جوان آنلاین: میلاد عرفانپور عمیق نبودن شعر امروزی را از آسیبهای شعر میخواند و معتقد است که اگر شاعر خود را به سرودن شعر عاشقانه محدود کند، انحرافی است که در شعر ما به وجود آمده است.
میلاد عرفانپور، مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری در نشست آسیبهای متداول شعر جوان که به همت مؤسسه فرهنگی شهرستان ادب در یازدهمین دوره آموزشی شعر آفتابگردانها برگزار شد، با بیان اینکه مسئله شعر جوان امروز نقابوارگی است، عنوان کرد: نقابوارگی، یعنی عدم صداقت. یعنی آنچه مینویسم با واقعیت من سازگار نباشد. بروز و ظهور من در شعرم از شخصیت، فکر و زیست من آیینگی نکند و برای پسند دیگران بنویسم، نه آنچه آیینه شخصیت و تجربه عقاید من است. همچنین تخصصگرایی یکی دیگر از ایرادها و مسیرهای انحرافی است که در شعر امروز به وجود آمده است. به این معنا که جریانهایی داریم که عاشقانهسراها، آیینیسراها و اجتماعیسراها را جدا میکند که این غلط است.
به گفته وی، در اشکالات رویکردی شعر جوان، نقص مطالعاتی یا فقدان مطالعه لازم از عوامل مهم به شمار میرود. یکی از سؤالات مصاحبه ورودی به دورههای شعر آفتابگردانها این است که بیشتر از کدام شاعران معاصر و گذشتگان شعر خواندهاید. اصولاً در فضای مجازی به صورت پراکنده مطالعه میکنید یا با مراجعه به دیوانها و کتابها مطالعه دارید. معمولاً پاسخها ناامیدکننده است و شاعران جوان به صورت پراکنده مطالعه داشتهاند و به دیوان شاعران گذشته نیز مراجعه نداشتهاند.
او افزود: همچنین شاعران معمولاً در شعر معاصر نیز مطالعه کافی نداشتهاند و بعضاً آثار بیش از شش شاعر را مطالعه نکردهاند، آن هم شاعرانی که در حوزه و قالبی خاص فعالیت میکنند. مثلاً اگر شخصی غزل مینویسد، فقط آثار چند غزلسرای برجسته را مطالعه کرده است. اینکه فقط در یک قالب و حوزه شعر نیز مطالعه داشته باشیم، کافی نیست. مدیر دفتر شعر مؤسسه شهرستان ادب بیان کرد: جایی نیز ممکن است مطالعه ادبی ما به افراط و آسیب دچار شود و آنجا جایی است که من به جای اینکه خود غرق عالم شعر باشم، همواره در عالم دیگران شنا میکنم و آنقدر غرق در مجموعه شعرها میشوم که مسافری در عوالم دیگران هستم و برای خود تفکر مستقل ندارم و شعرهایم بر اساس مطالعات من بوده است، نه عالم شهودی شاعری خودم.
شعر جوان امروز خالی از عمق شده است
عرفانپور تصریح کرد: برای شروع بد نیست که کسی آثار تمام شاعران معاصر را بخواند و حتی شعرش شبیه برخی از اشعار شاعران باشد، اما برای شاعری که چندین سال فعالیت میکند مناسب و پذیرفته نیست که او را نسخهای درجه چندم از شاعر دیگری ببینیم. این سویه افراطی مطالعه است. او با بیان اینکه راههای رفته را نباید تکرار کنیم، عنوان کرد: در دهه ۷۰، شاعران راههای بسیاری را آزمودهاند و آن اشعار از لحاظ بازیهای خاص فرمی، ساختاری و زبانی ممتاز و تجربههای خوبی بود، اما توقف در آن خوب نیست. باید شناخت کلی از آن فضا داشته باشیم تا اگر کسی بپرسد در دهه ۷۰ یا ۸۰، پیش از انقلاب و پس از انقلاب چه اتفاقاتی در فضای ادبیات و شعر رخ داد از آن اطلاع داشته باشید. شاعری صرفاً به اینکه گوشه خلوت خود بنشینم و چیزی بنویسم نیست، بلکه این موارد نیز لازمه شاعری است.
محدود شدن به عاشقانهسرایی، انحراف شعر امروز است!
مدیر دفتر شعر مؤسسه فرهنگی شهرستان ادب گفت: یکی از مهمترین ضعفهای شعر ما این است که اغلب شعرها تبدیل به شعرهای عاطفی و عاشقانههای بعضاً سطحی شده است. مگر عاشقانه تنها ژانر و گونه ادبی ماست. عاشقانه نوشتن خیلی خوب است، اما تنها گونه ما در حوزه مضمون، عاشقانهسرایی نیست. عشق آشیانه شعر است و اگر اجتماعی و سیاسی نیز مینویسیم، به دلیل این است که عشق را در معرض خطر میبینیم، اما نباید در حوزههای موضوعی خاص محدود بمانیم.