جوان آنلاین: کاش میشد زمان را قدری به عقب برگرداند؛ فقط چند ماه تا حداقل بتوانیم هر طور شده جلوی این همه تحقیر را بگیریم، تا حداقل تیمهای درپیتمان را طوری آماده کنیم که نروند جلوی بزرگان آسیا کیسه گل شوند تا آبروی نام ایران نرود. تحقیر شدیم، آن هم با فوتبالی که همین حالا هم باید از فسادش بنویسیم. تحقیر شدیم، چون هم در زمین و هم در پشت میز فوتبال فرسنگها با دنیای حرفهای فاصله داریم. تحقیر شدیم، چون فقط خواستیم اسممان در جمع نخبگان باشد و بعد به آن بنازیم تا آقایان به خودشان ستاره بدهند.
سهشنبه شب تحقیر شدیم، درست مثل دوشنبه شب! حالا همه نشستهاند چرتکه میاندازند که باید چطور شود تا صعود کنند. خب صعود کنیم که چه شود؛ برویم باز هم مقابل الهلال و النصر و بقیه تحقیر شویم؟!
سهشنبه شب یک ایران دست به دعا برداشته بود که بازی دقیقه ۲۰ تمام شود. دعا میکردیم که داور سوت بزند و بگوید تمام شد. با این اوصاف برویم مرحله بعد؟ کاش یکی پیدا شود و ما را نجات دهد. بخدا فوتبال ارزش این همه تحقیر شدن را ندارد.
هفته هفتم لیگ نخبگان آسیا واقعیت تلخی را به صورت واضح نشان داد و با صدای بلند فریاد زد که جای ما در جمع نخبگان قاره کهن نیست. هفته تلخی که با سردرگمی استقلال شروع شد و با افتضاح پرسپولیس تمام و متأسفیم که در این میان نه آبیها ضربه خوردند و نه سرخها، فقط نام بزرگ ایران بود که تحقیر شد.
حتماً توقع دارید از بار فنی بازی بنویسم؛ قبول، فقط یک جمله میتوان گفت، الهلال مثل همیشه لولهمان کرد، مثل بقیه که تحقیرمان کردند. اینها سالهاست که از ما فاصله گرفتهاند و ما خیال میکنیم آقای آسیا هستیم. میخواهید از نکات فنی بازی بنویسیم، پس خوب توجه کنید؛ الهلال به پرسپولیس رحم کرد. نیمه دوم با پرسپولیس بازی کرد تا ما تصور کنیم سرخها دارند خوب بازی میکنند. پرسپولیس همان ترکیب همیشه بازندهاش را راهی میدان کرد، اصرار به استفاده از کنعانیزادگان و پورعلیگنجی پراشتباه، سروش رفیعی پرمدعا و علیپور گل خرابکن همان چیزی بود که الهلال نیاز داشت تا در ۲۰ دقیقه اول کار را تمام کند. تازه جناب کارتال به این نفرات بیکیفیت، سردار درسون را هم اضافه کرده بود که تنها با یک جلسه تمرین در ترکیب ثابت قرار گرفت تا هم گل خالی را نزند و هم در پایان نیمه اول تقاضای تعویض پیراهن به بازیکن رقیب را بدهد. راستی یکی از مسئولان پرسپولیس بپرسد این را از کجا پیدا کردهاید، اصلاً میداند فوتبال ۹۰ دقیقه است؟
نیمه دوم احمدزاده، سعید مهری و آلکثیر به میدان آمدند تا روند حرکت تیم بهتر شود. بهتر هم شد و به گل هم رسید، اما یادمان باشد که الهلال همان نیمه اول کار را تمام کرد، والا. حالا جناب کارتال هرچه میخواهد بگوید، چیزی که همه دیدند فرسنگها با اداعای او فاصله دارد.
آنچه سهشنبه شب رخ داد، تحقیر فوتبال ایران بود. تحقیری که چند ماه است آغاز شده و نمیخواهد تمام شود. کاشایافسی، مهدی تاج را بخواهد و بگوید شما بروید دنبال توپبازیتان تا حداقل اینقدر خوار و خفیف نشویم. حتماً میگویید فوتبال برد و باخت دارد؛ باشد قبول، ولی حداقل بگویید آخرین بازی که یک تیم ایرانی همین الهلال را برده کی بوده؟ اصلاً کاری با بقیه نداریم، فقط همین الهلال را بگویید. کاش یکی پیدا شود و یقه فوتبالیها را بگیرد و بگوید شمایی که فساد سرتاپایتان را گرفته چکار به لیگ نخبگان آسیا، شما بروید با ستارههای خیالیتان خوش باشید. اینقدر تاریخ را برای خودتان مرور کنید که چه بودیم و چه تا جانتان در برود. گواردیولا چه خوب گفت که هوادار به ورزشگاه میآید تا برد تیم من را ببیند، نه اینکه تاریخ را مرور کند. پپ حتماً از این دوران سخت عبور میکند و ما با این مدیران و این فوتبال فشل قطعاً هیچوقت.
یک لحظه فکر کنید، به چه چیز این فوتبال میتوان دل خوش کرد. فوتبالی که فساد از سروکولش بالا میرود و تمام پروندههای فسادش به دلایل نامعلوم بینتیجه رها میشود! فوتبالی که دلالی دو تیم بزرگش را به خاک سیاه نشانده است. فوتبالی که بیکارها و بیکیفیتهای فوتبال در هر جای دنیا آدرسش را یاد گرفتهاند؛ میآیند و دلار بار میزنند و میروند، تازه اگر خودشان هم نیایند و نخواهند که بیایند، ما آدم دنبالشان میفرستیم که بیا اینجا پول مفت مردم و بیتالمال هست، بیا بیکار نمان!
سهشنبه شب تحقیر شدیم و دیدیم که دیگران چگونه «کار نیکو کردن از پر کردن است» را برایمان معنا کردند. دیدیم که الهلال چگونه بازیکن میخرد و خرج میکند و ما چگونه. البته قبلاً هم دیده بودیم، اما سهشنبه شب اوجش بود. کاش همه اینها خواب بود. کاش یکی از این کابوس بیدارمان کند، ولی نیست، تمام اینها عین واقعیت فوتبال ایران است. فوتبال فاسدی که حالا آبروی ایران و ایرانی را هم میبرد. کاش یکی نجاتمان دهد.