شخصیت خوب و بد افراد در نظام آموزشی و تربیتی شکل میگیرد، چراکه تربیت و آموزش در بدو تولد یا قبل تولد انسان مهم است تا به رستگاری و سعادت برسد. خانواده و نظام آموزش و تربیت، یکی از سلولهای بنیادین جامعه است و امروزه بخش عمده آسیبهای اجتماعی ما هم نتیجه بیاهمیتی خانواده به موضوع تربیت و آموزش فرزندان است یا به جهت فروپاشی آن به دلیل طلاق است.
به دنبال خانواده، نظام آموزش و پرورش از اولویتهاست. وظیفه آموزش و پرورش انتقال علوم دانشها و تربیت کردن است. اگر نظامهای آموزشی مثل دانشگاه، رسانه، مراکز علمی و فرهنگی و تربیتی، حوزه و مساجد کارکرد خوبی نداشته باشند، جامعه دچار آسیب میشود و در همین زمان غفلت است که دشمنان و شیاطین تلاش مضاعفی میکنند تا افراد را به انحراف بکشانند.
برای درمان آسیبها و افرادی که گرفتار آسیبها شدهاند، باید همین نهادهای آموزشی و تربیتی کار تربیتی انجام دهند. یکی از اتفاقات خوبی که باید توسعه و تکامل پیدا کند، کانون اصلاح و تربیت جوانان و نوجوانان زیر ۱۸ سال است. آموزش و تربیت این مراکز باید طوری باشد که وقتی فرد از آنجا آزاد شد، جرم بیشتری یاد نگرفته باشد و نگاه مدیران و مسئولان هم باید به سمتی برود که دست افراد گرفته شود، نه فقط مچ آنها. وقتی در جامعه فردی جرم یا خلافی را مرتکب میشود، نباید فقط مچ او را بگیریم و بلافاصله یک برچسب مجرم خلافکار به او بزنیم، بلکه باید نگاه دستگیرانه داشته باشیم. هم مردم و هم مسئولان فرهنگی و تربیتی جامعه باید نگاهشان طوری باشد که فرد دستگیر شده ابتدا داخل زندان یا کانون اصلاح و تربیت آموزش صحیح ببیند، سپس بعد از آزادی نگاه به این افراد باید به گونهای باشد تا فضا و موقعیت برای درست بودنشان ایجاد شود.
البته گاهی میبینیم شیطان درونی و بیرونی این قبیل آدمها آنقدر اثرگذار میشود تا برای منافع بیشتر به بهانههای مختلف از جمله نداشتن شغل سراغ کار خلاف میروند تا در زمان کم یک درآمد زیاد کسب کنند، به همینخاطر این قبیل افراد برای رفتن به محلی برای کار با حقوق ماهانه زیر بار نمیروند و بعد از دستگیری بهانه میآورند تا شغل نباشد، دزدی میکنیم، بنابراین یک بخش نظام آموزشی و تربیتی ما و بخش دیگر خود افراد هستند که باید شرایط سالم را بپذیرند. باید تصمیم بگیرند که اصلاح شوند.
نگاه در زندان که مجرمان بالای ۱۸ سال نگهداری میشود، باید تربیتی باشد نه تنبیهی. در آنجا بستر آموزش از جمله کارگاه و آموزش فنی و حرفهای در نظر گرفته شدهاست تا فرد زندانی بعد از خروج از زندان یک فن یا کار تخصصی یاد گرفته باشد. این رویکرد باید توسعه پیدا کند. یکی از تصمیمات خوبی که در ماه گذشته از سوی دولت گرفتهشد، حذف سوءپیشینه برای مجوز شغلی بود. قبل از این، اگر کسی میخواست مجوز شغلی بگیرد باید عدم سوءپیشینه تحویل میداد که در طول چند ماه گذشته با پیگیری دولت و وزارت کار نیاز سوءپیشینه حذف شدهاست. این کار مثبتی بود، اما باز میطلبد حمایتهای مالی و بانکی بیشتری از این افراد انجام گیرد.
کار نظام آموزش و تربیت برای زندانیانی که بعد از آزادی برای درآمد میلیونی یا میلیاردی همچنان دنبال جرم یا قاچاق میروند، دشوارتر است، چراکه این مهم باید به گونهای باشد تا به اصلاح این افراد کمک بیشتری کند تا بعد از آزادی، افراد سالم یا توبهکننده را مجبور به انجام جرم نکنند. باید کار مثبتی انجام شود تا این برچسب خلاف از روی پیشانی افراد توبهکننده برای همیشه برداشته شود. این نکته نیز قابلتوجه است. فرد مجرمی که توبه کرده و متحول شده نسبت به افراد دیگر ارزشمندتر است، چراکه این توانمندی را داشته تا خودش را اصلاح کند. مثال آن در دوران دفاع مقدس دیده شد. افرادی که بعد از توبه پا به جبهه گذاشتند و به مقام شهادت رسیدند.
بنابراین به آدمهایی که اصلاح را میپذیرند و یک قدم جلو میگذارند باید نگاهی خاص و حمایتی شود. اینکه مدیر کارخانهای در شهر مشهد زندانیان ترخیص شده را استخدام میکند و بعد در مسئله ازدواج و زندگی هم به آنها کمک میکند، کار ارزشمندی است؛ بنابراین مسئولان مربوطه از جمله نظام بانکی و وزارت صمت باید حمایتهای لازم را از این فرد کارآفرین انجام دهند. انشاءالله به جایی برسیم تا وقتی یک زندانی آزاد شد، نهادهایی از جمله قوه قضائیه که بحث پیشگیری از جرم از وظایف اوست، از این فرد حمایت کند تا پیشگیری قبل از اتفاق، دوباره جرم صورت گیرد. همچنین تلاش سازمان زندانها در زمینه کمک به ایجاد شغل نیز روز به روز توسعه یابد.
*جامعهشناس و استاد دانشگاه