباعی «ای کاش که جای آرمیدن بودی» خیام نیشابوری گفتهاند: «می نوش که عمر جاودانی این است»؛ منظور خیام، این نیست که مردم بنشینند پای سبزه و گل و آب تماشا بکنند و شراب بخورند و مست بشوند. شکایت او این است که عمق زندگی را بر وفق مراد انسان نمیبیند. یک نوع واکنش در برابر تاریخ ایران هم هست. ایران دو فرهنگی شد یا سه فرهنگی شد. برخورد فرهنگ بومی ایران با فرهنگ ترک، با فرهنگ عرب عباسی و این اتحاد میان عباسیهای بغداد و حکومت ترکها، وضعی ایجاد کرد که یک بحران روانی به همراه داشت، و این خواه ناخواه فرد روشنبین و هوشمندی مثل خیام را در مقابل سؤالهایی قرار میداد که این چه زندگی است؟ به کجا میخواهد برسد؟
وقتی که افراد یک ملت از چارهجوییهای اجتماعی و کلی ناامید بشوند، طبعاً پناه میبرند به اینکه وقت را غنیمت بشمارند، و از این لذایذ مشروع زندگی بهره بگیرند. اینها چه هستند؟ این لذایذ مشروع از نظر خیام و حافظ و همه روشنبینان تاریخ ایران البته یکی بهرهوری از طبیعت است، چون طبیعت ایران طوری بوده است، به خصوص بهار، که ربایش داشته. بهار دعوتکننده بوده، گل، سبزه، آب و هوای خوش که البته هوای آن زمان فرق داشته با آنچه که امروز با آلودگیها همراه است؛ و دومی آن زیبایی است. بهرهوری از همه نوع آن، از زیبایی انسانی تا زیباییهای دنیای بیرون، و سومی البته آنچه که مورد نیاز خیام است، روشنبینی است. یعنی کوشش بر اینکه انسان از این خیالهای باطل و اندیشههای بیهوده که اطراف را گرفته است، فارغ بماند. او میآید به عمق مسائل.
روشنبینی در واقع چیزی است که نزد بسیاری از این متفکران ایران جریان دارد به اینکه ببینند واقعیت امور چه هست. به کجا انسان باید بیاویزد، برای آنکه به خود بگوید که گول نخورده. در پایان تکرار کنیم که این تصور عؤامانهای که درباره خیام پیدا شده، باید به دور افکنده شود. از غم دنیا خارج شدن، مسئولیت انسانی را از خود دور کردن، به عیش و نوشهای سبک گذراندن، به هیچ وجه حرف خیام نیست، بلکه یک اندوه عمیق در اوست. میخواهد که نوعی نوشداروی ضد مصائب بیابد. گذران زندگی بشر درخشان نبوده، میخواهد بداند چرا چنین است. هدف، روشنبینی است. تمام اینها را به عنوان سمبل، به عنوان کنایه به کار میبرده.