یکی از کاربران توئیتری در رشته توئیتی به موضوع تحولات آفریقا پرداخت و نوشت:
ابرهای طوفانی در غرب آفریقا در حال جمع شدن هستند. کشورهای مالی، گینه و بورکینافاسو اعلام کرده اند که در صورت مداخله نظامی احتمالی غرب و حمله به نیجر، آنها برای دفاع از ملت نیجر وارد نبرد خواهند شد.
این کشورها از زمان پایان کودتا در حال افزایش اقدامات نظامی مشترک با یکدیگر هستند اعضای ECOWAS (بجز دولت نیجریه) تمایلی به مداخله در نیجر ندارند و درواقع حتی از قدرت نظامی کافی برای درگیری با اتحاد جدید ضد غربی در شمال و شرق آفریقا برخوردار نیستند.
کشورهای یا اعضای ECOWAS یا اِکُواس درواقع جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا هستند بجز نیجریه بقیه این کشورها توان رزمی بالا و تاثیرگذاری منطقهای ندارند. در پستهای بعدی به معرفی بیشتر جامعه اقتصادی غرب آفریقا میپردازیم. الجزایر در حال ارسال نیروهای کمکی به خط مرزی نیجر و افزایش اقدامات امنیتی است.
الجزایر آماده میشود تا متحدان خود در جنوب را از ذخایر نظامی عظیم خود بهرمند کند. توجه داشته باشید هرجا نام الجزایر در بخش مقابله با استعمارگران غربی به میان میآید، درکنارش میتوانیم روی حضور مستشاران ایرانی و یاران محور مقاومت تاکید کنیم وزرای دفاع روسیه و الجزایر نیز برای کنترل فرماندهی و فرآیند تدارکات اقدامات دفاعی مشترک با نیجر در تبادل اطلاعات و تماس هستند برخی از تیمهای نیروی قدس سپاه پاسداران ایران نیز تماس مستقیم خود را با الجزایر (با اتحاد چهار کشور دیگر) را آغاز کردهاند و ایران برای تامین سلامهای سبک پهپادهای انتحاری، سامانههای موشکی و راکتی و سامانههای پدافند هوایی برای مقابله طولانی مدت با هر حمله احتمالی آمریکا و فرانسه اعلام آمادگی کرده است.
از سوی دیگر آمریکا و فرانسه از طریق متحدان خود در سیرالئون توانسته اند از آغاز یک کودتای ضد غربی مشابه نیجر جلوگیری کردند.
در رسانههای این کشور عنوان شده این کودتا با دستگیری طراحان آن بدون آنکه آغاز شود شکست خورده است. در حال حاضر فرانسه تلاش زیادی میکنند تا نیجریه را وارد جنگ یا نیجر کند تا آمریکا و فرانسه به صورت مستقیم وارد جنگ نشوند بلکه آنها نهایتا یک جبهه درگیری نیابتی را مدیریت کنند.
این اتفاق نشان میدهد که آمریکا و فرانسه از مواضع خود مبنی بر درگیری مستقیم با دولت نیجر عقب نشینی کرده اند. مراکش نیز با اعلام وضعیت آماده باش سعی کرده تا سطح آمادگی خود در مرز الجزایر را افزایش دهد.
وقتی صحبت از مراکش میشود به راحتی رد پای اسرائیل را میتوانیم ببینیم.
اسرائیل و مراکش میخواهند از منافع جنوب الجزایر برای حمایت از اِکُواس در برابر درگیری احتمالی استفاده کرده و همچنین آنها از این فرصت برای مداخله علیه جبهه پولیساریو در صحرای غربی نهایت استفاده را میبرند البته آنها میدانند که با شروع اقدامات علیه جبهه پولیساریو در صحرای غربی ایران بار دیگر مستقیما وارد رویارویی با اسرائیل در آفریقا خواهد شد.
به نظر میآید غرب آفریقا به انبار باروت تبدیل شده اگر مداخله احتمالی در نیجر آغاز شود، یک قاره وارد جنگ میشود و میلیونها نفر منطقه را ترک میکنند و به اوج زمان ترور و بحران امنیتی در کشورهای این قاره میرسیم، اوایل بحران سودان، از خواست آمریکا برای ایجاد چنین بحرانی صحبت کرده بودیم البته آن زمان آمریکا و متحدانش در اروپا هرگز فکر نمیکردند چنین بلایی سرشان بیاید و نیجر و ۴ کشور دیگر با این سرعت از دستشان خارج شود.
درواقع میتوانیم این اتفاق را یک بدل به طرح کودتا سودان و بحران فرا منطقهای شمال شرقی آفریقا بدانیم طرح آمریکا بر اساس شروع بحران در سودان و سپس کشیده شدن به سمت شمال شرقی و سمت شرق آفریقا ارائه شده است غرب میخواست با جنگ داخلی و هرج و مرج حاصل از گروههای تروریستی در این منطقه یک سد دفاعی در برابر نفوذ شرق در آفریقا ایجاد کنند و حتی بحران را از طریق مصر به منطقه غرب آسیا هم منتقل کنند.
شکستهای اخیر قدرتهای غربی در آفریقا و گسترش نفوذ محور اتحاد شرق باعث شده درآمد چند صد میلیارد دلاری از چنگال چند کشور مانند فرانسه و آمریکا خارج شود.
در بعضی از نقاط این درآمد به همراه منابع نفت و گاز آفریقا تنها امید اروپا برای بقا در جنگهای آینده است.
اگر به هر دلیل آمریکا و متحدانش همچنان شکست خود را قبول نکرده و این جنگ آغاز شود، صرف نظر از اینکه نتیجه این درگیریها در کوتاه مدت چه خواهد شد، میتوانیم مطمئن باشیم که این قاره وارد یک دوره طولانی مدت از جنگهای نیابتی بین اتحاد کشورهای آفریقایی و محور شرق در مقابل استعمارگران غربی خواهد شد. این جنگها به مرور با گسترش جبهههای جنگی دیگر در سراسر دنیا تبدیل به جنگ جهانی بعدی یا مقدمه آغاز آن خواهد شد. البته توجه فرمایید که این جنگ جهانی با جنگهای جهانی گذشته تفاوتهایی دارد از طرف دیگر اگر آمریکا و غرییها نتوانند با نیجر وارد یک جنگ مستقیم شوند آنگاه باید شاهد اخراج آمریکا و متحدانش از باقی مانده پایگاههای غربیها در کشورهای آفریقایی باشیم.
از آنجایی که ارتش روسیه در اوکراین درگیر است اصل بار درگیریها بر دوش مردم خود آفریقا خواهد بود و ایران میبایست در کنار روسیه و چین از این جبهههای ضد غربی حمایت کامل را انجام دهد. به هر حال اگر جنگ توسط غرب آغاز شود نمیتوانیم سرنوشت خوبی برای مردم این کشورها متصور شویم. در ضمن میتوانیم این فرض را داشته باشیم که یکی از دلایل انتقال جنگ افزارهای آمریکایی به منطقه خلیج فارس این بود که آمریکا کشورهای عربی را بترساند تا آنها وارد درگیریهای احتمالی آفریقاییها نشوند و اینجاست که وظیفه مهم محور مقاومت آشکار میشود اگر به هر دلیلی این جنگ در آفریقا آغاز شود آخرین فرصت اتحاد ترکیه و اسرائیل برای ایجاد و آغاز درگیری در سوریه است.
به همین دلیل محور مقاومت باید سریعا با سرکوب آنها سعی کند یکبار برای همیشه تکلیف آمریکا در سوریه را مشخص کند و بعد از آن براحتی میتواند به سراغ بلندیهای جولان برود..
این نکته را فراموش نکنید که عدهای مانند ترکیه و یا باکو تحت نصایح غرب و اسرائیل منتظر آخرین شانس خود هستند تا مردم کشورهای دنیا کمی مشغول شوند و آنها بتوانند یک امتحانی از طرح تغییر مرزها را در قفقاز انجام دهند، اما این سکه دو رو دارد، همانطور که برای آنان فرصت خوبی است از سوی دیگر این بهترین فرصت برای ایران است تا بتواند ضمن سرکوب دشمنان و گروههای تروریستی تجزیه طلب برای پاکسازی شمال عراق و قسمتهای زیادی از جمهوری جعلی باکو وارد عمل شود. همه فرضهای فوق براساس این پیش شرط است که منطقه آفریقا وارد یک درگیری گسترده شود.
پس اگر محور شرق و دولتهای آفریقایی هرچه سریعتر آنجا را مهار کنند، بیشتر این اتفاقات فعلا کنترل خواهند شد و دلیل اصلی اصرار محور مقاومت به ورود به درگیری ضد غربی آفریقا همین اطمینان از خنثی سازی طرحهای غرب است.
ضمن اینکه اراده برخورد و رویارویی با دشمن به صورت جدی در هر لحظه وجود دارد کافی است خریتی کنند و یک قدم پیش بیایند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.