کد خبر: 621277
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۲ - ۱۷:۰۸

امیرحسین رهبر - احتمالاً طی روزهای آینده و با ارائه­ی گزارشی که ریاست محترم جمهور وعده فرموده­ اند، رسانه­ ها مملو از اعداد و ارقام و شاخص­های اقتصادی خواهد شد که لَه یا علیه دولتها و به تبع آن دولتمردان مورد استفاده قرار می­گیرند. با آنکه هنوز گزارش آقای دکتر روحانی که مدعی هستند طی آن بنا دارند گزارشی واقعی از اوضاع کشور را به اطلاع مردم برسانند (و به اصطلاح دست آقای دکتر احمدی نژاد را رو کنند)، منتشر نشده­است لیکن با توجه به گزارش­های مقطعی برخی از نزدیکانِ رئیس جمهور اجمالاً می­توان محتوای گزارش ریاست محترم جمهور را حدس زد. به خصوص آنکه در سخنرانی­های مختلف ریاست جمهوری شواهد قدرتمندی وجود دارد که گزارش­های مقطعی فوق­الذکر با منویات رئیس دولت نیز سازگار است. یکی از گزارش­هایی که به نظر صاحب این سطور تا حدی می­تواند برآوردگرِ گزارشِ رئیس محترم جمهور باشد، گزارشی است که آقای نعمت زاده از اوضاع سنوات ماضی در ابتدای برنامه­ی پیشنهادی­اش به مجلس ارائه نموده­است. که تصویری تیره و تار از زمامداری دوَلِ نهم و دهم ارائه می­نماید تا بدانجا که مخاطب مصبّبین این وضعیت را شایسته­ی تعقیب قضایی می­داند. از جانب دیگر، گزارش آقای احمدی نژاد در پایان دوران خدمت می­تواند مورد نظر قرار بگیرد که مخاطب را شیفته­ی خدمات دولت گذشته می­کند. در این دست از موارد علیرغم آنکه همه­ی گزارشگران معتقدند بر مبنای آمارهای قابل اعتماد و بعضاً رسمی گزارش می­دهند لیکن بسیار اتفاق می­افتد که یک گزارش حسِّ بسیار متفاوتی از گزارشِ دیگر در مخاطب بر می­انگیزد.

با دقت در این گزارشها متوجه می­شویم که منابع گردآوری داده نیز اغلب مشابه بوده­اند و به غیر از برخی اطلاعات که برگرفته از سازمان­های بین المللی است، بقیه منشا وطنی دارند. البته پیرامون همان بخش اندکی که از گزارشهای سازمانهای بین­المللی اقتباس شده، عجالتاً اگر صداقت آنها را بپذیریم، بایستی توجه داشت که بسیاری اوقات گزارشهای آنان از برآوردهای کارشناسانشان ناشی می­شود و مبادرت به انجام پیمایش­های مستقل در کشورهای مورد بررسی نمی­نمایند لذا استفاده از خروجی­های آنان به چیزی بیشتر زا سر زدن به سایتشان و کپی کردن ارقام و رتبه­ها نیاز دارد.

از این موضوع که بگذریم، به نظر می­رسد ریشه این تفاوت در همان چیزی است که آماردانان اصطلاحاً آن را "با آمار دروغ گفتن" می­نامند. البته شأن هر دو طرف ماجرا از دروغگویی منزه است و این صرفاً یک اصطلاح علمی است. از شگردهای "با آمار دروغ گفتن" می­توان به جعل و تغییر شاخص­ها متناسب‌ با مقاصد و ناقص بیان کردن واقعیات اشاره کرد. به دو فراز زیر از گزارشهای نامبردگان توجه نمایید:

رییس جمهورِ محترمِ سابق در زمینه تجارت خارجی با بیان آمارهای مختلف تأکید می­کند: اوضاع کشور در این زمینه نیز بهبود یافته است؛ افزایش تجارت خارجی به 635 میلیارد دلار در 8 سال اخیر و افزایش صادرات غیرنفتی از 38 به 171 میلیارد دلار از جمله آمارهای بیان شده در این بخش بود. او می­افزاید: نسبت صادرات غیرنفتی به واردات نیز که شاخص مهمی در مباحث اقتصادی است از 25 درصد در سال 83، به 77 درصد در سال 91 رسیده و در سه ماه اول امسال اولین بار در تاریخ کشور، میزان صادرات به واردات افزایش یافته است.

نعمت زاده با آنکه حدود ثلثِ از محتوای برنامه­اش را به نقل گزارش آماری اوضاعِ جاریِ صنعت، معدن و تجارت اختصاص داده ولی در بیان دستاوردهای هشت سال اخیردر عرصه­ی بازرگانی (صادرات و واردات) صرفا به بیان این یک جمله اکتفا می­کند: وابستگی اقتصاد کشور به تامین منابع درآمدی از خارج از کشور (افزایش واردات از 43 میلیارد دلار در سال 1384 به حدود 62 میلیارد دلار در سال 1390 ) افزایش تراز بازرگانی منفی در بخش غیر نفتی.

همانطور که مشخص است، احمدی نژاد افزایش مجموع واردات و صادرات کشور (افزایش تجارت خارجی به 635 میلیارد دلار) را به نوعی نماد پویایی کشور فرض کرده و به آن می­بالد در حالیکه نعمت زاده صرفاً افزایش واردات را گزارش می­کند و آن را نماد افزایش وابستگیِ کشور می­داند. همچنین گزارش احمدی نژاد و نیز آمارهای رسمی از رشد خیره کننده­ی صاردات غیر نفتی در سالیان اخیر حکایت دارد (که اگر از حق نگذریم مقدار قابل توجهی از ان به تلاشهای مدبرانه­ی نعمت زاده و امثال او در صنعت پتروشیمی مربوط است) و این موضوع باعث بهبود نسبت صادرات غیر نفتی به واردات شده­است (از بیست و پنج درصد به هفتاد وهفت درصد) در حالیکه در گزارش آقای نعمت­زاده با یک جمله­ی مبهم، این دستاورد ارزشمند دولت دهم، تلویحاً یک نقصان در کارنامه­ی آن دولت جلوه داده شده و با قرار دادن یک علامت منفی پشت شاخص­ها و خارج کردن انها از حالت قدر مطلق مطلب برای مخطب ناآگاه به نحوی جلوه می­کند که گویا اوضاع از این نظر بدتر شده! ناگفته نماند که این مطالب آقای نعمت زاده در حقیقت درصدد مقدمه چینی برای قسمتِ "اهداف کمّی" آمده و چه بسا ایشان در پاسخِ صاحب این سطور بگویند که من صرفاً در مقدمه به آنچه در ادامه بدان نیازمند می­شدم اشاره نمودم ولی به هر حال این اشارات می­توانست لطیف­تر باشد.

به عنوان نونه­ای دیگر: احمدی نژاد مجموع سرمایه های خارجی وارد شده به کشور را از اول انقلاب تا سال 83، حدود 13 میلیارد دلار اعلام کرد و افزود: در 8 سال اخیر، بیش از 25 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب شده است. در حالیکه نعمت­زاده می­گوید: مجموع سرمایه گذاری خارجی انجام شده در سال 2012 در تمام کشورهای جهان 1350 میلیارد دلار بوده است. سرمایه گذاری مستقیم خارجی انجام شده در ایران در این سال 4.9 میلیارد دلار و در ترکیه 12.4میلیارد دلار بوده است. موجودی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در سال 2012 برای تمام کشورهای جهان حدود 23 میلیارد دلار و برای کشور ایران 37.3 میلیارد دلار و برای ترکیه 181 میلیارد دلار 4.8 برابر ایران گزارش شده است.

در این مثال به وضوح مشخص است که طرفین هریک جامعه­ی مورد برسی را نوعی تعریف کنند که شاهدِ مقصود را در آغوش بگیرند. یکی می­گوید در دولت من که به ناسازگاری با دنیا هم متهم بوده چند برابر دولتهایِ تنش­زدای پیشین سرمایه­ی خارجی جلب کرده و مقداری از ضعفِ انباشته­ی تاریخی کشور را در این حوزه جبران کرده ولی دیگری می­گوید شما در مقابلِ رقیبِ مهم منطقه­ای ایران عملکرد ضعیف­تری داشته­اید در حالیکه بر مبنای سند چشم­انداز بایستی در منطقه رتبه­ی اول باشیم. از این گذشته آقای دکتر احمدی نژاد هر کجا که عرصه بر او تنگ می­شود به شاخص برابری قدرت خرید استناد می­کند و مدعی می­شود یک دلار در زمان حاضر کم­ارزش­تر از یک دلار در سالیان پیش است در حالیکه در گزارشهای مقایسه­ای­اش با دوَلِ سابق، زیرکانه از این موضوع چشم پوشی می­کند و هر دلار سرمایه­ی خارجی جذب شده در دولتهای هاشمی و خاتمی را تلویحاً مشابه هر دلار سرمایه­ی خارجی جذب شده در دولت خویش می­انگارد.

شاهد مثال دیگر (که البته به گزارشهای بالا مربوط نمی­شود) در ارتباط با پرونده­ی اشتغال در دولتهای نهم و دهم است؛ در هفته ها و ماه های گذشته، منتقدان دولت محمود احمدی نژاد با استناد به آمار سرشماری های ۸۵ و ۹۰ مدعی شده بودند طی این دوره به طور خالص در مجموعا حدود ۷۰هزار و سالانه به طور متوسط صرفا حدود ۱۴ هزار نفر شغل ایجاد شده است. این اظهارات برای اولین بار توسط مسعود نیلی در تلویزیون مطرح شد و پس از آن رییس جمهور منتخب، دکتر حسن روحانی، در دیدار با نمایندگان مجلس به آن اشاره کرده و این آمار را گواه عملکرد نامناسب اقتصادی دولت احمدی نژاد دانست. سپس آمار رسمی منتشر شده توسط مرکز آمار برای بازه­ی 84-90 نیز تلویحاً همین آمار را تأیید کرد و بر صداقت گزارشگران صحه نهاد اما غافل از اینکه شاخص مهم مقایسه­ی عملکرد دولتها در حوزه­ی اشتغال نرخ بیکاری است و براساس گزارش مر کز آمار ایران از سال 1376 تا پایان 91 متوسط سالانه نرخ بیکاری در دولت اصلاحات (83-1376) برابر با 12.75 درصد و متوسط این نرخ در دولتهای نهم و دهم (91-1384) برابر با 11.66 درصد می باشد که بیانگر عملکرد بهتر دولت احمدی نژاد در کنترل بیکاری در کشور است. رمزگشایی از این ماجرا بسته به آشنایی با استانداردهای سازمان جهانی کار است. در تعریف ILO مطرح شده که اگر دانشجویی کار می کند جزو شاغلین باشد و اگر کار نمی کند جزو جمعیت غیرفعال در نظر گرفته شود یعنی نه جزو شاغلین و نه جزو بیکاران است. ظرفِ سالیان تصدی دولت دکتر احمی­نژاد قریب به چهار ملیون نفر به جمعیت بالای ده سال کشور افزوده شده که با توجه به رشد بالای بخش آموزش (به خصوص آموزش عالی) اغلب آنها وارد دانشگاه (یا مدرسه) شده­اند لذا از جرگه­ی جمعیت فعال خارج گردیدند و این باعث شده که نرخ بیکاری کاهش یابد. زیرا نرخ بیکاری حاصل تقسیم جمعیت بیکار بر جمعیت فعال (متشکل از شاغل و بیکار) می­باشد و مشغول به تحصیل شدن این جمعِ کثیر مخرجِ کسر را کاهش داده و از این طریق نرخ بیکاری را بهبود داده­است.

به هر حال موارد فراوانی از قیاس مع­الفارق در گزارشهای هر دو طرف دیده می­شود که برشمردن آنها در حوصله­ی این نوشتار نیست. لیکن برخی موضوعاتِ دیگر، که از قضا عُمقی­تر هم هستند، بایستی مورد بذل توجه بیشتر قرار گیرد. یکی از این موضوعات، بحث کارایی و بسندگی این سبک از گزارش­دهیِ عملکرد می­باشد که متاسفانه تفاوت در استراتژی توسعه­ای کشورها در آنها ملحوظ نیست. همان­طور که بارها شنیده­ایم این روزها در علم اقتصاد شاهد رقابت دو جریان اصلی (بازارگرا) و غیراصلی (نهادگرا) هستیم که هر یک مقتضیات خاص خود را دارد. به عنوان مثال با آنکه در حال حاضر برونگرایی (توسعه­ی صادرات) تا حدی مورد قبول هر دو جریان است ولی طرفدارن جریان غیراصلی بر مفاهیمی چون قدرت درون­زا و ... اصرار می­ورزند. لذا نمی­توان بی­مهابا شاخص­های نقطه­ای این دو اقتصاد را با هم مقایسه کرد و ارزیابی و مقایسه­ی دستاوردهای آنان نیز اگر ممکن باشد در بلند مدت و آن هم با جامع­نگری و ملاحظات خاصی امکان­پذیراست. از این مهمتر ارزیابی ایستا و نقطه­ای (همانند شاخص­های اقتصاد کلان که امروزه بر سر زبانهاست) به درستی توانایی تبیینِ پویایی­های اقتصادی را ندارند. بنابراین مسئولین ما گرچه هنگام گلاویز شدن با هم اعداد و ارقام را مستنسک قرار می­دهند ولی امیدوارم در درون خود و در مقام برنامه­ریزی اتکای بیش از حد به آنها نداشته باشند. نه اینکه به اعداد و ارقام بی­اعتنا باشند بلکه محدودیت­ها و کاستی­های پشت پرده­ی محاسبات این شاخص­ها را نیز از نظر دور ندارند و به اصطلاح با "آمار فریب نخورند"

در نهایت موضوعی که از همه­ی مطالب فوق­الذکر مهمتر است، دغدغه­های رهبر عزیزمان پیرامون حفظ وحدت، رعایت انصاف و لزوم خوش­بینی دولتها به سلفِ صالحشان است. علاقمندان به نظام بیم آن دارند که سرمایه­ی اعتماد عمومی به دولتمردان، در تبادل بی­انصافی بین طرفین دعوا گم شود و خداوند متعال نیز هر دو گروهِ بی­انصاف را با اعداء تنها بگذارد و نظر یاری و لطفش را از آنها برگیرد. آیا اگر هریک از این دو گروه صرفا بیست درصد از حجم گزارششان را به تحسینِ واقعی (و نه نمایشی و از سر تواضع فروشی) دستاوردهای مثبتِ گذشتگان اختصاص می­داد، بهتر نبود؟ آیا اگر هر دوگروه (به خصوص آقای دکتر احمدی نژاد) خودش پیشقدم می­شد و مقداری از حجم گزارشِ عملکردش را به بیان نقصان­های دوره­ی تصدی و فرصتهای بهبود در آینده (به همراه ارائه­ی راهکارهای مُجمل) قرار می­داد، مردم بهتر سخنانش را نمی­پذیرفتند؟ آیا اگر آقای هاشمی و اعوانش در نقد دولت مقداری به مشکلات ساختاری اقتصاد ایران (که گریبانگیر همه­ی دولتهای پس از انقلاب بوده) نیز توجه می­کردند، چیزی از ارزش­هایشان کاسته می­شد ؟ آیا ...

امیدوارم که ریاست محترم جمهور در ارائه­ی گزارشی که وعده فرموده­اند، توصیه­های این برادر کوچکترشان را از نظر دور ندارند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار