جوان آنلاین: لیگ ملتهای ۲۰۲۴ واقعیت بحرانیبودن اوضاع والیبال ملی را به رخمان کشید تا بلکه مدیریت فدراسیون به شکل جدی و اساسی به فکر چاره باشد. در رقابتهایی که بیش از یک ماه به طول انجامید، چیزی جز ناکامی عاید تیمملی والیبال ایران نشد. در عوض تیم ژاپن نمایندهای شایسته برای والیبال آسیا بود و با نایبقهرمانی تاریخسازی کرد. در وضعیت فعلی از لیگ ملتها سقوط نکردیم و از رده پانزدهم رنکینگ FIVB پایینتر نیامدیم، البته افت تیمملی یکشبه اتفاق نیفتاده و عوامل زیادی در آن دخیل بودهاند. در ادامه شرایط این روزهای والیبال کشورمان را بررسی و به مهمترین فاکتورهای نابودکننده تیمملی اشاره میکنیم.
ثبت ضعیفترین عملکرد در تمام ادوار حضورمان در رقابتهای لیگ ملتها دیگر جای دفاعی باقی نگذاشته است و کسی نمیتواند از وضعیت موجود تعریف کند، بااینحال بههیچ وجه نمیتوان و نباید همه تقصیرات را گردن سرمربی اخراجی انداخت چراکه سیر نزولی والیبال از یکیدو سال قبل شروع شد و هر بار نیز کادرفنی و مدیریت فدراسیون به نوعی از قبول مسئولیت و ضعفها طفره رفت.
شاید قهرمانی آسیا آن هم درست پس از نتایج ضعیف در المپیک توکیو برایمان لذتبخش بود، اما متأسفانه مثل همیشه بیش از حد در باد این موفقیت خوابیدیم. عبور از ژاپن و آقایی در آسیا فقط یک سال طول کشید. در شرایطی که پس از یک دهه به مربی ایرانی اعتماد کرده بودیم، تیم بهروز عطایی ابتدا در لیگ ملتهای ۲۰۲۳ نتایج ناامیدکنندهای کسب کرد؛ ۱۰ باخت و سقوط به رتبه دوازدهم، منتها رقابتهای قهرمانی آسیا به میزبانی ارومیه دلگرمی خوبی برای والیبال ما به نظر میرسید. درست در شرایطی که خیال میکردیم فینال با ژاپن را با حمایت حداکثری هواداران میبریم و جام در ایران میماند، ساموراییها با پیروزی ۳ بر صفر درس بزرگی به ما دادند. از دست رفتن سهمیه المپیک از یک سو و شدتگرفتن انتقادها از کادرفنی از سوی دیگر، جنجالها را تشدید کرد، ولی حضور در بازیهای آسیایی هانگژو و پس از آن رقابتهای انتخابی المپیک در ریودوژانیرو باعث شد نه عطایی استعفا و نه مدیریت وقت به اخراج سرمربی فکر کند. قهرمانی بازیهای آسیایی کاملاً محتمل بود، اما در انتخابی المپیک با شش باخت دوباره کشتی والیبالمان به گل نشست!
استعفای بهروز عطایی، بلاتکلیفی را به چالشهای تیمملی اضافه کرد. این سؤال مطرح است که از آن زمان به بعد چه اقداماتی جهت نجات تیمملی از بحران انجام شد؟ چند ماه فرصت طلایی را مدیران وقت برای بررسی گزینهها و مذاکره با آنها هدر دادند و در نهایت و در روزهایی که کشمکشهای انتخاباتی فدراسیون به اوج رسیده بود، وحید مرادی، سرپرست وقت فدراسیون موتا پائز را به عنوان سکاندار جدید انتخاب کرد! تقوی در سال جدید رئیس فدراسیون شد و پرواضح بود که او نیز همانند دیگر رؤسای فدراسیونها سرمربیای را که خودش انتخاب نکرده بود، قبول ندارد.
گفته شد پائز از بین ۲۰ گزینه خارجی مطرح انتخاب شد، در حالی که منتقدان و کارشناسان پس از اخراج او، این مربی برزیلی- فرانسوی را انتخابی نادرست خواندند. پائز مدت بسیار کوتاهی هدایت تیمملی را برعهده داشت و اصلاً وقت نکرد شناخت درست و کاملی از شاگردانش پیدا کند، ضمن اینکه در حساسترین شرایط برخی بازیکنان دست سرمربی را در پوست گردو گذاشتند و ترجیح دادند تیمملی را در این برهه همراهی نکنند! امیر غفور و سیدمحمد موسوی به عنوان دو بازیکن باتجربه دلایل شخصی را علت عدمحضورشان در تمرینات اعلام کردند، البته موسوی کاپیتان تیمملی در دوران عطایی نیز سابقه کنارهگیری از تیمملی را داشت که از تصمیمش منصرف شد. محمد فلاح سرعتیزن هم به علت آسیبدیدگی در اردوها حاضر نشد و مهدی مرندی نیز اعلام کرد مصدوم است.
در نهایت موتا پائز با حداقل ظرفیت والیبال ملی راهی لیگ ملتها شد و علاوه بر باختهای متوالی، یک اظهارنظر تند باعث امضاشدن حکم اخراج زودهنگامش شد: «نقطه ضعف ما شخصیت هر کدام از بازیکنان است. آنها نمیخواهند همراه هم بجنگند. گاهی اوقات از مبارزه دست میکشند، در حالی که باید ادامه دهند و به یکدیگر احترام بگذارند!» این اظهارنظر درست پس از هفت باخت متوالی تیمملی در لیگ ۲۰۲۴ برای رئیس جدید فدراسیون قابل قبول نبود و تقوی با اخراج پائز از دست سرمربیای که انتخاب او و مشاورانش نبوده خلاص شد.
سال آینده لیگ ملتها با حضور ۱۸ تیم برگزار خواهد شد و خوشبختانه این تصمیم فدراسیون جهانی والیبال ما را در این رقابتها نگه داشت، وگرنه تیم پانزدهم لیگ ۲۰۲۴ قطعاً دیگر جایی در این رقابتها نداشت و حضور دوباره در لیگ ملتها باز هم رؤیای دستنیافتنیمان میشد. از سال ۲۰۱۸ تاکنون بدترین عملکرد تیمملی در سال ۲۰۲۴ ثبت شد. تا قبل از این کسب عناوین دهم (۲۰۱۸)، پنجم (۲۰۱۹)، دوازدهم (۲۰۲۱)، هفتم (۲۰۲۲) و چهاردهم (۲۰۲۳) لیگ ملتها را در کارنامه داشتیم و در سال ۲۰۲۴ یک پله دیگر سقوط کردیم و پانزدهم شدیم. ۱۰ باخت در این رویداد مهم آنقدر تلخ بود که حتی پیروزی بر امریکا و هلند اصلاً به چشم نیاید. عملکرد تیم ایران به قدری ضعیف بود که به این راحتیها نمیتوان نتایج گذشته را تکرار کرد. در جریان ۱۲ بازی، ملیپوشان ما تنها موفق به پیروزی در ۱۴ ست شدند! هرچند از دست دادن سهمیه المپیک ناامیدکننده بود، اما حتی اگر سهمیه هم گرفته بودیم، با این وضعیت چطور قرار بود در پاریس مقابل حریفان سرسخت به میدان برویم.
پس از برکناری دور از انتظار موتا پائز، تیمملی با هدایت پیمان اکبری دو پیروزی به دست آورد ولی خیلی زود همه چیز به وضعیت قبل برگشت. با اینکه بعد از غلبه بر امریکا و هلند، رسیدن به خودباوری را عامل درخشش بازیکنان معرفی کردند ولی بیش از دو بازی نتوانستیم دوام بیاوریم و معلوم شد اعتمادبهنفس و خودباوری بدون پشتوانه فنی و تاکتیکی، تأثیر موقتی دارد. ستارههای نسل طلایی کنار رفتهاند و آنها هم که هنوز بازی میکنند، قطعاً کارایی گذشته را ندارند. علاوه بر این، والیبال نیز همانند دیگر ورزشها، روزبهروز در حال تغییر و پیشرفت است و شرایط فعلی با دوران حضور خولیو ولاسکو تفاوت زیادی دارد. همچنین تیمهایی که تا چند سال پیش حسابشان نمیکردیم و از شکستشان مطمئن بودیم، جوری قدرت گرفته و پیشرفت کردهاند که برای رقابت با آنها حداقل باید چند سال تلاش کنیم. سیر نزولی را که امروز دچارش شدهایم و با شیب تند سقوط آزاد را تجربه میکنیم، نمیتوان به یکباره با تغییر سرمربی جبران کرد. هنوز هم سرمربی جدید انتخاب نشده و تقوی نیز همانند دیگر رؤسای فدراسیون نوید انتخاب بهترین گزینه را داده است. اینکه چه کسی روی نیمکت تیمملی خواهد نشست، همچنان مبهم است ولی از سرمربی آینده نباید توقع معجزه داشت. شاید خیلیها این مسئولیت را قبول نکنند و هر کسی هم بپذیرد باید برنامهای بلندمدت ارائه دهد چراکه در وضعیتی نیستیم که به این زودیها به جمع قدرتهای والیبال جهان بازگردیم. درست است که ایران رده پانزدهم رنکینگ دنیا را در اختیار دارد ولی ژاپن، همان رقیب دیرینه ما تا نزدیک قله پیش رفته و دوم جهان است. بهتر است بدون بهانه و انکار واقعیتها، قبول کنیم از کورس برترین تیمهای دنیا عقب ماندهایم و خطری برای رقبای مطرح نداریم، در عوض میتوانیم برای جبران گذشته برنامهریزی کنیم و باز هم یک نسل طلایی از والیبال ایران را به دنیا معرفی کنیم.