جوان آنلاین: چندین سال است صفحات زرد اینستاگرامی در مورد رفتن محمدرضا پهلوی از کشور ادعا میکنند که شاه برای جلوگیری از خونریزی کشور را ترک کرد. اکنون براساس اسناد و منابع تاریخی این ادعا را بررسی خواهیم کرد.
به گزارش فارس، در این گزارش برخی از اقدامات رژیم پهلوی در کشتار و قتلعام مردم را بررسی خواهیم کرد، اما قبل از آن بد نیست به این نکته اشاره کنیم که فرار شاه در ۲۶دی ۱۳۵۷ تنها فرار وی نبود.
محمدرضا پهلوی در دوران ۳۷ ساله حکومت خود، به غیر از دی ۱۳۵۷ در مرداد ۱۳۳۲ نیز برای در امان ماندن از حامیان مصدق، از کشور فرار کرد و به ایتالیا رفت.
اما موضوع اصلی این است که سلطنتطلبها با استفاده از سیاهی لشکر مجازی خود، قصد دارند با دروغپردازیها و داستانسازیهایی که در شبکههای اجتماعی صورت میدهند، حقایق تاریخ را از ذهن مخاطب پاک کنند و یک روایت غیرواقعی به آنها ارائه دهند. یکی از مهمترین دروغهایی که پهلویها آن را با صدایی بلند در گوش افکارعمومی فریاد میزنند، این است که شاه مردم را نکشت و برای اینکه خون کسی ریخته نشود، تصمیم به ترک کشور گرفت.
در ادامه، نمونههایی از اسناد و منابع تاریخی را مورد بررسی قرار خواهیم داد و خواهیم دید که اتفاقاً رژیم محمدرضا پهلوی، نه تنها نگران جان مردم نبود بلکه خود او شخصاً در بسیاری از کشتارها و قتلعامها، بهطور مستقیم سهیم بود.
یکی از این موارد کشتار و خونریزی از سوی شاه، مربوط به مرداد ماه سال ۱۳۳۲ است که اتفاقاً محمدرضا پهلوی در پس این وقایع، مجبور به فرار از ایران نیز شده بود. «یرواند آبراهامیان» مورخ ایرانی- امریکایی خاورمیانه و استاد برجسته تاریخ در کالج باروخ و مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه نیویورک در کتاب «تاریخ ایران مدرن» مینویسد: «نیویورکتایمز گزارش کرد تلفات درگیریها بیش از ۳۰۰کشته بوده است، اما شاه واقعه ۲۸مرداد را انقلاب بدون خونریزی و قهرمانانه مردم برای پادشاه محبوب خود، نامید». (منبع: آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، صفحه. ۱۲۱)
همینطور واقعه ۱۵خرداد سال ۱۳۴۲ نیز که اسدالله علم در آن زمان نخستوزیر کشور بود، جالب توجه است. کریستن دلانوا، مورخ فرانسوی در کتاب «ساواک» مینویسد: «اوایل ژوئن ۱۹۶۳ به دلیل سخنرانیهای تند آیتالله خمینی، شاه دستور دستگیری او را میدهد. نیروهای نظامی وارد حوزه علمیه [فیضیه]قم میشوند. بیمحابا به رگبار میبندند و میکشند. ۱۸ تن از مدرسان و طلبهها قربانی میشوند. در همین زمان مأموران ساواک و سربازان وارد بیت آیتالله خمینی میشوند و او را دستگیر و جبراً به تهران میبرند و زندانی میکنند. مردمی که خواستار آزادی آیتالله خمینی بودند، به خیابانهای شهرهای بزرگ کشور هجوم آوردند. در تهران [۱۵ خرداد ۱۳۴۲]صف تظاهرکنندگانی که به سوی مجلس حرکت میکرد، از سوی نظامیان به خاک و خون کشیده میشود. شمار کشتهشدگان به صدها نفر بالغ میشد» (منبع: کریستتین دلانوا، ساواک، صص ۸۶ -۸۷).
اما موارد دیگری نیز از کشتارهای ارتش پهلوی وجود دارد که اتفاقاً در سالهای پایانی این رژیم به وقوع پیوستند. از آنجا که ادعای سلطنتطلبان مبنی بر عدمکشتار مردم از سوی شاه مربوط به دوران پایانی سلطنت است، به برخی از این قتلعامها اشاره خواهیم کرد.
یکی از این موارد، کشتار مردم تبریز در بهمن ۱۳۵۶ بوده است. به گفته «جان دی استامپل» استاد دانشگاه کنتاکی، حدود ۵۰هزار نفر در تظاهرات تبریز شرکت کرده بودند که طبق برخی آمارها، حدود ۳۰۰نفر کشته و ۵۰۰ تا ۷۰۰نفر از تظاهرکنندگان زخمی شده بودند (منبع: جان دی استامپل، درون انقلاب ایران، صص۹۲ - ۳۹).
همچنین «فرد هالیدی» نویسنده و متخصص روابط بینالملل و خاورمیانه در کتاب «ایران: دیکتاتوری و توسعه» با اشاره به واقعه تلخ میدان ژاله در ۱۷شهریور ۱۳۵۷ مینویسد: «در میدان ژاله تهران بین سربازان و تظاهرکنندگان، درگیری بهوجود آمد و در تکرار دلخراش واقعه ژوئن ۱۹۶۳ میلادی [خرداد ۱۳۴۲ شمسی]حدود ۳ هزار نفر کشته شدند» (منبع فرد هالیدی، ایران: دیکتاتوری و توسعه، صفحه۲۹۲).
حال با توجه به این اسناد و منابع تاریخی، آیا میتوان چنین ادعایی مبنی بر اینکه «شاه نکشت و رفت» را از کسی پذیرفت؟