جوان آنلاین: ابتدای همین ماه بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای هیئت دولت تأکید داشتند: اگر لایههای عمیق هوش مصنوعی در کشور تأمین نشود، ممکن است به زودی کشورهای غربی، آژانسی مانند آژانس انرژی اتمی ایجاد کنند تا از طریق آن در مورد میزان دسترسی دیگران به این علم مجوز صادر کنند. اکنون خبرهایی حاکی از شکلگیری هوش مصنوعی منتشر میشود. بر مبنای کنوانسیونی که از سوی بیش از ۵۰کشور از جمله کانادا، ژاپن و استرالیا و همچنین رژیمصهیونیستی تدوین شده امریکا، انگلیس و اتحادیه اروپا قرار است اولین معاهده بینالمللی حقوقی الزامآور در مورد استفاده از هوش مصنوعی را امضا کنند. همه اینها یعنی آژانس هوش مصنوعی در حال شکلگیری است و بازماندن از این عرصه، عقبافتادگی بیننسلی درپی خواهد داشت که رهبر معظم انقلاب بارها نسبت به این موضوع هشدار دادهاند. در این شرایط و برای اینکه بیشتر با ماهیت هوش مصنوعی و کارهای انجامشده در این خصوص آشنا شویم، «جوان» گفتوگویی با محمد نژادپور، رئیس میز هوش مصنوعی ستاد علم شورای عالی انقلاب فرهنگی داشته است.
سند هوش مصنوعی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید، قرار است چه کاری انجام دهد؟ به چه منظور تصویب شده و الان به کجا رسیده است؟
این سند یک سند وفاق ملی است. عملاً میخواستیم آحاد جامعه به یک درک مشترک، برای بهرهبرداری از فرصتهای هوش مصنوعی و همچنین پرهیز از خطرات احتمالی که هوش مصنوعی میتواند در مواجهه با انسان داشته باشد، برسد. بالاخره اگر یک سیستم هوشمندی با یک کودک، جوانی یا هر کسی مراودات کنترلنشده داشته باشد، میتواند به انسان آسیب بزند، بنابراین هم برای استفاده از فرصتها و هم برای پیشگیری و پیشبینی مخاطرات احتمالی لازم بود برنامه بلندمدتی برای جمهوری اسلامی ایران در این زمینه نگارش شود. در این برنامه چشماندازی طراحی شده است که جایگاه ایران را در ۱۰ سال بعد در مقیاس جهانی نشان میدهد، یعنی ما دوست داریم ایران با استفاده از هوش مصنوعی خودش را به کجا برساند و در چه عرصههایی از آن استفاده کند. در بخش حکمرانی، خدماتی که دولت در اختیار مردم قرار میدهد، در بخش صنایع، بازارهای مالی و بخشهای مختلف توانمندیهای دارد که میتواند بهکارگیری شود. برای اینکه آن چشمانداز محقق شود، تعدادی اهداف کلیدی مطرح شده است و در ذیل آن اهداف را تفسیر کردهایم. منظور از تفسیر نیز اینکه یعنی برای آن شاخصه تعریف کردهایم که مثلاً اگر میگوییم نیروی انسانی مفید و مؤثری برای هوش مصنوعی داریم، این نیروی انسانی بر اساس شاخصها به چه معناست. مثلاً اگر ما میگوییم، نیروی انسانی مفید و مؤثری برای هوش مصنوعی داریم شاخصههای این نیروی انسانی چیست. برای هر هدفمان شاخصههایی را بیان و برای دستیابی به اهداف راهبردهایی را ترسیم و ذیل راهبردها اقدامات ملی و کلان کشور را ترسیم کردهایم و در نهایت برای اینکه سامانی پیدا کند و هر کس بداند چه نقشی در هوش مصنوعی دارد، در این رابطه اولویتهایی را در عرصه ملی معرفی کردهایم. مثلاً در عرصه آموزش اولویت کلان کشور چیست و برای تحقق این سند نیز ساختاری پیشبینی کردهایم که این ساختار شامل سازمان ملی هوش مصنوعی جمهوری اسلامی ایران است که قرار است عملاً پیگیری اجرای این سند را آن سازمان بر عهده گیرد. آن سازمان و اجرای سند یک شورای عالی دارد که با مسئولیت ریاست جمهوری اسلامی ایران تشکیل میشود و همچنین اعضایی دارد که از وزارتخانهها و بخشهای مختلف کشور در آن عضو هستند. خود این سند هم باید هر دوسه سال یکبار در ذیل شورای عالی انقلاب فرهنگی بهروزرسانی شود و اگر جایی نیاز به تغییر دارد و باید بهینهسازی شود، این مسئله در خود شورا دنبال میشود.
بر اساس مقایسههایی که خود شما تعیین کردهاید، ما در حوزه هوش مصنوعی در منطقه و جهان کجا هستیم؟ قرار است ۱۰سال دیگر کجا باشیم؟
در شاخصهها خیلی جایگاهها واضح شده است. شما وقتی در ذیل اهداف، شاخصههای هدف را میبینید، با توجه به اینکه نزدیک ۳۰ شاخص در آنجا وجود دارد جایگاه ایران معلوم شده است. اینکه کجا هستیم، قرار است به کجا برسیم و مقصد نهایی هم در آن مشخص شده است، البته این شاخصهها هم از روی شاخصههای بینالمللی برداشته شده، یعنی مطالعات زیاد کارشناسی انجام شده است که چه شاخصههایی را روی آن کار، انجام دهیم، کدام شاخصهها مهم است و کدام جدیتر هستند و در نهایت با خرد جمعی که در آن شورا بوده، وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب ما در آن مشخص شده است. همچنین این سند کلانشاخصی دارد که میگوید ایران باید در افقی ۱۰ ساله جزو ۱۰ کشور اول دنیا باشد.
الان چندم هستیم؟
الان این کلانشاخص ترسیم نشده است که بفهمیم جزو ۱۰ کشور برتر هستیم یا نه و سازمان ملی هوش مصنوعی قرار است برود بررسی کند که ما الان در آن کلانشاخص کجا هستیم، ولی مثلاً عرصه علم و فناوری یکی از شاخصهاست که البته خودش نیز یک کلانشاخص محسوب میشود، چون مجموعهای از کل اقدامات یک نظام در لایه دانشگاهی، حمایت از استادان، راهاندازی دانشگاه، کنکور، ثبتنام بچهها، فارغالتحصیلی، ارشد و دکترا را شامل میشود. حالا وقتی که شما میگویید من در علم و فناوری فلان جا هستم، یعنی انگار شما همه اقدامات کشور در این حوزه را دارید شخم میزنید و ما در لایه علم و فناوری رتبه شانزدهم را داریم. یک کلانشاخص دیگر داریم که به بحث میزان آمادگی و زمینهسازیای که دولتها در هر کشوری شکل میدهند تا هوش مصنوعی بتواند آنجا بالنده شود و رشد کند، برمیگردد. اینها مجموعهای از اقداماتی است که شاید نزدیک ۳۰ یا ۴۰ شاخص را شامل میشود، یعنی خود این موضوع نیز یک کلانشاخص است. ما در اینجا رتبه ۹۶ را داریم، یعنی در بخشی که حکمرانی موضوعاتی را باید دنبال کند و شاخصهای آن را جلو ببرد تا در نهایت با این کلانشاخص آمادگی جمهوری اسلامی برای بالندگی هوش مصنوعی در کشور رشد کند، رتبه ۹۶ را دارا هستیم. کلانشاخص دیگری که وضعیت ایران را نشان میدهد موضوع داده است. بالاخره هوش مصنوعی خیلی به داده وابسته است و اغلب کارهایی که میکند، نیازمند این است که داده داشته باشد و بتواند این داده را در نظام خرد خودش به اطلاعات تبدیل و از آن استفاده کند. در اینجا مسئله این است که دسترسی به داده در تمام دنیا با چالشها و موضوعاتی مواجه است. به این دلیل که افراد خصوصاً حقوقیها، مانند شرکتها، سازمانها، نهادهای دولتی و عمومی خیلی تمایل ندارند دادههایی را که دارند، در اختیار جای دیگری قرار دهند. ما در ایران در این زمینه ضعف عمومی داریم. دولت یا وزارتخانه ما خیلی علاقهای ندارد دادههای خودش را در اختیار مردم قرار دهد و به اشتراک بگذارد. یک شرکت، بانک و ... هم چنین علاقهای ندارد و این موضوع هم به میزان نظام حکمرانی داده بازمیگردد. نظام حکمرانی داده خودش یک سیستم و ساختار است، از لحظهای که خلق میشود تا لحظهای که پردازش و منتشر و از آن اطلاعات احصا میشود و برای سایر کارکردهایی که به نظام حکمرانی داده مربوط است، مانند نمایهسازی، بصریسازی، اشتراکگذاری و ... از آن استفاده میشود. در اینجا یک کلانشاخص بزرگ داریم که متأسفانه رتبه ما بین ۱۷۰ تا ۱۸۰ کشور دنیا ۱۳۴ است. این شاخصهایی که بیان شد، نشان میدهد لایه علم و فناوری ما کار خود را بلد بوده، انجام داده و سرمایهگذاری هم درست بوده است و با جایگاه ۱۰ کشور برتر دنیا فاصله زیادی نداریم، هرچند با سرمایهگذاری دیگر کشورها اگر مراقبت نکنیم، ممکن است رتبه ۱۶ ما فردا ۲۰ یا عقبتر هم برود. اگر کمی در این خصوص سرمایهگذاری کنیم، میتوانیم خودمان را به ۱۰ کشور برتر برسانیم.
آیا اینکه از نظر علمی در موضوع هوش مصنوعی رتبه خوبی داریم، کافی است؟
آن چیزی که موجب میشود مردم از هوش مصنوعی استفاده کنند، کارهای علمی، در آزمایشگاه و نزد یک استاد در مقاله نیست بلکه این باید تبدیل به سیستم هوشمند شود و سیستم هوشمند نیز همه جا میرود. سیستم هوشمندی که در کشور نیاز است، مجموعهای از رباتیک، مکانیک و صنعت خودرویی است و این موضوع اقدامات زیادی میخواهد تا جلو برویم و آمادگیهای بسیاری باید در کشور خلق شود. اکنون ما در آمادگیای که دولت باید خلق میکرده است، ضعیف هستیم و رتبه۹۶ را کسب کردهایم. در مرحله بعد یعنی آنجایی که به بحث داده بازمیگردد، عملاً ما باید داده را در اختیار یک سیستم هوشمند قرار دهیم، چون حتی اگر سیستم هم بسازیم، نیاز به داده دارد تا بتواند کار کند و نظام حکمرانی داده باید برای آن فعال شود که در اینجا هم رتبه ۱۳۴ را داریم. به عبارتی انگار چالشهای ما بدواً از داده شروع میشود. نظام حکمرانی داده ما باید اول حل شود. اگر نظام حکمرانی داده خود را حل کردیم، باید برای بهبود نظام سیستمسازی خود فعال شویم، یعنی دولت آمادگیهای لازم را فراهم کند و این سیستمهای هوش مصنوعی در صنایع و بازارهای مختلف فعال و نظاممند شوند، آن وقت آن لایه علم و فناوری هم معنادار و با ارزش میشود، وگرنه به تنهایی کفایت نمیکند. در مجموع این شاخصهایی که گفته شد بخشی از ۳۰ شاخص دیگری است که باید تأمین شود.
اینکه گفته میشود زیرساخت بحث هوش مصنوعی خودش مسئله مهمی است و امکان دارد به دلیل بحث تحریمها خیلی به چیزهایی که نیاز داریم دسترسی نداشته باشیم، چقدر واقعی است؟
این زیرساختها بیشتر در لایه ساخت مغز متفکر هوشمند و در مرحله یادگیری خودش را نشان میدهد. هر سیستم هوش مصنوعی معمولاً دو فاز کلان دارد؛ یک جا مغز متفکری ساخته میشود که این ساختهشدن نیاز به داده، پردازش و یادگیری دارد و بعد از آن منابع دادهای و پردازشی زیادی نیاز است انجام شود، حالا اگر آن مغز متفکر ساخته شد، وقتی در سیستم نشست، آن سیستم را هوشمند میکند و برای عملیات اجرایی خیلی نیازی به این ابعاد و المان ندارد تا زمانی که دوباره نیاز به یادگیری مجدد داشته باشد که باید دوباره آن را در فرافاز یادگیری قرار دهیم. باید توجه کرد مقیاس سیستمهایی که میخواهیم بسازیم، چه اندازه است؛ مقیاس یک شرکت، شهر و کشور است یا یک سازمان بینالمللی است. این خیلی مهم است که من اگر میخواهم سیستمی را یاد دهم، حجم دادههایی که میدهم با چه هدفی است. اگر ما آنجا اهداف فعلی کشور، سازمانها و شرکتها را لحاظ کنیم با پیچیدگی زیادی روبهرو نمیشویم، البته نمیگویم سخت نیست. بالاخره باید هزینه کنیم، اما آنقدری نیست که نتوانیم از پس آن برآییم.
میتوانید بگویید مثلاً چه سهمی از GDP کشور را باید برای این کار اختصاص داد؟
رقم ریالی آن را نمیتوان خیلی واضح گفت، چون به این بازمیگردد که شما بگویید من یک مغز متفکر میخواهم که چه کاری انجام دهد. اگر ما بخواهیم چت جی. پی. تی را بسازیم، واقعاً باید پول خرج کنیم. ما در سند هوش مصنوعی در مورد هزینهای که باید انجام شود، حرف نزدهایم بلکه در مورد میزان پردازشی که لازم داریم حرف زدهایم. آنجا گفتهایم یک میزان پردازشی را خود حاکمیت جمهوری اسلامی ایران باید طراحی و فراهم کند که در اینجا حجم دو اگزا فلاپس را مطرح کردهایم که باید فراهم شود. در جایی که نیاز به ظرفیت پردازشی بزرگ برای کارکردهایی با سطح ملی است، یعنی باید مغز متفکری ساخته شود، حجم دادههایی که میخواهیم به آن بدهیم، آنقدر زیاد است که نیاز به پردازش بزرگ در این سطح دارد، اینجا را بر عهده خود دولت گذاشتهایم.
خب در دنیا برای اینکه چنین سطح پردازشی داشته باشند، چقدر هزینه میکنند؟
عدد دقیقی ندارم، ولی فکر میکنم حداقل چند همت یعنی زیر ۱۰ همت نیاز باشد هزینه کنیم، البته در اینجا مسئله مهم این است که باید اول به بلوغ برسیم. خیلی وقتها که صحبت از پردازش میشود، من سؤال میکنم آیا شما کاربردی برای آن دارید، یعنی آیا سیستمی دارید که نیاز به این مغز داشته باشد. یک وقتی است که من در آزمایشگاه حرف میزنم، استاد دانشگاه یا پژوهشگر هستم، علاقه دارم کل دادههای اینترنت را به یک سیستم بدهم و بگویم که یاد گرفت ولی سؤال این است که مردم، شرکت یا جایی هست که به آن نیاز داشته باشد. مسئله الان رسیدن به سطح بلوغ استفاده از هوش مصنوعی است. در دنیا وقتی این زیرساخت فراهم شد کارکردهای آن را نیز پیدا کردند و صدها کار دولتی و اداری را به آن سپردند. مسئله این است که هنوز به این بلوغ نرسیدهایم، یعنی الان هیچ ادارهای مسئلهای را در حاکمیت تعریف نکرده است که بگوید من برای این مسئله این پردازش را میخواهم. من هنوز این گزارش را ندارم که فلان نهاد بگوید من فلان داشتهها را داشتهام و حجم دادهها آنقدر زیاد بود که وقتی میخواهم یک مدل هوش مصنوعی پیشرفته از روی آن بسازم، گیر کردهام و نمیتوانم پردازش را انجام دهم، البته از طرف مراکز پژوهشی و محققان بعضاً سؤالاتی مطرح میشود که من چنین چیزی را میخواهم ولی پاسخ میدهم که خب این را برای کجا میخواهید و چه کسی مطالبه آن را دارد. مطالبه باید از سمت کسی که متولی بحث بهرهبرداری از هوش مصنوعی است، شکل بگیرد، البته ما در سند پیشبینی کردهایم جمهوری اسلامی ایران باید هفت اگزا فلاپس ظرفیت پردازشی را به شکل متمرکز یا به شکل توزیعشده فراهم کند. فلاپس هم میزان پردازشی است که یک سیستم در ثانیه میتواند انجام دهد.
پیشبینی کردهاید طی چه زمانی این ظرفیت ایجاد شود؟
ما گفتهایم حداکثر طی سه سال باید به آن برسند.
رسیدن به این میزان، جایگاه ما را به دهم دنیا میرساند؟
خیر، شما حتی اگر بزرگترین دیتا سنتر دنیا را هم نصب کنید، ولی کسی سیستم هوشمندی را طراحی نکرده باشد که مغزش را بخواهد در این دیتاسنتر بیاورد و از ظرفیت آن استفاده کند، این دیتاسنتر ممکن است بیکار بماند.
وقتی در سیستم ما در برابر تبادل اطلاعات مقاومت وجود دارد، طبیعتاً برای اینکه بخشی از خدمات خود را هم به هوش مصنوعی واگذار کند، مقاومت میکند. در این شرایط نهاد بالاتری که چنین الزامی را انجام دهد، ایجاد شده است؟
سازمان ملی هوش مصنوعی، این تکلیف را انجام میدهد، یعنی اقداماتی که سازمان باید در ذیل این سند انجام دهد متولی دارد. این سند، سند وفاق ملی و راهبرد ملی است، بعضی از جاها وارد جزئیات نمیشود. چون سند راهبردی معمولاً ۱۰ تا ۱۲ صفحه بیشتر نیست و وارد نقشه راه و جزئیات نمیشود، ولی یکی از تکالیف سازمان هوش مصنوعی این است که متولی، ناظر و مجری اقداماتی را که گفته شده است پیدا کند، یعنی هم کسی که قرار است اجرا کند، هم کسی که قرار است نظارت کند و هم کسی که قرار است بهرهبرداری کند و یقه اینها را بگیرد. مثلاً فلان بند به وزارت صمت یا فلان بند به بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و ... بازمیگردد. این سند، سند علم و فناوری جمهوری اسلامی ایران نیست، این سند دولت جمهوری اسلامی ایران هم نیست، این سند، سند مادر برای کل مردم، صنایع و حکمرانی ایران است که در ذیل آن علم و فناوری نیز دارد، بنابراین ما در آن سند نقش و مسئولیتهایی را ترسیم کردهایم که باید برای آن پیشبینی شود، مثلاً در حوزه بهداشت و درمان اولویت ملی ما در آنجا پزشک هوشمند و دستیار پزشک هوشمند است، خب الان چه کسی باید اینها را جلو ببرد. پزشک هوشمند و دستیار پزشک هوشمند هم دو مسئله کاملاً متفاوتی است که یکی از آنها قرار است جای پزشک کار کند و دیگری قرار است دستیار پزشک باشد. در این سند یکی از اقداماتی که به عنوان شاخص پیشبینی و شاخص کلیدی اعلام شده، این است که تمام دستگاههایی که تراز آنها در جمهوری اسلامی ایران ملی است و فرقی هم نمیکند چه دستگاهی باشد، از وزارتخانهها، سازمانها، نهادها و شرکتهای بزرگی که شبهدولتی، شرکتهای مادرتخصصی، صنایع بزرگ و مانند اینها تکلیف شده است که باید طی سال اول بعد از ابلاغ سند که از چند ماه پیش شروع شده است تا انتهای سال نقشه هوش مصنوعی خود را بیاورند و در آن شورا مصوب کنند. مثلاً الان وزارت بهداشت باید برود نقشه راه هوش مصنوعی خود را بنویسد، بیاورد در شورای عالی هوش مصنوعی جمهوری اسلامی ایران به تصویب برساند، آموزش و پرورش، وزارت مسکن، راه و شهرسازی، وزارت صمت، وزارت نفت و ... هم باید همین کار را انجام دهند، نه تنها تکتک وزارتخانهها بلکه مجلس و قوهقضائیه ما، بقیه نیز باید بروند همین کار را انجام دهند.
زمانی هم مشخص شده است یا هر وقت که دلشان خواست میتوانند بیاورند؟
در سند نوشته شده است پس از تصویب سند طی یک سال تمام نهادها و دستگاههای ذیل جمهوری اسلامی ایران باید نقشه راه هوش مصنوعی خود را بنویسند و به تصویب شورا برسانند.
تضمین آن چیست؟ اگر دستگاهها این کار را نکردند، چه اتفاقی میافتد؟
این شورا با مسئولیت رئیسجمهور تشکیل شده است و وزرای مختلف، معاون امور استخدامی، نمایندگان مجلس و ... رؤسای سه قوه در این شورا هستند، همه هستند. خب امکان دارد مانند دیگر دستورات شورا مسکوت بماند و پنج سال دیگر نیز ما دوباره در مورد همین موضوع صحبت کنیم و هیچ اتفاقی نیفتاده باشد. خیلیها معتقد بودند شما سند هوش مصنوعی را بنویسید، همه میروند تکالیف خود را انجام میدهند، ولی در کشور جمعبندی و خرد جمعی شورا و سایر متخصصان این بود که سازمانهایی مانند سازمان انرژی اتمی، سازمان امور استخدامی کشور و سازمان سنجش کشور که قرار است کارهای بزرگ را دنبال کند، هوش مصنوعی نیز نیاز به یک سازمان جدی دارد، به همین دلیل یک سازمان ملی تشکیل شده است و جایگاه حقوقی لازم برای اینکه پیگیری کند، یقه بگیرد و اگر کسی تکالیف خود را انجام نداد، بیاورد در شورایی که رئیسجمهور، رئیس مجلس، رئیس قوهقضائیه، رئیس ستادکل نیروهای مسلح، وزیر دفاع، وزیر اطلاعات و دیگر افراد بلندمرتبه نشستهاند، رئیس سازمان برنامه و بودجه نشسته و میتواند بودجه آن را قطع کند، همه این افراد نشستهاند که یقه فلان وزارتخانه یا سازمان را بگیرند که چه شد، قرار بود فلان کار را انجام دهی و آن سازمان باید برود یقه تکتک این افراد را بگیرد تا نقشه راه بنویسند تا در ذیل این سند وفاق ملی مثلاً من به عنوان بانک مرکزی چه کاری را قرار است انجام دهم و این نقشه راه باید در شورا تصویب شود.
نقشه راه در اینجا باید شامل چه مواردی باشد؟
نقشه راه به معنای پروژههای جزئی است که باید محقق شود تا ما را به یک نقطه آرمانی در این موضوع هوش مصنوعی برساند. اسمش روی آن است، یعنی باید قدم به قدم شما را ترسیم کرده باشد و همه ارکان کشور باید این نقشه راه را بنویسند و سازمان ملی هوش مصنوعی باید یقه اینها را بگیرد تا این کار انجام شود. خدا را شکر ترکیب این سند، شاخصهها و اقداماتی که در آن ترسیم شده و جایگاه هوش مصنوعی را بعضاً فراتر از انرژی اتمی دیدهایم. ساختار و قابلیت سازمان را برای آن دیدهایم، در حالی که سازمان در کشور ما ظرفیت حدود چند صدنفر دارد، جای بزرگی است که بودجه مهمی دارد و حتی در دولت شهید رئیسی حدود ۲ تا ۳همت در گام اول به آن پول داده شد. سند که داشت جمعبندی میشد، ۲یا ۳ همت اعتبار در اختیار این سازمان قرار داده شد که نشان میدهد این سازمان جایگاه وزینی دارد تا بتواند کار را جلو ببرد.