
نویسنده: فریدون حسن
بسياري از چهرههاي سرشناس فوتبال دنيا در قالب مربي يا بازيكن تاكنون جو منحصر به فرد ورزشگاه آزادي را تجربه كردهاند، از مارچلو ليپي گرفته تا اشتليكه و لادروپ و اوراليو آنها خوب ميدانند كه رويارويي پرسپوليس، استقلال و تيم ملي جلوي اين خيل عظيم هوادار پرشور چقدر وحشتناك است. ديروز و پس از ديدار سهشنبه شب استقلال و الاهلي امارات دوستان ورزشينويس يكي از سايتهاي پرمخاطب ورزشي مطلبي جالب توجه تهيه كرده بودند، پيرامون وجه تمايز استقلال و پرسپوليس با رقبا در آسيا اين وجه تمايز همان پر شدن صندليهاي ورزشگاه آزادي توسط هواداران اين دو تيم و شور و هيجاني است كه آنها در طول بازي ايجاد ميكنند.
همان شور و هيجاني كه حتي در زير باران و رگبار تگرگ بعدازظهر سهشنبه هوادار استقلال را راهي ورزشگاهي ميكند يا هوادار پرسپوليس را در بدترين ساعات به ورزشگاه ميكشاند تا تيمشان مقابل حريف تنها نماند به خصوص اگر اين حريف، حريفي باشد از برخي كشورهاي عربي خاص!
دوستان به نكته بسيار ظريف و قابل توجهي اشاره كردهاند، خيلي عظيم هواداران فوتبال برگ برنده فوتبال ما هستند و همين مسئله باعث شده تا سالها استقلال و پرسپوليس و تيم ملي به سبب اين حضور در صدر آسيا و حتي برخي مواقع جهان قرار داشته باشند. هوادار ايران چه قرمز و چه آبي و چه با لباس سفيد پرافتخار ملي براي ايران آبروداري ميكند و دوستان درست به همي نكته هم اشاره كردهاند، اما...
اما دوستان در اين ريزبيني يك نكته را فراموش كردهاند، فراموش كردهاند كه حداقل نگاهي به نتايج به دست آمده داشته باشند، هوادار استقلال و پرسپوليس در گرما و سرما در باران و برف در بدترين ساعات هفته به ورزشگاه ميآيد، حريف، بازيكنان و مربيانش مات و مبهوت ميمانند، ولي آنكه بايد از اين شرايط استفاده كند و بهره لازم را نميبرد. استقلال به زحمت در نيمه دوم مساوي ميكند و پرسپوليس شانس ميآورد و نميبازد، در آخر چه ميشود؟
عليرضا منصوريان شرمنده هواداران ميشود، برانكو مقابل آنها سر تعظيم فرود ميآورد، بازيكنان پرسپوليس و استقلال هم عنوان ميكنند كه خوب شد نباختيم تا بيشتر خجالتزده نشويم. در بازيهاي بعدي حتماً جبران ميكنيم، همين!
مزد زحمت آمد و رفت و تشويق و حضور چندده هزار نفري در ورزشگاه فقط همين كلمات است، نه پرسپوليس با حضور پرشور هوادارانش ميبرد و نه استقلال جلوي چشم علاقهمندان به پيروزي ميرسد، ورزشگاه آزادي پر ميشود، ولي نتيجهاي كه بايد حاصل نميشود و كار به اما و اگر و زمين حريف ميرسد اين ميشود كه به اين واقعيت تلخ و دردناك ميرسم كه ما نميتوانيم از شرايط موقعيت ميزباني خودمان به درستي استفاده كنيم. پرسپوليس و استقلال هوادارانشان را به ورزشگاه دعوت ميكنند، اما فوتبالي كه بايد را به نمايش نميگذارند تا هزاران هوادار سرخورده ورزشگاه را ترك كنند و اين اتفاقي است كه البته نه فقط در اين چند هفته كه سالهاست رخ ميدهد.
باز گلي به گوشه جمال تيم ملي كه اگر علاقهمندان را به ورزشگاه ميكشاند حداقل طي اين سالها لبخند و رضايت پيروزي را روي لبان آنها مينشاند والا چه استقلال و چه پرسپوليس فقط هوادارانشان را عذاب دادهاند يا با تساوي و شكست يا با پيروزي نهچندان قاطعانه!
هواداران فوتبال هميشه آبروداري كردهاند، اما فوتباليستها و تيمها چطور؟ اينطور نميشود كه هوادار هميشه بيايد، ركورد بزند و باشگاه هم به آن نبازد كه بله ما پرتماشاگرترين هستيم، اما وقتي پاي كسب نتيجه و پيروزي به ميان آيد كاسه خالي باشد و همه فقط شرمنده شوند، شرمنده هواداري كه خيليهايشان به زحمت راهي ورزشگاه ميشوند و خيليهايشان از قشرهاي پايين جامعه هستند و با زحمت امرار معاش ميكنند، ولي به ورزشگاه ميآيند تا ببينند ستارههاي ميليارديشان چگونه قرار است شادي را حتي براي ساعاتي به آنها هديه دهند.
پس بهتر است هم پرسپوليسيها بدانند و هم استقلاليها كه حق اين هوادار، اين بازيهاي ضعيف در زمين خودي نيست حق اين هوادار آبرومند، فوتبالي آبرومند با نتايج و بردهايي آبرومندانه است.