کد خبر: 1283331
تاریخ انتشار: ۰۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۳:۰۰
توسعه الگوی انقلاب اسلامی اجتناب ناپذیر شده است
انقلاب اسلامی از ابتدا به دلیل استقرار یک نظام سیاسی مستقل و سلطه‌ناپذیر با پشتوانه ایدئولوژیک اسلامی توانست مفهوم جدیدی را وارد نظام جهانی کند
فاطمه بصیری

جوان آنلاین: انقلاب اسلامی از ابتدا به دلیل استقرار یک نظام سیاسی مستقل و سلطه‌ناپذیر با پشتوانه ایدئولوژیک اسلامی توانست مفهوم جدیدی را وارد نظام جهانی کند. پس از آن، برخی مردم و حتی دولتمردان جهان وقتی با این مفهوم مواجه شدند، از آن استقبال کردند و برخی نیز با الگو قرار دادن آن، درصدد تغییر برآمدند. گفتنی است انقلاب اسلامی به عنوان نمونه‌ای از حکومت دینی مبتنی بر شریعت، برای مردم و کشور‌های مسلمان (اعم از شیعه و سنی) جذابیت دارد. 
تمایل به الگوبرداری و پیوستن به انقلاب، از همان ابتدا و گسترش آن به موازات قدرت یافتن و غلبه ایران بر توطئه‌ها و تهدیدات در جهان، سبب شد احساس خطر در دشمنان روزبه‌روز افزایش یابد، از این رو دستور کار ویژه مهار جمهوری اسلامی در رأس اقدامات آنها قرار گرفته است و متناسب با افزایش قدرت ایران نیز متحول می‌شود. رهبرمعظم انقلاب در همین رابطه در سخنان خود در روز دوشنبه فرمودند: «انقلاب اسلامی توانسته است خود را به عنوان یک هویت مستقل و یک پایگاه عظیم و امیدبخش برای ملت‌های منطقه و بلکه فرامنطقه حفظ کند و نگه دارد. علت عصبانیت مستکبران و مستعمران عالم از جمهوری اسلامی، ایستادگی و مقاومت ملت ایران در مقابل آنهاست.»


 توسعه خودجوش بینش مقاومت
 یکی از نتایج انقلاب اسلامی اثری است که در نظریه‌پردازی‌های انقلاب و افکار عمومی جهان گذاشته است. به طور کلی، کشور‌ها و جوامعی که تحت ستم سیاسی و اقتصادی از سوی کشور‌های قدرتمند و استکباری قرار دارند، از انقلاب‌ها تبعیت یا به آنها گرایش پیدا می‌کنند. 
یکی از مؤلفه‌های قدرتمند در رابطه با ظهور گفتمان انقلاب در منطقه، محور مقاومت است. با وجود آنکه معاندان و دشمنان انقلاب، از محور مقاومت تحت عنوان نیرو‌های نیابتی یاد می‌کنند، اما در حقیقت، خاستگاه و اهداف مشترک در میان مردم و برخی سیاستمداران سبب تأسیس تشکیلات محور مقاومت شد. در واقع، ایدئولوژی به عنوان چارچوب فکری مشترک، این گروه‌ها را حول اهداف مشخصی متحد کرده است، البته دشمن با هدف تضعیف، جلوگیری از گسترش مقاومت و هزینه‌دار‌کردن حضور مقاومت در کشور‌های منطقه این دروغ را ترویج می‌دهد. 
گفتنی است ایران در دهه‌های اخیر با استفاده از ابزار‌های سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک، نفوذ خود را در منطقه افزایش داده است. حمایت از گروه‌هایی مانند حزب‌الله لبنان، انصارالله یمن و گروه‌های مقاومت شیعه در عراق و سوریه، از سوی برخی کشور‌ها و قدرت‌های جهانی به عنوان تلاش برای «صادرات انقلاب» تفسیر شده است. این اقدامات، به ویژه در بستر رقابت‌های برخی در منطقه، چون رژیم‌صهیونیستی، باعث احساس تهدید در میان آنها شده است. تدارک و راه‌اندازی جریانات تروریستی در منطقه مانند داعش، از سوی غرب و حمایت برخی کشور‌های منطقه نشانه آشکاری از تقابل غیرمستقیم آنها با ایران و جلوگیری از تقویت محور مقاومت و نفوذ ایران در منطقه است، اما از سوی دیگر، دیدگاه فراایدئولوژیکی انقلاب در مقابله با استکبار و استعمار سبب فراگیرشدن آن در جهان شده است. برای کشور‌های غیرمسلمان، اصول بنیادین انقلاب اسلامی دارای گزاره‌های جهانشمول منبع الهام و تأسی واقع شده است. موفقیت نسبی ایران در ایجاد نظام مستقل در برابر فشار‌های خارجی، به عنوان الگویی برای جنبش‌های آزادیخواه در نقاط دیگر جهان همچون آفریقا و امریکای‌جنوبی مطرح می‌شود. 


 تکاپوی ناکام در حذف گفتمان انقلاب
با توجه به موارد گفته شده، آنچه سبب شده است جمهوری اسلامی در مرکز توطئه‌چینی و تهدیدات کشور‌های متخاصم قرار گیرد، خطر ترویج و گسترش گفتمان انقلاب در جهان است چراکه انقلاب اسلامی و نهضت آن هم در نظریه‌پردازی، همه ارزش‌های برآمده از مکاتب غربی را به چالش کشید و هم از نظر عملی، تهدیدی برای منافع نامشروع آنها شد. در مجموع، انقلاب اسلامی همه موجودیت غرب و تمدن برآمده از فرهنگ غربی را تهدید کرد. 
به عنوان نمونه، در امریکای‌جنوبی سابقه سال‌ها استعمار و غارت منابع کشور‌ها که به گسترش فقر و عقب‌ماندگی در آنجا منجر شده است، باعث همدلی افکار عمومی با اصول انقلاب اسلامی که بر حمایت از مستضعفان و ایستادگی در برابر ظلم و استیلا تأکید می‌کند، شده است، از این رو در میان اندیشمندان متأخر امریکای‌لاتین نیز این نگرش وجود دارد که شعار مبارزه با استکبار جهانی در انقلاب اسلامی را مترادف با ضدیت خود با امپریالیسم تلقی می‌کنند. 
خروج ونزوئلا، بولیوی، کلمبیا، اکوادور، پرو و پاناما از استعمار غرب سبب شد امریکا توجه ویژه‌ای را برای براندازی و تغییر حاکمیت این دولت‌ها برای بازگشت نظام استعماری به خرج دهد. از سوی دیگر، واشینگتن تلاش می‌کند از نفوذ ایران در این منطقه جلوگیری کند. به طور مثال، کاخ سفید کشور‌های امریکای‌لاتین را برای حمایت از کمپین ضدایرانی «فشار حداکثری» ترامپ، تحت فشار می‌گذارد. 


 دلیل تحت فشار قرار دادن ایران
در مجموع و با توجه به موارد ذکرشده، گفتمان انقلاب اسلامی بر پایه مقاومت در برابر سلطه‌جویی غرب (به ویژه امریکا) و حمایت از جنبش‌های مستضعفان شکل گرفته است. این رویکرد در تقابل مستقیم با منافع استراتژیک قدرت‌هایی مانند ایالات‌متحده و متحدان عربی آنها قرار دارد. 
علاوه بر آن، کشور ایران اکنون در سطح منطقه و در بین کشور‌ها و قدرت‌های جهانی نقش و قدرت تعیین‌کننده‌ای دارد و مؤلفه‌ای مهم در معادلات سیاسی و تصمیم‌گیری‌های جهانی محسوب می‌شود، به طوری که سیاست «من‌های ایران» هیچ گاه نه در منطقه و نه در جهان قابلیت اجرایی‌شدن ندارد.
به عقیده تحلیلگران، جهت‌گیری سیاست خارجه ایران در تمام مناقشه‌های منطقه چه در فلسطین، سوریه، قره‌باغ و افغانستان به سمت ایجاد امنیت و ثبات حفظ منافع کشور‌ها در قبال آن بوده است. ایران با فعالیت‌های برون‌مرزی برای کسب این جایگاه، حتی به یک نیروی بازدارنده تبدیل شده و معادلات آتی غرب را به نقطه شکست رسانده است. علاوه بر آن، توسعه همکاری مشترک ایران با سایر کشور‌ها و روند رو به سرعت الحاق ایران به سازمان بین‌المللی که موجودیت آن برای مقابله با سیاست‌های سلطه‌گرایانه غرب است، مانند بریکس و شانگهای خطر جدی برای غرب به نظر می‌آید. 
در این میان، تثبیت قدرت‌های جدید مانند چین و روسیه و تضعیف نسبی هژمونی امریکا، فضایی را ایجاد کرده است که ایران بتواند با اتحاد با این قدرت‌ها، نقش خود را در معادلات منطقه‌ای و جهانی ارتقا دهد، از این رو است که همکاری‌های ایران با روسیه یا مشارکت در ابتکارات چین (مانند توافق ۲۵ساله) از سوی غرب به عنوان عاملی برای تشدید خطر تلقی می‌شود، از این رو دشمنان و در رأس آن امریکا، از هر ابزاری برای تحت فشار قرار دادن و انزوای ایران استفاده کرده‌اند. 
غرب با تحریم‌ها، ترور‌های هدفمند از ابتدای انقلاب و اتهامات مربوط به برنامه هسته‌ای و موشکی ایران، این تقابل را به سطحی بحرانی رسانده است و هرگونه تلاش ایران برای تثبیت الگوی خود را به عنوان «تهدید» جلوه می‌دهد، اما این تلاش‌ها با رسوایی دولت امریکا و رفتار تهاجمی غرب در قبال مردم بی‌دفاع جهان با شکست مواجه شده است و اکنون کاخ سفید در میان افکار عمومی به دلیل همکاری با رژیم‌صهیونیستی، شریک جنایت در فلسطین محسوب می‌شود. علاوه بر آن، برملاشدن ماهیت تروریستی و غاصب بودن رژیم اشغالگر، امریکا و رژیم‌صهیونیستی را به عنوان «تهدید» برای جهان معرفی کرده است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار