
نویسنده: فريدون حسن
مديريت برگزاري هر مراسمي هرچند كوچك و جزئي يك اصل انكارناپذير است، اين مديريت در صورت انجام درست برنامههاي در نظر گرفته شده باعث ميشود تا مراسم آنگونه كه بايد و آبرومندانه برگزار شود و به پايان برسد. اين چند خط بديهيترين كاري است كه بايد انجام شود و اصولاً نيازي به اين تعريف و گوشزد كردن اين مسئله نيست، اما وقتي كه پاي مديريت ورزش ايران به ميان ميآيد، آن وقت لازم است كه حتي بديهيترين موارد را نيز گوشزد كرد تا شايد مورد توجه قرار گيرد. توجه داشته باشيد «شايد مورد توجه قرار گيرد».
16 دوره از رقابتهاي ليگ برتر فوتبال را پشت سر گذاشتهايم، 16جشن قهرماني برگزار شده، ولي يكي از ديگري بيبرنامهتر، پرحاشيهتر و بينظمتر بوده است. بگذريم كه در يكي جام قهرماني شكست و در يكجا سكو خراب شد و ميگذريم از اينكه در بسياري از جشنها جام در دست كساني دور ميدان گشت كه براي همه ناشناس بودند.
جشن قهرماني پرسپوليس چهارشنبه شب برگزار شد، جشني كه درست مانند جشنهاي قبل نبود مديريت در آن موج ميزد، مديريتي كه بايد قبل از برپايي جشن انجام ميشد، ولي مثل تمام جشنهاي قهرماني ريز و درشت ديگر فوتبال انجام نشد تا جشن قهرماني پرسپوليس هم مانند بقيه جشنها چيزي شبيه يك بلبشوي چند ساعته باشد. اصلاً مگر ميشود در جشن قهرماني، سر كودكي بشكند، كودك ديگري كه مدتهاست روي نامش مانور داده شده به مراسم راه پيدا نكند و بدتر از همه اينها مدالي در اين ميان مفقود شود؟
تمامي اينها نشان از آن دارد كه ما حتي براي برگزاري جشنهايمان هم بيبرنامه هستيم. نكته اينجاست كه تمامي اين اتفاقات سالهاست كه در مراسم پاياني رقابتهاي ورزشي ايران رخ ميدهد و با اين رويه به طور حتم ميتوان شاهد تكرار آنها در مراسمهاي پيشرو بود. هميشه و در پايان اين قبيل مراسمها از حضور برخي چهرههاي متفرقه، ناشناس و غيرمسئول انتقاد شده، اما در مراسمهاي بعدي همان چهرهها باز هم حضور داشته و متأسفانه كاري كردهاند كه كل مراسم تحت تأثير قرار گرفته است.
برگرديم به جشن قهرماني پرسپوليس و يك سؤال بزرگ در خصوص آن. گفته ميشود براي حضور هاني نوروزي در كنار بازيكنان پرسپوليس هماهنگي لازم از سوي مديريت باشگاه صورت نگرفته بود، بنابراين مسئولان مربوطه جلوي حضور اين نوجوان و پدربزرگش را گرفتهاند. خب تمام اينها درست و مسئولان برپايي نظم هم كارشان را درست انجام دادهاند، اما بايد از اين مسئولان پرسيد آيا فقط هاني نوروزي اجازه حضور در كنار زمين را نداشت؟ آيا بقيه كه جز برهم زدن نظم مراسم و حاشيهسازي كار ديگري نداشتند، اجازه حضور داشتند يا اينكه حضورشان از قبل هماهنگ شده بود؟
اين همان مديريت گمشدهاي است كه از آن صحبت به ميان آمد، همان مديريتي كه ما در تمام اين سالها فاقد آن بودهايم، همان مديريتي كه بايد باشد، ولي نيست تا اين قبيل جشنها حتي در ظاهر نيز آنچنان كه بايد و شايد به دل ننشيند.
ليگ فوتبال ايران حرفهاي است، بازيكنان، كادر فني و حتي مديريت آن پول حرفهاي ميگيرند، اما وقتي پاي برنامهريزي به ميان ميآيد، آن وقت ميتوان به وضوح ديد كه حتي آماتور هم نيستيم چه برسد به حرفهاي. برگزاري جشن قهرماني يك تيم شايد در ظاهر امري عادي به نظر آيد، ولي وقتي اين جشن با نام هر تيمي انبوه هوادار را به ورزشگاه ميكشاند، آن وقت ديگر وجهه بينالمللي پيدا ميكند و پاي آبروي يك كشور به ميان ميآيد، آبرويي كه نبايد گذاشت به همين راحتي و با هياهوي آدمهاي متفرقه و بيمسئوليت به باد برود.
جشن قهرماني پرسپوليس هم تمام شد و به تاريخ پيوست درست مثل 15 جشن پرهياهو و بيبرنامه گذشته و ما به انتظار مينشينيم تا «شايد وقتي ديگر» فوتبال ايران جشني در خور و شايسته برگزار كند.