سرویس سیاسی جوان آنلاین: شرایط فعلی کشور و فشارهای گسترده خارجی علیه کشورمان نشان میدهد رویههای معمول به هیچ عنوان نمیتواند، پاسخگوی مشکلات فعلی کشور باشد. نکته مهم این است که فشار دشمن بر کشورمان تنها در حوزه اقتصادی نیست بلکه دشمنان نظام جمهوری اسلامی تلاش میکنند با فشارهای گوناگون سیستم اجرایی کشور را با وقفه جدی مواجه کنند. نگاهی به سخنان مقام معظم رهبری نشان میدهد این تحلیل به شدت به واقعیت نزدیک است و اتفاقاً برنامه جدی برای اجرایی کردن آن در حوزههای مختلف وجود دارد.
مقام معظم رهبری در دیدار معلمان به صراحت مسئله فوق را مورد تأکید قرار میدهند و میفرمایند: «امریکا و صهیونیسم در همه ابعاد در حال برنامهریزی و اقدام هستند، البته این مختص دولت فعلی امریکا نیست، قبلیها هم همین کارها را با دستکش مخملین انجام میدادند، اما کمکی که رئیسجمهور فعلی امریکا به ما کرده این است که این دستکش را درآورده و همه آن چدن پنهان در زیر دستکش امریکاییها را میبینند. در مقابل آرایش جنگی دشمن علیه ملت ایران، ملت باید آرایش مناسب بگیرد و همه مسئولان، آحاد ملت و افراد توانا و نخبه در هر زمینهای مشغول کارند با احساس مسئولیت و آمادگی وارد میدان شوند.»
نگاهی به شرایط فعلی نشان میدهد مهمترین فشار به خصوص در حوزه اقتصادی و همچنین فضای مجازی در حال برنامهریزی است. فشار اقتصادی عمدتاً با هدف زمین زدن جامعه ایرانی در حوزه معیشتی انجام میشود و در حوزه فضای مجازی نیز بیشترین تلاش برای در هم ریختن آرامش روانی کشور و کشاندن این آشوب به فضای واقعی است. حال سؤال اصلی این است که آیا واقعاً آرایش مناسبی برای مقابله در این دو جبهه وجود دارد یا نه؟
حمله نظامی توهم است
میتوان گفت که در حوزه نظامی هیچ تهدیدی متوجه کشور نیست و اساساً امریکاییها به دنبال هیچ گونه حمله تعرض نظامی چه در سطح محدود یا گسترده نیستند.
علت واضح آن است که در بعد نظامی ایران امکان نشان دادن واکنش مؤثر (فارغ از همتراز یا ناهمتراز بودن) را دارد، اما در حوزه اقتصادی گزینههای روی میز ایران محدود به بیاثرسازی فشار اقتصادی امریکاست و اساساً امکان واکنش متقابل را ندارد. هر نوع انتقال زمین بازی از اقتصاد به نظامیگرى به وضوح ستانده طرف امریکایی را میکاهد، از این رو میتوان گفت که تمرکز اصلی امریکاییها در طول سال جاری عمدتاً روی فضای مجازی و فضای اقتصادی کشور خواهد بود.
ایجاد بحران ساختگی اقتصادی
تجارب یک سال گذشته نشان میدهد در حوزه اقتصادی آرایش نهادهای اقتصادی برای مقابله با فشارهای دشمن دچار مشکلات جدی است.
شاید جدیترین نشانه را بتوان در کمبود ناگهانی کالاهایی دید که اتفاقاً حجم وسیعی از آنها در جامعه وجود دارد. واضحترین نمونه آن بحران کمبود دستمال کاغذی و پوشک بچه در شهریورماه سال پیش بود. به رغم اینکه ذخایر بسیار مهمی از این کالا در داخل کشور وجود داشت، با این حال تقاضا آنچنان بالا رفت که عملاً نوعی کمبود مصنوعی در داخل کشور ایجاد شد. این کمبودهای ناگهانی علاوه بر اینکه باعث بیاعتمادی مردم به سیستم اجرایی کشور میشود، به نوعی تخریب روحیه عمومی نیز در مقابله با دشمن محسوب میشود. حالا نیز به نظر میرسد چنین موجسازیهایی در ابعاد مختلف در حال ادامه یافتن است و کوچکترین هماهنگی در نهادهای مختلف به چشم نمیخورد. در فضای تجارت خارجی میز فشار فروش نفت ایران مهمترین راهکار امریکاییها در طول ماههای آینده خواهد بود که نقطه اوج آن تلاش برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران است.
حدود یک سال پیش بود (۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷) که دولت ایالات متحده به ریاست «دونالد ترامپ» به بهانههای واهی و ادعاهای بیاساس علیه برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران، از توافق بینالمللی برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به «برجام» خارج شد و تمام تحریمهای هستهای ذیل این توافق را در دو بازه ۹۰ و ۱۸۰ روزه مجدداً اعمال کرد.
از جمله این تحریمها، ممنوعیت خرید نفت برای کشورهای خارجی از ایران بود که در آبانماه ۹۷ امریکا به هشت کشور (هند، چین، ترکیه، کره جنوبی، ژاپن، تایوان و یونان و ایتالیا) معافیتهایی اعطا کرد تا برای قطع واردات آماده شوند. در حالی که مقامات دولت ترامپ که پیشتر از احتمال پایین تمدید معافیتهای تحریمی واردات نفت از ایران صحبت کرده بودند، کاخ سفید روز دوشنبه اعلام کرد رئیسجمهور امریکا در تاریخ دوم می (۱۲ اردیبهشت) این معافیتهای نفتی را تمدید نخواهد کرد. حالا سؤال این است که مهمترین راهکار برای یک آرایش مناسب در حوزه اقتصادی برای مقابله با فشارهای امریکا چیست و تا چه اندازه میتواند در مقابله با محدودیتهای امریکا مؤثر باشد.
جای خالی فرماندهی مرکزی برای اقتصاد کشور
هم اکنون وزارت خزانهداری امریکا به رهبری منوچین پس از خروج یکجانبه ترامپ از برجام وظیفه احیای یکجانبه تحریمهای ضدایرانی را بر عهده گرفته است؛ وزارتخانهای که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی تبدیل به اتاق جنگ اقتصادی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران شده است.
در کنار این وزارت خزانهداری امریکا چندین بار ساختار خود را برای مقابله با ایران بهروز کرده است. متأسفانه در مقابل این ساختار منسجم که پشتوانه اقتصاد امریکا را در پشت سر خود دارد در داخل کشور شاهد ازهمگسیختگی کامل نهادهای مربوط به حوزه جنگ اقتصادی هستیم. بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و دارایی و حتی نهادهای اطلاعاتی به صورت مجزا برای ساماندهی وضعیت فعلی تلاش میکنند، اما به دلیل اینکه این تلاشها به هیچ عنوان همافزا نیست، شاهد اثربخشی آنها نیستیم. از سوی دیگر معاونت اقتصادی وزارت خارجه که باید اصلیترین جبهه نبرد برای مقابله با فشارهای اقتصادی دشمن باشد، عملاً کار خاصی انجام نمیدهد.
در داخل کشور پیشتاز مقابله ساختاری با اقدامات وزارت خزانهداری امریکا مقام معظم رهبری بودند که بارها و بارها از دولت خواستار ایجاد یک مجموعه جدی برای مدیریت وضع اقتصادی کشور شدند، البته تدابیر ایشان در این حوزه محدود به وضعیت فعلی نیست بلکه ایشان بارها و بارها در گذشته نسبت به شرایط مدیریت فعلی اقتصادی کشور هشدار داده و خواستار ایجاد یک قرارگاه متمرکز اقتصادی شدند. ایشان در دیدار با اعضای هیئت دولت در سال ۹۵ خواستار ایجاد یک قرارگاه اقتصادی شدند که در نهایت این قرارگاه به فرماندهی معاون اول رئیسجمهور تشکیل شد، اما نتوانست نتیجهبخش باشد، از این رو تشکیل یک قرارگاه اقتصادی متمرکز شاید اولین قدم در راه مقابله با هجوم امریکاییها در حوزه گوناگون باشد.
فضای مجازی نباید به حال خود رها شود
بخش مهم دیگری که فشار فراوانی از آن متوجه کشور است، بحث فضای مجازی است. این یورش بخشهای مختلفی دارد که قسمتی از آن مرتبط به ایجاد جنگ روانی در داخل شبکههای فضای مجازی است. هم اکنون روشن است که ارتشهای توئیتری مجازی عربستان سعودی و منافقین در حال ایجاد آشوب در فضای مجازی کشور هستند. انتشار اطلاعات غلط در داخل کشور به خصوص در حوزه مسائل حساس و مواردی که جزو گسلهای امنیتی کشور محسوب میشود، نوک پیکان حمله در این حوزه است. متأسفانه بخشی از مهرههای ناآگاه نیز در حال همکاری برای گسترش این فضا هستند. بخش دیگری از این تهاجم نیز به حملات مدوام سایبری به زیرساختهای کشور به خصوص در حوزه اقتصاد محسوب میشود. در طول یک ماه گذشته چندین استارتاپ بزرگ ایرانی هدف حملات سنگین قرار گرفتهاند و بخشی از اطلاعات حیاتی آنان منتشر شده است.
این مسئله زمانی که در کنار اقدامات امریکایی در ونزوئلا قرار میگیرد، به خوبی روشن میکند که اتفاقاً در این حوزه برنامههای سنگینی علیه کشور وجود دارد که نباید از کنار آن بیتفاوت گذشت. شاید خاطرات یکی از تحلیلگران ایرانی مقیم امریکا در خصوص تلاش امریکاییها برای سوءاستفاده از مهاجران ایرانی برای نفوذ به شبکههای سایبری ایران یکی از نمونههای آن باشد، از این رو و با توجه به شرایط خطری فعلی باید فکر جدی در خصوص ایجاد یک قرارگاه مرکزی در خصوص فضای مجازی کرد و اختلافات موجود به خصوص بین برخی نهادها را کنار گذاشت.