فریدون حسن
جوان آنلاین: بیستوپنجمین دوره رقابتهای لیگ برتر بسکتبال در حالی با قهرمانی طبیعت به پایان رسید که متأسفانه مسائل حاشیهای و بیاخلاقیهای آن آنقدر پررنگ بود که بار فنی مسابقات را زیر سایه خود برد و آنچه دیده شد، بیشتر حواشی لیگ بود. ۲۵ دوره از رقابتهای لیگ برتر بسکتبال پشت سر گذاشته شد، اما حاشیههای خودساخته فدراسیون سرنوشت لیگ را به گونهای رقم زده که بلافاصله بعد از اتمام لیگ رئیس سازمان لیگ فدراسیون از سمت خود استعفا کرده و عطای کار را در لیگ پرحاشیه بسکتبال به لقای آن بخشیده است. چنین شرایطی و ادامه روند پرحاشیه در بسکتبال باعث میشود ناخودآگاه نوک تیز پیکان انتقادها متوجه ضعف مدیریت اصلی بسکتبال شود؛ جایی که ظاهراً نتوانسته است آنچنان که باید و شاید بسکتبال را مدیریت کند چراکه نه در مقوله ملی نتیجه خوبی گرفتهایم و نه در لیگ برتر توانستهایم کار خاصی انجام دهیم. لیگ ۲۵ تمام شد، اما موارد بهجامانده از آن ضعف فدراسیون و سازمان لیگ را فریاد میزند. در یک جمله میتوان گفت که این لیگ به کار بسکتبال ایران نمیآید؛ لیگی که بیاخلاقی در آن غوغا کرد؛ بیاخلاقیهایی که از روی نیمکتها شروع میشد و به سکوها میرسید و کسی جلودار آن نبود؛ لیگی که حتی مسئولان انضباطی آن چنان منفعلانه برخورد میکردند که باعث جریترشدن خاطیان میشد و لیگی که برنامهریزی فوقالعاده آن باعث شد فینال آن ۳۳ روز به درازا کشیده شود، آن هم در حالی که برنامهریزان آن میدانستند یکی از فینالیستها باید در مسابقات قهرمانی آسیا شرکت کند. بسکتبال ایران هنوز از سالها و روزهای طلایی خود فاصله زیادی نگرفته، اما چنان اسیر حواشی و سوءمدیریت شده که انگار سالهای سال است در گرداب دست و پا میزند و این در حالی است که تصور میشد این رشته میتواند تا سالهای سال برای ورزش ایران افتخارآفرین باشد، اما وقتی لیگ برتر که شاکله اصلی تیم ملی را تشکیل میدهد با معضلاتی عجیب و غریب آغاز و با مشکلاتی عجیبتر به پایان میرسد، باید اذعان داشت که ورزش دانشگاهی ایران در سراشیبی سقوط قرار گرفته است. بسکتبال قبل از آنکه به لحاظ فنی پیشرفت کند، باید فکری عاجل به حال مدیریت خود کند؛ مدیریتی که درد بسکتبال را بداند و برای درمان آن راهحل درست داشته باشد که اگر اینگونه شد، میتوان امید داشت بازهم شاهد شکوفایی بسکتبال ایران باشیم.
یک حضور، یک جام
شیوا نوروزی
لیگ ۱۲ تیمی این فصل چند مدعی برای کسب جام داشت و از بین آنها، یک تیم به پوکر قهرمانی میاندیشید، منتها در میانه راه و درست پس از شروع مرحله پلیآف بود که همه فهمیدند میتوانند روی موفقیت یک تیم دیگر نیز حساب کنند؛ طبیعت اسلامشهر. تیم تازهوارد اولین حضورش را در لیگبرتر بسکتبال ایران تجربه میکرد و همانطور که از ابتدا گفته میشد، صعود به پلیآف نتیجه ایدهآلی برای این تیم بود. هدایت طبیعت به البرز آبکناری سپرده شده بود.
این تیم با حضور این مربی کارش را در لیگ شروع کرد، سه پیروزی متوالی آغاز شیرینی برای طبیعت محسوب میشد، اما اولین باخت این تیم در هفته چهارم و مقابل پالایش نفت آبادان به ثبت رسید و پس از آن هم چهار شکست دیگر به پای طبیعت نوشته شد. مدیران باشگاه پس از هفته چهاردهم تصمیم به تغییر کادرفنی گرفتند و این تصمیم در نهایت تیم را به قهرمانی رساند.
انتخاب مهران شاهینطبع به عنوان سرمربی جدید تنور لیگ را داغ کرد. آبکناری تیم را سوم تحویل داد و سرمربی جدید با تفکرات جدید و تزریق امید و انگیزه کارش را شروع کرد. شاهینطبع مربی باتجربه و کهنهکاری است که پس از دو سال مربیگری در لیگ قطر به لیگ کشورمان بازگشت؛ بازگشتی موفق و بسیار تأثیرگذار.
با آمدن سرمربی سابق تیمملی شرایط تیم تغییر کرد و انگیزه بازیکنان برای شگفتیسازی بالا رفت. همچنین تیمهای مدعی احساس خطر کردند و فهمیدند برای قهرمانی رقیبی سرسخت پیشرو دارند. طبیعت در شرایطی مرحله مقدماتی را با عنوان سومی به پایان رساند که هم به تیم شهرداری گرگان باخته بود و هم پالایش آبادان. طبق برنامه تیم سوم باید با تیم ششم جدول در پلیآف بازی میکرد.
تقابل حساس و پرحاشیه این دو تیم با برتری سخت و دشوار ۳ بر ۲ طبیعت به پایان رسید تا شگفتیساز رقابتها در نیمهنهایی ذوبآهن را پیشرو داشته باشد. تیم شاهینطبع در مصاف با شاگردان مهران حاتمی نیز ۳ بر یک به پیروزی رسید تا تازهواردها حریف قهرمان سه دوره متوالی لیگ در فینال شوند. داستان فینال با کل لیگ متفاوت بود، حساسیت به اوج رسید.
تساوی دو تیم طی چهار بازی، رالی قهرمانی را به راند پنجم کشاند تا اینبار نیز تفکرات شاهینطبع به تاکتیکهای مصطفی هاشمی بچربد. درآوردن جام قهرمانی از چنگ شهرداری آن هم در قلعهعقابها و در حضور چند هزار هوادار متعصب گرگانی، موفقیتی بود که فقط از عهده شاهینطبع باتجربه برمیآمد.
خارجیهای تأثیرگذار
استفاده از بازیکنان خارجی همواره یکی از چالشهای لیگبسکتبال کشورمان بوده و موافقان و مخالفان خاص خود را دارد. آنها که توان به خدمت گرفتن خارجیهای باکیفیت را دارند و با استفاده از آنها به هدفشان میرسند، از حضور خارجیها در لیگ ایران حمایت میکنند، اما برخی تیمها که یا توان مالی کافی ندارند یا از خریدهایشان راضی نبودند، با کنایه از موفقیت تیم قهرمان حرف میزنند، در حالی که اکثر کارشناسان حضور بازیکنان خارجی را یکی از عوامل مؤثر در پیشرفت لیگ مینامند. در هر صورت در این فصل از رقابتها، تیمهای لیگبرتری تلاش کردند با بهره گرفتن از تواناییهای بازیکنان غیرایرانی، نتایج بهتری کسب کنند. دوایت بایکس (امریکایی) بازیکن ذوبآهن، مارکو پُرویچ (مونتهنگرو) و جوزف مک کورمیک (امریکایی) بازیکنان فولاد هرمزگان، پری پتی (امریکایی) بازیکن مهرام، ویل چری و نورول پله (امریکایی) بازیکنان شهرداری گرگان، جیلن بردلی (امریکایی) بازیکن لیموندیس، کورین هنری (امریکایی) و الکساندر میتروویچ (صربستانی) بازیکنان مس کرمان، درک جین فریمن (امریکایی) و ون درلیست (هلندی) بازیکنان آورتای ساری، جرون پرسلی (امریکایی) و جولیوس جاسیکاس (لیتوانی) بازیکنان مس رفسنجان، دوایت بایکس (امریکایی) و آلاده امینو (نیجریهای- امریکایی) بازیکنان ذوبآهن و جردن استیونس (امریکایی) و نیکولا دراگوویچ (صربستانی) بازیکنان طبیعت از جمله نفراتی بودند که در فصل بیستوپنجم ایران به میدان رفتند. در این بین برخی از آنها مهرههای کلیدی تیمشان به حساب میآمدند و تأثیر بسزایی در برد یا باخت تیمشان داشتند. بدون شک جردن استیونس چهره شاخص خارجیهای این فصل بود. او بازیکنی شناختهشده در بسکتبال ما محسوب میشود و آنقدر حضورش برای تیم طبیعت تأثیرگذار بود که در پایان لیگ، عنوان بهترین بازیکن فینال، باارزشترین بازیکن فصل و بهترین امتیازآور رقابتها را از آن خود کرد. این بازیکن امریکایی در جریان رقابتها و به ویژه در بازیهای حساس با تکیه بر تواناییها خود و با دور ماندن از حواشی بازیها، مسئولیتش را به بهترین شکل ایفا کرد. در جدالهای سرنوشتساز پلیآف، استیونس برخلاف بسیاری از بازیکنان شناختهشده ایرانی، اسیر حواشی و جدالها نشد و با پرتابهای دقیق و حملات انفجاریاش برای طبیعت امتیاز کسب میکرد. استیونس در پنج بازی فینال به ترتیب ۳۱، ۲۷، ۳۹، ۴۱ و ۴۴ امتیاز در بازی پنجم، یکچهارم نهایی مقابل پالایش نفت آبادان ۳۰ امتیاز و در جدال چهارم نیمهنهایی برابر ذوبآهن ۵۷ امتیاز برای تیم قهرمان به ارمغان آورد. حضور چنین بازیکنانی در لیگ ما انگیزه بسکتبالیستهای وطنی را برای درخشش و پیشرفت بیشتر افزایش میدهد و بازی در کنار ستارههایی، چون استیونس حتی میتواند کلاس درسی باشد برای جوانها.
تاکتیک جنجالسازی
بسکتبال ایران پرحاشیهترین فصل خود را پشت سر گذاشت و لیگبرتر در شرایطی به پایان رسید که تقریباً همه تیمها طعم اشتباهات داوری و درگیری نیمکتها و هواداران را چشیدند. شاید در هفتههای ابتدایی لیگ چند تصمیم نادرست داوران و اعتراض مربیان به داوریها خیلی به چشم نیاید و ساده از کنارش عبور کنیم، اما همین بیتفاوتیها در هفتههای پایانی و پلیآف مسبب جنجالهای غیرقابل کنترل شد. به خاطر نداریم جشن قهرمانی را پس از بیرون کردن هواداران از سالن گرفته باشند! فقط در دوران کرونا بود که حضور تماشاگران ممنوع بود یا محدودیتهایی اعمال میشد. شاید اگر از همان ابتدا با هرگونه جنجال و حاشیهای برخورد جدی صورت میگرفت و قوانین انضباطی بدون اغماض و تبعیض در مورد همه تیمها، بازیکنان و مربیان اعمال میشد، کار به اینجا کشیده نمیشد. در این فصل لیگبرتر، معمولاً اعتراض نیمکتها به داور آغازکننده حواشی بود. این اعتراضها بلافاصله به سکوها کشیده میشد و تماشاگران برای دفاع از حق تیم خود شعارهای تند سر میدادند، اقدام به پرتاب اشیا میکردند یا حتی به سمت زمین و بازیکنان حریف یورش میبردند. در برخی از بازیها، مربیان و دیگر اعضای تیم با هر سوتی به سمت میز داوران حمله کرده میکردند و اوضاع را جوری پیش میبردند که ناخودآگاه بازیکنان نیز به جنگ آنها وارد شوند. گویا اینگونه رفتارها برای برخی مربیان یک تاکتیک محسوب میشود! متأسفانه بازیکنان قدیمیتر بیشتر از دیگران در جنجالها نقش داشتند. اینکه یکیدو بازیکن از دو تیم به جان هم بیفتند و از ابتدا تا انتهای مسابقه برای هم شاخ و شانه بکشند و حتی فحاشی کنند، قطعاً زیبنده بسکتبال نیست! در جدال تیمهای طبیعت و پالایش نفت آبادان، آرمان زنگنه و حامد حدادی از ابتدای سری یکچهارم نهایی جوری باهم رفتار میکردند که گویی از قدیم دشمن خونی هستند. اینگونه تقابلهای دو نفره به زنگنه و حدادی ختم نمیشود. علاوه بر این مربیان و سرپرست تیمها به عنوان بزرگتر تیمها موظف به کنترل احساسات و هیجانات بازیکنان خود هستند ولی در این فصل از رقابتها بارها مشاهده شد که خود کادرفنی تیمها آتش به آسیاب جنجالها ریختند. در این بین انتظار میرفت فدراسیون از شروع فصل با مدیریت اوضاع، اجازه تشدید بحران را ندهد، اما انفعال فدراسیون باعث تشدید چالشها شد، در حالی که سازمان لیگ و کمیتهانضباطی میتوانستند با جدیت بیشتر پای کار بیایند و ورزش دانشگاهی را از باتلاق حواشی نجات دهند. با اوضاعی که همه دیدند جای هیچ توجیه و بهانهای باقی نمانده و از هماکنون باید به فکر فصل آتی باشیم. فدراسیون برای نجات بسکتبال از بیاخلاقی و حواشی بیپایان، باید دست از انفعال و اغماض در مقابل خاطیان بردارد، وگرنه وضعیت فصل جدید به مراتب بدتر از اینها خواهد شد.
قهرمانی از دست رفته
دنیا حیدری
شهرداری گرگان دنبال پوکر قهرمانی بود، اما در پایان ماراتن هفت ماهه لیگ برتر بسکتبال ایران که بارها به دلیل مسابقات ملی و باشگاهی تعطیلیهای طولانیمدت را تجربه کرد، دستش به جام نرسید، آن هم در شرایطی که کمتر کسی تصور فینالیستشدن طبیعت را داشت، چه رسد به کسب عنوان قهرمانی و درآوردن جام از چنگال شهرداری در گرگان!
طبیعت نه به لحاظ پیشینه حضور در سطح نخست بسکتبال کشور در قد و قوارههای شهرداری گرگان بود. نه به لحاظ ترکیب بازیکنان و هزینههای صرفشده. در واقع طبیعت یکی از تیمهای تازهوارد لیگ بود که اتفاقاً در نیمه راه نیز ناچار به تغییر کادرفنی شده بود و مجموع این موارد کافی بود تا دست شهرداری برای پوکر قهرمانی باز باشد. با وجود این، اما اوضاع در مصافهای فینال مطابق میل گرگانیها پیش نرفت و دست آخر نیز شهرداری در خانه جام را تقدیم حریف تازهوارد و به عنوان نایب قهرمانی بسنده کرد!
شهرداری که یکی از مدعیان اصلی این فصل بود، در همان گام نخست فینال بازی را به حریف واگذار کرد؛ ناکامیای که البته در دومین بازی فینال جبران شد. شهرداری گرگان همچنین بازی سوم را هم به سود خود خاتمه داد تا یک قدم به قهرمانی و هدفی که در سر داشت نزدیکتر شود، اما شکست این تیم در چهارمین دیدار، معادلات فینال را پیچیده کرد و کار به بازی پنجم کشید؛ دیداری که به میزبانی شهرداری در گرگان برگزار شد، اما استفاده از امتیاز میزبانی هم نتوانست جام قهرمانی را برای چهارمین سال پیدرپی در گرگان نگه دارد و طبیعت با جام و کسب عنوان قهرمانی گرگان را ترک کرد.
حضور نفراتی، چون ارسلان کاظمی، سینا واحدی، سالار منجی و نوید رضاییفر در ترکیب شهرداری گرگان، کفه ترازو را به سمت این تیم سنگین کرده بود. نفراتی که نقش قابل توجهی در فینالیستشدن شهرداری برای چهارمین دوره پیدرپی داشتند، با وجود این، اما نمیتوان خستگی ناشی از حضور همزمان گرگانیها در رقابتهای باشگاهی غرب آسیا را نادیده گرفت. حضور همزمان در دو رویداد مهم و دشوار بدون شک توان شهرداری را تحت تأثیر قرار داده بود، هرچند گرگانیها موفق به کسب جواز حضور در لیگ قهرمانان آسیا شدند، اما به هدفی که در رقابتهای لیگ داشتند (پوکرقهرمانی) نرسیدند و در خانه برای قهرمانی طبیعت کف زدند.
برنامهریزی افتضاح
یکی از اشکالات این دوره از رقابتهای لیگ بسکتبال ایران به برنامهریزی سازمان لیگ در خصوص برگزاری مسابقات برمیگردد؛ برنامهریزی پراشکالی که دست آخر طبیعت را به صرافت انصراف از برگزاری پنجمین دیدار فینال انداخت! البته که محسن معزیفر، سرپرست سازمان لیگ بسکتبال ایران مدعی بود جابهجایی ۱۰ روزه مسابقات مرحله فینال ۸ سوپرلیگ غرب آسیا برنامهها را برهم زد و در غیر این صورت فینال لیگ ۱۶ خرداد تمام میشد، اما عیب و ایرادهای وارده به برنامهریزی این دوره از رقابتهای لیگ بسکتبال تنها مختص بازی فینال نبود و به همین دلیل توضیحات و بهانههای سرپرست سازمان لیگ نمیتواند قانعکننده باشد چراکه ایرادات وارده به برنامهریزی مسابقات این دوره در طول فصل نیز صدای بسیاری را درآورد و اشکلات زیادی را رقم زد و بارها و بارها کرکره مسابقات را پایین کشید و لیگ را تعطیل کرد؛ وقفههایی که بیشک تأثیر منفی زیادی در روند نتیجهگیری تیمها داشت و به همین دلیل هم بود که داد بسیاری را درآورده بود، اما مهمتر اینکه سرپرست سازمان لیگ مدعی بود برای رعایت عدالت اینچنین برنامهریزی انجام شده است، حال آنکه اکثر تیمها از برنامهریزیهای انجامشده سازمان لیگ ناراضی بودند. چه قهرمان تیم، چه نایب قهرمان و چه دیگر تیمها.
اما این داستان تازهای نبود و عدمبرنامهریزی مناسب و تعطیلیهای مکرر در رقابتهای لیگ بسکتبال سالهاست وجود دارد و اعتراضها نیز تا به امروز به جایی نرسیده است. این دوره نیز مانند دورههای قبل بارها و بارها مسابقات به دلیل برگزاری بازیهای تیم ملی و حضور نماینده ایران در رقابتهای آسیایی (شهرداری گرگان) تعطیل شد و وقفه ایجادشده در کوران مسابقات، تیمها را شاکی کرد چراکه تعطیلی مکرر لیگ نه فقط باعث دورشدن تیمها و بازیکنان از شرایط ایدهآل بدنی میشود و نتیجهگیریها را مختل میکند بلکه احتمال مصدومیت را نیز بالا میبرد، با وجود این نه تأثیرات سوء و منفی این نوع برنامهریزی و نه اعتراضهای گاه و بیگاه تیمها به شرایط و نحوه برنامهریزی پرعیب و ایراد سازمان لیگ تاکنون نتوانسته است تغییری در این روند ایجاد کند، به طوری که امسال نیز اوضاع به همان منوال پیش رفت و برنامهریزی پرحرف و حدیث و پرایراد سازمان لیگ نه تنها باعث سخت شدن کار تیمها شد که بارها و بارها مسابقات را به تعویق انداخت؛ اقدامی که بیتردید تأثیر منفی زیادی در روند بازیها و نتیجهگیریها داشت.
روی زشت بسکتبال
تماشاگران بیشک سرمایههای ورزش و هر رشتهای هستند که گاه حساسیت رقابتها و جو مسابقات، هیجانات آنها را برانگیخته میکند، اما گاه بحث هیجانات هواداری نیست و مسئله رسماً حضور تماشاگرنماهایی است که سکوها را به چالش میکشند و جنجالآفرین میشوند. درست نظیر اتفاقاتی که گاه در طول این فصل رقابتهای لیگ بسکتبال شاهد بودیم، اما اوج این اتفاقات ناگوار در فینال لیگبرتر بسکتبال بود که به تصویر کشیده شد، خصوصاً در دیدار فینال که به از دست رفتن جام برای گرگانیها ختم شد؛ نتیجهای که آتش خشم هواداران میزبان را چند برابر کرد و لحظات زشت و تأسفباری را به تصویر کشید. اوضاع سکوها در آخرین مصاف لیگ به قدری بغرنج و تأسفبار بود که در پایان کار بسیاری از حاضران در سالن و کارشناسان متفقالقول تأکید داشتند شهرداری گرگان هم بازی را باخت و هم اخلاق را، البته که با توجه به تجربیات قبلی میشد پیشبینی کرد در صورت نتیجهای برخلاف نظر هواداران میزبان، کنترل سکوها سخت خواهد شد، با وجود این، اما تدابیر لازم اندیشیده نشده بود، به طوری که در وقتهای اضافه وقتی نماینده گرگان از حریفش عقب افتاد و بازی به سمت و سویی پیش رفت که شکست میزبان قطعی به نظر میرسید، جنجال عظیمی روی سکوها به پا شد، به طوری که پرتاب بطری و هجوم به زمین همه چیز را تحت تأثیر قرار داد و صحنههای زشتی را رقم زد، آن هم در شرایطی که تنها ۱۸ ثانیه تا پایان بازی زمان باقیمانده بود، اما کنترل جو متشنج سالن به قدری سخت شده بود که بازی برای دقایق زیادی متوقف ماند و دست آخر نیز بعد از بیرون کردن تماشاگران داور دستور به ادامه بازی داد! اما حتی خروج تماشاگران از سالن مسابقه هم نتوانست جو را آرام کند و این بار بازیکنان تیم بازنده بودند که با حریف درگیر شدند و صحنههای زشتی را رقم زدند، البته نظیر آنچه در آخرین بازی فینال در گرگان رخ داده، پیشتر در تهران و حتی در جریان برگزاری بازیهای غرب آسیا نیز از هواداران شهرداری مشاهده شده بود و کمتر کسی بود که نداند هواداران گرگانی در صورت باخت واکنشهای شدیدی از خود بروز میدهند؛ اتفاقی که این بار مقابل چشمان وزیر ورزش رخ داد و هوادارانی که دو برابر ظرفیت سالن را پرکرده بودند، صحنههای ناپسندی را به تصویر کشیدند که کیومرث هاشمی شخصاً شاهد بود و انتظار میرود یک بار برای همیشه جریمهای برای این گونه رفتارهای تأسفبار در نظر گرفته شود تا بسکتبال ایران دیگر شاهد تکرار آن نباشد چراکه این قسم رفتار در آسیا میتواند برای بسکتبال ایران گران تمام شود.