جوان آنلاین: مرد بنگاهدار که در جریان ارتباط با زنی تنها وی را به قتل رسانده بود، دوباره محاکمه و به مرگ محکوم شد.
مهرماه سال ۱۳۹۹ زنی به مأموران پلیس تهران خبر داد مادرش نازگل گم شده است. او گفت: چند سال قبل پدر و مادرم طلاق گرفتند و مادرم سرپرستی من و خواهرم را به عهده گرفت. بعد از آن من و خواهرم ازدواج کردیم و هر کدام به سر زندگی خودمان رفتیم و مادرمان هم تنها شد. من و خواهرم با مادرم تماس داشتیم و خیلی وقتها به او سرکشی میکردیم. زن جوان ادامه داد: امروز هر چه با مادرم تماس میگیرم به تماسهایم جواب نمیدهد. نگرانش هستم و احتمال میدهم برایش اتفاق بدی افتاده باشد.
کشف قتل
بعد از برقرارشدن تماس مأموران همراه آن زن راهی خانه زن میانسال شدند. آنها بعد از گشودن در خانه در حمام جسد زن میانسال را در حالی که به قتل رسیده بود، کشف کردند. با انتقال جسد به پزشکی قانونی و تشکیل پرونده با موضوع قتل عمد تحقیقات در این باره به جریان افتاد.
مأموران پلیس در جریان تحقیقات میدانی متوجه شدند آخرین بار مردی به نام کمال به خانه نازگل رفته بود.
یکی از همسایهها گفت: من کمال را در ساختمان دیده بودم و آن روز او را در حال خارج شدن از ساختمان دیدم و حتی کمی هم باهم حرف زدیم. کمال مردی بنگاهدار بود که به عنوان مظنون تحت تعقیب قرار گرفت و دستگیر شد. بررسی سوابق کمال نشان داد که او قبلاً به اتهام قتل همسرش بازداشت شده بود. کمال در جریان تحقیقات موفق شده بود رضایت اولیای دم را جلب کند.
شناسایی و بازداشت متهم
کمال وقتی مورد تحقیق قرار گرفت، مدعی شد هیچ رابطهای با نازگل ندارد و او را نمیشناسد. او وقتی با شواهد پلیس مواجه شد، مدعی شد نازگل برای اجاره خانه به بنگاه او رفت و آمد داشت و چند بار هم خانه به او نشان داده است. او در بازجوییهای بیشتر مدعی شد به عنوان سرویس هم در خدمت نازگل بود. متهم گفت: از آنجا که نازگل نمیتوانست راحت تاکسی بگیرد، من به عنوان سرویس برایش کار میکردم و رابطه دیگری با او نداشتم.
آغاز محاکمه
با کامل شدن تحقیقات بازپرس کمال را به اتهام قتل عمد مجرم شناخت و کیفرخواست علیه وی صادر شد. وقتی پرونده روی میز قضات دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت، اولیای دم در جلسه رسیدگی گفتند که خواستهشان قصاص است.
وکیل اولیای دم ابتدای جلسه گفت: تحقیقات نشان داده کمال قاتل است. او از مدتها قبل با مقتول در ارتباط بوده است، اما نازگل تصمیم میگیرد به این رابطه پایان دهد، با این حال کمال اصرار به ادامه رابطه داشته است و سرانجام هم او را به قتل میرساند. وکیل اولیای دم ادامه داد: متهم کلید خانه مقتول را داشته و شبانه بدون اجازه وارد خانه وی شده و حادثه را رقم زده است.
قصاص
متهم، اما وقتی در جایگاه قرار گرفت، جرمش را انکار کرد و گفت نقشی در ارتکاب قتل ندارد. او گفت: من به عنوان سرویس برای نازگل کار میکردم و او را به محل کارش میبردم. چندبار هم که در خانهشان کار داشت، وارد خانه شدم و کارهایش را انجام دادم تا اینکه متوجه شدم او با مرد دیگری ارتباط دارد، بعد از آن دیگر به خانهاش نرفتم.
دفاعیات متهم، اما مورد قبول هیئت قضایی قرار نگرفت و قضات وی را به قصاص محکوم کردند. رأی صادرشده با اعتراض متهم در دیوان عالی کشور بررسی و اعتراض او پذیرفته شد. قضات از دادگاه خواستند درباره مردی که مدعی به رابطه با نازگل بوده تحقیق شود، بنابراین پرونده بار دیگر روی میز هیئت قضایی قرار گرفت.
در جلسه رسیدگی به پرونده اولیای دم درخواست قصاص کردند. وقتی متهم در جایگاه حاضر شد، قاضی به او گفت مردی که وی ادعا میکرد با مقتول رابطه دارد اصلاً وجود خارجی ندارد. بررسیهای صورتگرفته پلیس تأیید کرده که مقتول با هیچ مرد دیگری در ارتباط نبوده است.
متهم وقتی در جایگاه حاضر شد، گفت: نتیجه تحقیقات را قبول ندارد. هیئت قضایی بعد از ختم جلسه وارد شور شدند و متهم به قصاص محکوم شد.