جوان آنلاین: سیدمهدی حسینی از نیروهای پیشکسوت سپاه و همین طور از پژوهشگران حوزه دفاع مقدس در باره نحوه تشکیل سپاه میگوید: بعد از پیروزی انقلاب با توجه به اینکه طرز فکری مبنی بر تشکیل یک نیروی نظامی از دل مجموعه انقلاب وجود داشت، چهار گروه یا جریان اصلی داعیه تشکیل سپاه را داشتند؛ یکی دولت موقت بود که گارد ملی را تشکیل داد و افرادی مثل لاهوتی و ابراهیم یزدی به دنبال آن بودند. این نیروی گارد ملی با فرماندهی آقای دانش منفرد در میدان حر تشکیل میشود. پادگانهای موجود در میدان حر محل عملیاتی این نیرو بودند و ستاد مرکزیاش در خیابان پاسداران بود. گروه دوم را شهید محمد منتظری ایجاد کرده بود و بزرگانی، چون شهید کلاهدوز او را همراهی میکردند. شهید منتظری معتقد به اسلام بدون مرز بود و فعالیتهای بینالمللی داشت؛ بنابراین از مجاهدان اسلامی فلسطین و لبنان هم در گروهش استفاده میکرد. گروه سوم را حزب ملل و تعدادی از زندانیهای سیاسی دوران شاه مثل جواد منصوری، ابوشریف، مرحوم دوزدوزانی و... تشکیل دادند. نیروهای حزب ملل هم از قدیم مبارزه مسلحانه داشته و افرادی مثل ابوشریف در امور نظامی مهارتهایی داشتند. گروه چهارم هم که سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود. این سازمان از اجتماع چند گروه مسلح تشکیل شده بود. وجه مشترک همه این گروهها، مبارزه مسلحانه علیه رژیم طاغوت بود.
اجتماع گروههای مختلف
تا مدتی هر چهار گروه به صورت مستقل عمل میکردند، اما مسلماً نمیشد این استقلال عمل گروهها همیشگی باشد. باید در قالب یک گروه یا نهاد خاص قرار میگرفتند؛ بنابراین قرار شد همه این گروهها جمع شوند و با نام رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت کنند. چهرههایی مثل آقای رفیق دوست میآیند و برای وحدت این گروهها رایزنی و تبادل نظر میکنند. بعد قرار میشود هر کدام از این چهار گروه نمایندگانی را به پادگان جمشیدیه بفرستند. از حزب ملل ابوشریف، مرحوم دوزدوزانی و جواد منصوری میروند. از گروه شهید منتظری مرحوم محمدزاده، شهید کلاهدوز و آقای عبدالله محمودزاده میروند و از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی شهید بروجردی، محسن رضایی و آقای فروتن و از سپاه دولت موقت هم نمایندگانی میآیند. بعد از جلساتی که برگزار میشود یک اساسنامه با ۹ بند و چند تبصره تصویب میشود.
۷ واحد برای سپاه
بعد از رایزنیهای صورت گرفته، قرار میشود هفت واحد برای سپاه در نظر گرفته شود. این هفت واحد: فرماندهی، روابط عمومی، مالی و اداری، عملیات، آموزش، تدارکات، تحقیقات و اطلاعات بودند. بعد اساسنامه تصویب شده به شورای انقلاب میرود و پس از تأیید در آنجا، به خدمت حضرت امام برده میشود و ایشان هم فرمان تأسیس سپاه را صادر میکنند. البته حکم امام به صورت شفاهی بود. به همین ترتیب کارها روی روال مشخصی پیش میرود و مسئولان هر هفت واحد معرفی میشوند. آقای جواد منصوری اولین فرمانده سپاه میشود. ابوشریف مسئول عملیات میشود، رفیق دوست تدارکات، شهید کلاهدوز آموزش، یوسف فروتن روابط عمومی و... خلاصه هر معاونتی مسئول خودش را پیدا میکند. با تشکیل رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به سپاهی که زیر نظر دولت موقت تشکیل شده بود اعلام میشود نهاد شما دیگر قانونی نیست. بعد مقری که در خیابان سلطنتآباد (پاسداران کنونی) بود از آنها گرفته میشود و در اختیار ستاد فرماندهی سپاه قرار میگیرد و بعد اماکن دیگر سپاه در نقاط و پادگانهای دیگری پا میگیرد.