جوان آنلاین: پیتر پروگل، سفیر آلمان در تونس، اکتبر گذشته و هنگام سخنرانی در مراسم افتتاحیه یک مدرسه و پس از اینکه وزیر آموزش تونس با مردم غزه ابراز همبستگی کرد؛ در اشاره به واقعه ۷ اکتبر، اسرائیلیها را قربانی «ترور فلسطینیها» توصیف کرد. این حرف، خشم وزیر تونسی را به دنبال داشت تا جایی که سخنان سفیر آلمانی را مغایر با موضع تونس در مورد جنگ اسرائیل و حماس دانست و در نهایت، پروگل ناچار شد تا با عجله مراسم را ترک کند. اگرچه پس از این وقایع، سفارت آلمان تأکید کرد که پروگل با همه قربانیان ابراز همدردی کرده است، اما این را هم اعلام کرد که نمیتواند این موضوع را نادیده بگیرد که وضعیت متشنج کنونی ناشی از حمله حماس به اسرائیل بوده است. در نهایت نتیجه این شد که تونسیها به این باور برسند که پروگل، کشتار غیرنظامیان در غزه به دست اسرائیل را توجیه کرده است و چند روز بعد، معترضان در مقابل سفارت آلمان تجمع کردند و خواستار استعفای پروگل شدند. با این همه، روزنامه آلمانی «بیلد» با اشاره به حمایت مالی آلمان از تأسیس مدرسهای که پروگل در آن سخنرانی کرده بود؛ اعتراض صورت گرفته را با عنوان «حمله نفرت» توصیف کرد. این در شرایطی اتفاق افتاد که اعتراضات علیه جنگ اسرائیل در غزه قبلاً سفارتخانههای ایالات متحده و فرانسه در تونس را هم هدف قرار داده بود و با اقدامات صورت گرفته، این خشم برای نخستین بار به سمت آلمان معطوف شد.
چرخش نگرش ۱۸۰ درجهای در غرب آسیا
آلمان در روزهای نخست پس از حمله ۷ اکتبر، عمدتاً بدون بررسی شرایط، از حمله اسرائیل حمایت کرد و به تازگی در هفتههای اخیر، برخی از مقامات موضع انتقادیتری اتخاذ کردهاند. این در حالی است که در سرتاسر غرب آسیا، از مقاومت فلسطین به شدت حمایت میشود و بسیاری از اعراب، جنگ اسرائیل در غزه را نسلکشی اسرائیل میدانند. با این حال، برلین همچنان خود را به عنوان یکی از نزدیکترین متحدان سیاسی و نظامی اسرائیل نشان میدهد؛ حتی در شرایطی که با گذشت بیش از هفت ماه بمباران اسرائیل، بیش از هزاران فلسطینی در غزه کشته شدهاند و این منطقه قحطی گستردهای را تجربه میکند. انعطافناپذیر بودن آلمان درباره این جنگ به سرعت شهرت این کشور را در سراسر خاورمیانه خدشه دار کرده است. نظرسنجی ژانویه گذشته از ساکنان ۱۶ کشور عربی که مؤسسه دوحه آن را منتشر کرد هم نشان داد که ۷۵ درصد از پاسخ دهندگان درباره موضع این کشور در قبال جنگ اسرائیل و حماس نظر منفی داشتند. عمروعلی، جامعهشناس مقیم مراکش که رابطه بین آلمان و جهان عرب را مطالعه میکند، این موضوع را چرخشی ۱۸۰درجهای در افکار عمومی توصیف کرد او در رسانههای اجتماعی متوجه چیزی شد که قبلاً هرگز ندیده بود و در این مورد گفت: «جوانان در سراسر جهان عرب هر روز در مورد آلمان در شبکههای اجتماعی مطلب منتشر میکردند و هیچ یک از برداشتهای آنها مثبت نبود.» علی معتقد است: «ما واقعاً شاهد تغییرات بزرگی هستیم که یکی از بازیگران کلیدی به عنوان آلمان در این امر سهیم است.» همه اینها در شرایطی است که پیش از این، برداشتهای مثبت از آلمان مدتها در خاورمیانه حکمفرما بود. خودداری دولت آلمان از شرکت در جنگ عراق و پذیرش بیش از یکمیلیون پناهجوی سوری در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ در این زمینه مؤثر بود. ضمن اینکه آلمان نقش مستقیم استعماری در خاورمیانه ندارد یعنی پروندهاش فاقد همان مسئلهای است که بیاعتمادی منطقهای به قدرتهایی مانند فرانسه و بریتانیا را تغذیه میکند. اما این روزها همزمان با ابراز همبستگی شخصیتهای شناخته شده در آلمان با اسرائیل، پلیس تظاهراتهای طرفدار فلسطین را سرکوب و آنها را با خشونت متفرق کرد یا اینکه فعالیت آنها را به دلیل یهودیستیزی ممنوع کرد. در بسیاری از موارد، جوایز و بودجه یا رویدادها لغو شدند. از جمله آدانیا شیبلی، نویسنده فلسطینی که مراسم اهدای جایزه او را نمایشگاه کتاب فرانکفورت در ماه اکتبر لغو کرد. غسان هیج، مردمشناس لبنانی- مصری را هم فوریه گذشته مؤسسه معتبر ماکس پلانک اخراج کرد. همه اینها در سایه هشدار هنرمندان و روشنفکران منتقد اسرائیل اعم از یهودیان و اعراب، درباره موجی از سکوت در سراسر جامعه آلمان رخ داد. اگر چه امکان اینکه این تغییر در افکار عمومی بر روابط سیاسی یا اقتصادی آلمان با کشورهای عربی تأثیر بگذارد؛ زیاد نیست، اما این پتانسیل را دارد که قدرت نرم برلین را در منطقه تضعیف کند.
حمایت چشم بسته آلمان از اسرائیل
در ماههای پس از ۷ اکتبر، رهبران آلمان به قربانیان حمله حماس، تحت عنوان یهودیستیزی و آنچه که به نظر آنها تهدید وجودی حماس برای امنیت اسرائیل است، به طور ویژه توجه کردند؛ و در این بین، وضعیت زندگی غیرنظامیان فلسطینی حتی از لحاظ میزان بالای مرگ و میر در غزه، بسیار کمتر از درگیریهای قبلی مورد توجه قرار گرفت. اکتبر پارسال هم آنالنا بائربوک، وزیر خارجه آلمان در اظهاراتی تند نه تنها گفت حماس تمام غزه را به گروگان گرفته است بلکه ادعاهای اسرائیل درباره اینکه این گروه غیرنظامی از غیرنظامیان به عنوان سپر انسانی استفاده میکند را تکرار کرد. آلمان علاوه بر این، درخواستها برای آتشبس را رد کرد آنهم به این بهانه که شولتس گفته بود؛ چنین آتشبسی به حماس اجازه میدهد تا دوباره مسلح شود. برلین همچنین از رأیگیری سازمان ملل در دسامبر ۲۰۲۳ که خواستار آتشبس فوری در غزه شد، خودداری کرد. همچنین ژانویه گذشته و در شرایطی که شمار کشتههای فلسطینیها در غزه به بیش از ۲۰ هزار نفر رسید، روبرت هابک، معاون صدراعظم آلمان، اینکه اسرائیل غیرنظامیان را هدف قرار میدهد را رد کرد و گفت که اگر چه برخی ممکن است به اقدامات خشن ارتش اسرائیل اعتراض کنند، اما اتهامات نسل کشی علیه اسرائیل درست نیست. به مجموعه موارد یاد شده باید موضعگیری آلمان درباره پرونده نسلکشی آفریقای جنوبی علیه اسرائیل در دیوان بینالمللی دادگستری را هم اضافه کرد که برلین آن را ابزارسازی سیاسی نامید و پس از اینکه اسرائیل ادعا کرد؛ برخی از کارکنان آژانس آنروا در حمله ۷ اکتبر مشارکت داشتهاند، بودجه خود برای این سازمان را متوقف کرد و فقط بعد از اینکه بررسی مستقل نشان داد اسرائیل شواهد کافی برای ادعاهای خود ارائه نکرده است و کمک مالی خود به آنروا را از سرگرفت.
اثرات منفی بر نهادهای آلمانی
طی چندین دهه، آلمان با ایجاد رابطه صمیمی به دنبال آشتی دادن اسرائیل با جهان عرب بوده است و در همین راستا، برلین ردپای پر رنگی از قدرت نرم در منطقه برجای گذاشت. اما از ۷ اکتبر، اقدامات سازمانهایی که معمولاً دولت آلمان آنها را از لحاظ مالی تأمین میکنند از جمله مؤسسه گوته، انجمن آلمان برای همکاریهای بینالمللی (GIZ)، بنیادهای مرتبط با احزاب سیاسی اصلی کشور، تأمینکنندگان اصلی برنامههای مختلف در سراسر غرب آسیا هستند؛ متزلزل شده است. فارن پالیسی با ۹ کارمند فعلی و سابق شش مؤسسه آلمانی که در پنج کشور غرب آسیا کار میکنند؛ صحبت کرد. آنها گفتند که موضع سختگیرانه آلمان در مورد جنگ اسرائیل و حماس کار آنها با شرکای محلی و جوامع را به خطر انداخته و به اعتماد و اعتباری که توسعه آن سالها یا دههها طول کشیده است آسیب رسانده است. همه به شرط ناشناس ماندن صحبت کردند تا شغل خود را از دست ندهند. این منابع به فارن پالیسی گفتند که آنها مدتهاست که در خلوت به آنچه که نمیتوان به طور علنی در آلمان بیان کرد اعتراف کردهاند از جمله اینکه راهحل دو کشور، راهکاری مرده است، اشغال کرانهباختری به دست اسرائیل معادل آپارتاید است و سیاست خارجی آلمان از واقعیتهای موجود در حین درگیری فلسطینیان و اسرائیل دور است. بسیاری از سازمانهای آلمانی که در غرب آسیا کار میکنند؛ برای محافظت از کارکنان و شرکای محلیشان، بیصدا رویدادهای عمومی را لغو کرده، انتشار گزارشها را به تعویق انداختهاند یا نشانهای خود را از پروژههایی که حمایت میکنند حذف کردهاند. چندین منبع هم گفتند که آنها نگرانند که رسانهها یا دولت آلمان ممکن است سازمانهای آنها یا شرکای محلی آنها را به یهودی ستیزی متهم کنند.
روالری کیسی/ فارن پالیسی