جوان آنلاین: آنچه تا امروز به همگان اثبات شده، مناقشه ایران و غرب بر سر مسائل هستهای که در قالب رسمی شده ایران و آژانس بینالمللی اتمی قرار دارد، بخشی از پازل فشار همهجانبه علیه ایران و دریچهای برای ورود به مسائل جدیتر نظام است.
بهانهجوییهای غرب و رویکردهای متناقض آژانس در قبال پیشرفتهای هستهای ایران، زمینهساز شکلگیری یک بازی سیاسی با عنوان «راستیآزمایی فعالیتهای هستهای ایران» شد.
ریشه این بازی به ادعاهای بیاساس غرب درباره امکان دستیابی ایران به سلاح اتمی بازمیگردد که همگام با پیشرفتهای هستهای و فناوریهای مدرن ایران، ابعاد گستردهتری یافته است.
در حال حاضر چالش ایران با آژانس اتمی، شاید عنوانی تحت اعتمادسازی ایران به خود گرفته باشد ولی فرازوفرودهای مواضع آژانس تأکید میکند که امریکا به موازات تهدیداتش علیه ایران در جستوجوی ایجاد جنگ سیاسی- روانی از کانال آژانس است.
در همین راستا ترامپ در آخرین اظهاراتش در رابطه با ایران ضمن بدخواندن برجام و تهدید دوباره ایران تحت عنوان گزینه دوم گفت: «بهنظر من ایران خواستار مذاکره است. مردم ایران فوقالعاده، پرانرژی، موفق و باهوش هستند. من نمیخواهم به آنها آسیب بزنم، اما ایران نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد. ما به دنبال تصرف سرزمین یا صنایع آنها نیستیم.»
این جنگ لفظی را باید میان میزان فاصله ادعاهای آژانس بینالمللی با این القائات و الفاظ فریبکارانه ترامپ جستوجو کرد.
نقش احتمالی آژانس در مذاکرات
سفر گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران همزمان با پیچیدهتر و حساسترشدن مذاکرات، میتواند نکتهای معنادار برای مذاکرات باشد.
فارغ از نقش سازندهای که آژانس توانایی دارد در مسیر مذاکرات ایفا کند، نمیتوان از ارزیابیهای مبتنی بر احتمال هم صرف نظر کرد، بنابراین شاید بتوان گفت ترامپ درصدد است با افزایش تهدیداتش علیه ایران به عنوان جایگزین توافق و نهایتاً فشار بر ایران، زیادهخواهی خود را مطرح و امکان ورود آژانس به آن را مهیا کند.
به معنایی، امریکا اکنون احتمال تغییر در قواعد کنونی آژانس و به تعبیری فرصت ایجاد محدودیتهای هستهای بیشتر برای ایران را ذیل مسائل فنی مذاکرات امکانسنجی میکند.
سخنان گروسی این تحلیل را تقویت میکند. وی پیش از ورود به تهران در مصاحبهای با روزنامه فرانسوی لوموند، همانند امریکا بر خطر ساخت سلاح هستهای از سوی ایران تأکید کرده و گفته بود: «هرگونه توافقی در مورد ایران بدون مشارکت آژانس فقط جوهر روی کاغذ خواهد بود. ایران سلاح هستهای ندارد، اگرچه آنچه برای ساخت بمب اتمی نیاز است را دارد.»
گفتنی است این سفر در حالی انجام شد که این نهاد قرار است بر اساس قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش جامع و بهروزشدهای در مورد وجود یا استفاده احتمالی از مواد هستهای اعلام نشده در ارتباط با مسائل باقی مانده گذشته و حال در مورد برنامه هستهای ایران، از جمله گزارش کامل همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در این موضوعات ارائه کند.
تغییر جهت به سمت دیپلماسی تهاجمی
از راهبردهای تعیینکننده در مسیر مذاکره حفظ دست برتر یا تعدیل رفتار حریف است، از این رو سیاست خارجی میتواند طی یک اقدام پیشگیرانه با اتخاذ رویکرد تهاجمی، ابتدا شروط خود را روی میز مذاکره قرار دهد و فرصت میدانداری طرف امریکایی را از او سلب کند.
در این راستا، ایران میتواند هزینههایی را که امریکا بر سر خروج از برجام به کشور وارد کرده نقد و خواستههای خود را مطرح کند چراکه امریکا تلاش میکند با حفظ تهدیداتش علیه ایران و ایجاد جنگ روانی بستر باجخواهی مجدد را فراهم و ایران را وادار به عمل کند.
تردیدی نیست، عقب راندن از زیادهخواهیهای امریکا با پافشاری بر سر خواستهها و مطالبات ایران و همچنین لزوم تضامین معتبر از طرف امریکا، شکل خواهد گرفت.
علاوه بر آن، رفتار قلدرمآبانه امریکا در قبال ایران باید در سطوح دیپلماتیک نیز خنثی شود. در همین رابطه میتوان به واکنش سخنگوی وزارت امور خارجه به خبر تغییر محل مذاکرات غیرمستقیم ایران و امریکا اشاره داشت که گفت: «در دیپلماسی چنین حرکتی (که از سوی عناصر تندرو فاقد درک منطق/هنر مذاکره معقول ترویج میشود) میتواند هر شروعی را در معرض تخریب قرار دهد.»
به طور کلی، سیاست خارجی باید برنامه دقیق و مدونی را برای دور کردن فضای مذاکرات از فشارهای امریکا و شرایط احتمالی که حتی شامل خروج امریکا از روند مذاکرات است، تعبیه کند.
این امر سبب اتخاذ رویکرد تهاجمی مبتنی بر محاسبات دقیق و پیشگیرانه میشود چراکه تجربه برجام و عمل ایران به همه تعهدات در مقابل بدعهدی و بیعملی غرب و در رأس آن امریکا و در نهایت خارج شدن ترامپ از توافق هستهای، نشان داد رویکرد منفعلانه و غیرتاکتیکی دستگاه سیاست خارجی چه تبعات منفی برای کشور خواهد داشت.
اکنون نیز ایران باید همچنان بر این موضع خود پافشاری کند که توپ در زمین امریکاست و این کشور باید ابتدا صداقت خود را ثابت کند تا مسیر مذاکرات رو به پیشرفت قرار گیرد.
«انرژی هستهای» کلید پیشرفت ایران
نکته مهمی که در این میان وجود دارد؛ نقش علوم هستهای در جهان آینده است. انرژی هستهای و علوم و صنایع وابسته به آن به دلیل شتاب دادن به توسعه سایر علوم و خلق فرصتهای جدید، یکی از کلیدیترین عوامل پیشرفت و حتی بقا خواهد بود.
کاهش ذخایر انرژی فسیلی همزمان با مصرف رو به تصاعد انرژی در تمام ابعاد زیست بشر، ضرورت بهرهوری دولتها به انرژی هستهای به عنوان جایگزین انرژیهای فسیلی را روشن کرده، این در حالی است که هنوز ابعاد کاربردی انرژی هستهای در جهان به طور کامل کشف و استفاده از آن به طور ملموسی فراگیر نشده است، بنابراین فناوری هستهای بومی یکی از مؤلفههای مهم در تعیین قدرت یک کشور و جایگاه سیاسی آن در جهان است. بر همین اساس بود که ایران نیز اهتمام ویژهای برای دستیابی به این انرژی مهم و حیاتی به کار بست و تلاش کرد علوم آن را بومیسازی کند.
دلایل اصلی غرب و متحدانش برای اصرار بر حذف انرژی هستهای از ایران نیز به هدف قرار دادن «قدرت ملی» و به تبع آن «بقای استراتژیک» کشور برمیگردد، بنابراین اهمیت هستهایبودن کشور را تبیین میکند.