جوان آنلاین: آنچه رشد و گسترش جنبشهای فمینیستی را در دنیای غرب رقم زد، همراهی نظام سرمایهداری با خواستههایی بود که به بانوان مجال میداد خود را به جامعه عرضه کنند، در اجتماعی که برنامه داشت با صنعتی شدن به جهان مدرن قدم بگذارد. جهش اقتصادی که ذات هلوع اومانیستی در کعبه آمال خود دیده بود، میسر نمیشد، مگر اینکه زن و مرد پا به پای یکدیگر چرخهای صنعت را به گردش درآورند و چه فرصت ذیقیمتی بود اینکه زنان نیز خود طالب و مشتاق گشودن درهای خانه به سوی جامعه باشند.
اما جامعهای که انتظار زنان را میکشید قرار نبود به آنها عزت نفس، رتبه و مقام انسانی به جهت بروز ملکات فاضله و قابلیتهای راشده اعطا کند که نه هیچ سنخیتی با اخلاقیات فروید و نه فلسفه لیبرالی به جا مانده از جان لاک و اقتصاد آدام اسمیتی در آن یافت میشد و نه مطامع شرکتها و کارتلهای یهودی را تأمین میکرد بلکه مدرنیته سفرهای مرصع جهت نمایش رونق در بازار عرضه و تقاضا برای بانوان گسترانیده بود که جهت حاضر شدن بر سر آن، زنان هر چه متبرجتر بودند، خواستنیتر میشدند. حتی عرصه دانش هم اگر زنان را در خود پذیرفت و به آنها مجال رشد و ترقی داد، از این رو بود که هیچ توسعهای فارغ از علم ممکن نیست و فزاینده شدن روال توسعه، نیاز به تولیدکنندگان بیشتر داشت، هم در عرصه علم و هم در عرصه کالا و البته بانوان، چند منظوره مفید بودند چراکه در حکم کالا به فضای تبلیغ و تصویر نیز کشانده شدند.
نقل این سرگذشت از آن رو رقم خورد که بگوییم جهانبینی حاکم بر هر نظامی، نقشهایی متناسب با تفکر و مرام و رویه حاکم بر آن را طلب میکند، حال آیا ممکن است با جهانبینی توحیدی و الهی همان نقشهایی را برای بانوان تعریف کنیم که اگزیستانسیالیسم اصالت داده به انسان، فارغ از معنا و هویت ملکوتی، برای آن شرح و بسط کرده است؟
چگونه است که امروز در گام دوم انقلاب همچنان شاهد آنیم که عرصههای حاکمیتی تصمیمساز و قانونپرداز درصددند با ایجاد خطای محاسباتی فاحش، به طرز مضحک و دردآوری، اولویتهای بانوان را دستکاری کنند، بیاهمیتها را مهم جلوه دهند و مسئله روز ما در حوزه زنان بشود آنچه نه تنها هیچ تناسبی با نقشه راه ترسیم شده در نظام وارههای هدفمند و تعالیمحور مندرج در الگوی پیشرفت ایرانی- اسلامی ندارد بلکه مدام در حال گریززدن به انحرافات دیکتهشده ماتریالیستی و حیات نامعقول غربی است؟