جوان آنلاین: از سال ۱۹۷۷ ایران به اسکار فیلم معرفی کرد و اولین فیلم «دایره مینا» به کارگردانی داریوش مهرجویی بود، از آن تاریخ به امروز ایران برای عرضاندام در محافل خارجی فیلمی را به اسکار معرفی کردهاست با اینکه همه میدانیم که اساساً جشنوارههای غربی سیاستزدهاند و دشواریهای خاصی مقابل لابیهای مختلف دارند. این را میشود در جشنوارههای مهمی مثل کن یا ونیز جستوجو کرد که فیلمهایی را که با سیاستهای خاصی گره خوردهاند، ضریب میدهند با این حال داستان اسکار قدری متفاوت است.
امسال برای اسکار ۲۰۲۴ آکادمی انتخاب فیلم که شامل چند کارگردان و بازیگر است، از میان فیلمهای «رکسانا» به کارگردانی پرویز شهبازی، مستند «ایساتیس» به کارگردانی علیرضا دهقان، «شهرخاموش» به کارگردانی احمد بهرامی و «در آغوش درخت» به کارگردانی بابک خواجه پاشا و چند فیلم دیگر «در آغوش درخت» را انتخاب کردهاند. البته که در روزهای گذشته انتخاب «رکسانا» به عنوان انتخاب آکادمی به گوش میرسید، اما تصور میشود که «رکسانا» به دلیل موضوع تلخ اجتماعی که دارد و به دلیل اکران عمومی نشدن این فیلم نتوانسته به انتخاب اعضای آکادمی برسد.
اما چرا «در آغوش درخت»
در این سالها که ایران برای اسکار فیلم انتخاب میکند، فقط سه فیلم در اسکار پذیرفته شده و تنها دو فیلم موفق به گرفتن اسکار شدهاند ما میدانیم که اسکار مختصات خودش را دارد و اساساً برخی تمهیدات آن فرسنگها از هنر دور است، به همین دلیل مقیاس آنان برای پذیرفتهشدن پارامترهای مختلفی دارد، اینکه تهیهکننده یا پخشکننده فیلم خارجی باشد یا اینکه کارگردان نامآشنایی در جهان باشد. «در آغوش درخت» دور از این پارامترهای انتخابی از سوی اسکار است، اما یک فیلم کاملاً ایرانی و بومی است؛ فیلمی که نه میخواهد به جشنوارههای خارجی باج بدهد و نه سیاهنمایی میکند. در آغوش درخت فارغ از اینکه بخواهد فیلم جشنوارهها باشد، یک اثر اجتماعی و بومی ایرانی است؛ بحرانی که در فیلم شکل میگیرد و این بحران قطعاً میتواند جهانشمول باشد. اساساً بارها پیش آمده که فیلمهای سیاه اجتماعی به اسکار معرفی شوند، اما این بار آکادمی اسکار فیلم درستی را انتخاب کردهاست؛ اثری که به هیچوجه قصد ندارد درباره ایران عزیزمان سیاهنمایی کند، چراکه «در آغوش درخت» اثری است که درام را میشناسد و حتی نگرشی تأملآمیز به خانواده و فرهنگ ایرانی دارد.
سینمای ایران باید فرهنگ را نشان غربیها بدهد، ایجاد خانواده در مملکت ما میتواند نشانی از پویایی فرهنگی باشد. «در آغوش درخت» راهش را درست طی میکند و میتواند حرفش را خارج از لکنت و ادعای عجیب و غریب بیان کند. به همین دلیل این فیلم میتواند یک اثر اجتماعی مهم برای معرفی خانواده ایرانی باشد، چراکه مسئله دارد و مسئلهاش هم میتواند جهانی باشد. خواجه پاشا به عنوان کارگردان کوشیده تا جهانی از یک خانواده بسازد؛ خانواده ایرانی که جهانیان میتوانند آن را بپذیرند، چراکه تا قبل از این، کارگردانان ایرانی فکر میکردند فیلم ضد ایرانی میتواند در اسکار پذیرفته شود، اما فیلم انسانی و فیلمی که بتواند تأملبرانگیز باشد، برای مخاطب جهانی تأثیربرانگیزتر است. در این میان فیلم «در آغوش درخت» نهتنها فیلم خانواده است، بلکه تلاش کرده یک اثر ایرانی باشد.
انتخاب این فیلم برای اسکار میتواند نکته مهمی باشد، اما یادمان باشد که محافل و جشنوارههای غربی، فیلمی از ایران میخواهند که سیاهنمایی مطلق باشد. امسال «در آغوش درخت» اثر مثبتی از سینمای ایران است که اگر پذیرفته نشود هم باز میتواند تأثیر خوبی داشتهباشد.