
نویسنده: عباس حاجينجاري
اگرچه نبايد نتيجه انتخابات را به دليل اهميت و جايگاه آن در نظام مردمسالاري ديني و تأثير آن در افزايش اقتدار و عزت ايران اسلامي با برد و باخت تشبيه كرد، اما به نظر ميآيد به رغم حلم و بردباري نيروها و شخصيتهاي جبهه انقلاب كه به رغم تخلفات گسترده جريان حامي دولت مستقر، نتيجه انتخابات را پذيرا شدند، اما جريان پيروز انتخابات هنوز فكر ميكند كه در دوران رقابتهاي انتخاباتي حضور دارد و لذا باز هم مشغول خط و نشان كشيدن و طيفبندي و تهديد و ... است و از نظر آنان گويا هنوز ساعات رأيگيري به پايان نرسيده و بايد فضا را انتخاباتي نگه دارند.
در اين خط و نشان كشيدنها كه عليه طيف وسيعي از نهادها و شخصيتها جريان دارد، حتي ماجرا به عزلها و انتصابات مسئولاني كشيده ميشود كه ارتباطي نيز با رئيس قوه مجريه ندارند.
آقاي روحاني در پيام خود كه بعد از پيروزي در انتخابات قرائت كرد، ميگويد: «مردم در انتخابات 29 ارديبهشت با رأي خود به كساني كه ميخواستند كشور را به گذشته برگردانند، «نه» گفتند.» وي پيروزي خود را پيروزي صلح و آشتي بر تنش و خشونت، پيروزي وحدت و انسجام ملي بر انشقاق و چنددستگي خواند و افزود: امروز دنيا ميداند كه ايران مسير دور از خشونت را برگزيده است. كليدواژه «عدم بازگشت به عقب»، نكته مهمي بود كه به ويژه مورد توجه رسانههاي حامي اين جريان قرار ميگيرد.
روزنامه شرق در سرمقاله 6خرداد تحت عنوان «روحاني چگونه تغيير كرد» مدعي ميشود:«ايده به عقب برنميگرديم، مردم را به اجماع رساند تا پاي صندوقهاي رأي بيايند و از يك اشتباه تاريخي ديگر جلوگيري كنند، اما آنچه مهم بود تغيير محسوس خود روحاني در دوره تبليغات انتخاباتي بود، مردم او را به اين باور رساندند كه منش سياسي روحاني ديگر آن انرژي و كارايي لازم را ندارد تا جامعه را به تحرك وا دارد، اگر روحاني اعتماد مردم را ميخواهد بايد همان گونه كه مردم او را باور كردند، او نيز مردم را باور كند.» روزنامه شرق سپس به رفتارشناسي مواضع و ديدگاههاي آقاي روحاني پرداخته و مدعي يك تغيير در روند تبليغات انتخاباتي شده و مينويسد: در هنگامه مبارزات انتخاباتي حسن روحاني بيش از پيش تغيير ميكرد، از اين رو در هر سخنراني مطالبات معوق مردم و حتي روياهايشان از دهان او شنيده ميشد.
گويا اين روحاني نبود كه حرف ميزد، مردم به جاي او سخن ميگفتند، روحاني بعد از پيروزي نيز در سخنراني خود در همايش ستادهاي تبليغاتياش صداي مردم بود، بيترديد او ديگر نماينده مجلس سالهاي 79-59 نبود يا دبير شوراي عالي امنيت ملي و حتي روحاني سال 92، مردي مصلحتانديش كه با احتياط و محافظهكاري حرف ميزد و گام بر ميداشت.»
روزنامه شرق آنگاه تلاش ميكند تصوير مطلوب خود و جريان فكري سكولاري كه اين روزنامه برخاسته از آن است را از رئيسجمهور دوازدهم ارائه دهد و مينويسد: «روحاني 96 موتور كوچكي است كه موتور بزرگ را روشن ساخته و خود به سيطره آن در آمده است(!)، موتور كوچكي كه در دل موتور بزرگ حذف و ادغام شد.»
فارغ از علائق مورد انتظار اين جريان فكري در «عدم بازگشت به عقب» آنچه كه زمينهساز فرصتطلبي و فزونخواهي اين جريان فكري شده و ميشود مواضع شاذي است كه آقاي روحاني در دوران تبليغات انتخاباتي نسبت به كارنامه گذشته نظام مطرح كرد، نكتهاي كه به درستي بايد آن را جابهجايي «جلاد» با «شهيد» دانست، چرا كه آقاي روحاني كه خود در طول مقاطع گذشته در مسئوليتهاي متعدد نمايندگي مجلس، رياست پدافند كشور، دبيري شوراي عالي امنيت ملي و ... حضور داشته است، آنگاه كه در همدان ميگويد آنهايي كه در طول 38 سال فقط اعدام و زندان را بلد بودند مردم شما را نميخواهند يا در اروميه رقباي خود را متهم مي كند كه زبانها را بريده و دهانها را دوختهاند.
بديهي است كه اين جريان فكري كه از عقبه گسترده رسانهاي و فضاي مجازي برخوردار است، اكنون مطالبات را بر تغيير مسئولان و البته نه تنها وزرا كه به برخي نهادها و ارگانها تعميم داده است كه در حوزه اختيارات رئيس قوه مجريه نيست و به همين دليل است كه در سايه اتكا به گزاره «عدم بازگشت به عقب» توپخانه تخريب خود را همچون قبل از انتخابات فعال نگه داشته است.
آنچه كه مهم است اين است كه انتخابات به پايان رسيده و دوران تبليغات آن هم گذشته، اما متقابلاً دشمن با تشديد تحريمهاي اقتصادي كه نقض آشكار برجام است، رؤياي سازشگران را بر هم ريخته و از سوي ديگر جريانهاي تروريستي با هدايت سعوديها تلاش كردهاند كه به زعم خود جنگ را به داخل ايران بكشانند؛ نكتهاي كه اتفاقاً پيامد آن به هم ريختن تمام بافتههاي جريانهاي حامي دولت بود كه تلاش داشتند عوامل ترورهاي دهه 60 را تطهير كنند، اكنون دولت با توجه به شعارهاي انتخاباتي و پيامد ضعفها و ناكارآمديهاي گذشته در برابر فهرست بلندي از وعدهها و انتظارات قرار دارد كه نه ميتواند آن را گردن دولتهاي قبل بيندازد و نه به ديگران معطوف كند بلكه بايد كارنامه عملي خود را در تحقق شعار سال «اقتصاد مقاومتي، اقدام و عمل» ارائه دهد.