کد خبر: 1232671
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۴:۰۰
آزاده نیاز، دکترای مطالعات زنان و مدرس دانشگاه تهران:
در حال حاضر در مواضع کارشناسی مختلف دائم شاهد تغییر موضع هستیم و هر کدام از زاویه و منظر خود خانواده را می‌بیند در حالی‌که ما باید ببینیم بحث‌های مختلف معطوف به چیست. 

جوان آنلاین: آزاده نیاز، دکترای مطالعات زنان و مدرس دانشگاه تهران در گفت‌وگویی با «جوان» موارد و شاخصه‌های مهمی از خانواده با محوریت زوجین را تشریح می‌کند و ضمن تأکید بر چند شاخصه مهم، خانواده را بستری مهم برای خلق و آفرینش مهم‌ترین رویداد‌ها می‌داند. او معتقد است مشکلات زندگی مشترک به این دلیل است که بسیاری از زوجین و خانواده‌های امروزی منفعل شده‌اند و کمتر زوجی در تلاش و سختی کشیدن برای رضایت فرد مقابل خود است. 
این مدرس دانشگاه می‌گوید: مواجه‌شدن جزئی‌نگر با مسئله خانواده باعث می‌شود معمولاً مدل بحث در موضوعات، نگاه ایرادگیرانه باشد و به حدی در جزئیات غرق شده‌ایم که از برخی فرصت‌ها غفلت کرده‌ایم، از جمله غفلت از این امر مهم که خانواده در یک پازل و الگوی تمدنی، فرصتی برای خلق و آفرینش بسیاری از موضوعات مهم است. 
دکتر نیاز در توصیف خانواده ایرانی اسلامی می‌گوید: در حال حاضر در مواضع کارشناسی مختلف دائم شاهد تغییر موضع هستیم و هر کدام از زاویه و منظر خود خانواده را می‌بیند در حالی‌که ما باید ببینیم بحث‌های مختلف معطوف به چیست. 
وی معتقد است: در گام اول خانواده‌ها باید شوق حرکت داشته باشند به این معنی که زن و مرد هر دو اراده حرکت‌کردن داشته باشند و اراده هر کس ذیل دیگری تعریف نشود. 
این استاد دانشگاه در توضیح بیشتر می‌افزاید: همه اعضای خانواده باید فعال وارد شوند و یکی از آسیب‌ها این است که برخی افراد که عموماً زنان و فرزندان هستند، خود را منفعل می‌بینند. 
به اعتقاد وی در حالت کلی، یک اصل اساسی را بالای ذهن بگذاریم که قرار است نقش ویژه در شرایط تمدنی داشته باشیم، به این شکل اجزای خانواده اراده‌مند می‌شوند و صرفاً یک نفر برای بقیه تصمیم نمی‌گیرد. 
وی در توضیحی می‌افزاید: کنار هم قرار‌گرفتن زن و مرد یعنی این‌که هر دو نفر می‌توانند شرایط را برای بهتر‌شدن فراهم کنند. 
مورد دیگری که دکتر نیاز به آن اشاره می‌کند «ما»‌شدن در خانواده و میان زوجین است که در توضیح می‌گوید: آدم‌ها یاد می‌گیرند و باید یاد بگیرند که «ما» شوند. اگر کسی مهارت «ما شدن» و «همدلی» و خودشناسی و خود آگاهی ندارد نمی‌تواند رابطه مشترکی را تشکیل دهد. اولین نکته مهم انگیزه ما شدن است و کسی نباید حس قربانی‌شدن داشته باشد. 
وی یکی از دلایل کمرنگ‌شدن رغبت به زندگی مشترک را معطوف به همین موضوع دانسته و توضیح می‌دهد: دائماً نقش قربانی‌شدن در خانواده به افراد نشان داده می‌شود که یک فرد در زندگی مشترک قربانی شده است و دیگری برای او تصمیم می‌گیرد یا تعیین تکلیف می‌کند. 
نیاز بیان می‌کند: اعضای تشکیل دهنده خانواده باید نسبت به استعداد‌های خود، آگاهی داشته باشند و بعد برای ساختن «ما»‌ی مشترک تلاش کنند. شرایط معمول و روزمره «من»‌های افراد را تقویت می‌کند و در این صورت تحولی در خانواده رخ نمی‌دهد. در نهایت وقتی این کار انجام شد فهم نقش‌ها مشخص می‌شود و دیگر کسی دنبال سهم خواهی از دیگری نیست و نقش مادری و پدری هر کس معلوم است. پس از این اعضای خانواده نقش یکدیگر را به رسمیت می‌شناسند. 
وی بسیاری از آسیب‌های زوجین و خانواده را ناشی از «مالکیت محوری» دانسته و می‌گوید: مالکیت محوری در خانواده یعنی اعضا به چشم مالک دیگری به هم نگاه کنند. پدر خانواده از این مدل پیروی می‌کند و اتفاقاً فرزندان خانواده نیز همین نگاه را دارند. اساس نگاه مالکیت محور همین فردگرایی است. کسی به خاطر دیگری حاضر به تغییر نیست و می‌خواهد دیگران را به نفع خود تغییر دهد. 
مهارت همدلی مورد دیگری است که دکتر نیاز به آن اشاره کرده و در توضیح بیان می‌کند: آدم‌ها بیش از این‌که مجهز به همدلی باشند در کنار هم‌بودن به همدردی می‌رسند. فرق این است که در همدردی به دنبال درد مشابه می‌گردند تا بگویند «تو را درک می‌کنم» در حالی‌که در «همدلی» خود را جای فرد مقابل می‌گذاریم و از دریچه او موضوع را بررسی می‌کنیم. دریچه او یعنی جایگاه، بینش، ضعف‌ها، قوت‌ها و فضای تربیتی طرف مقابل را ببینیم. ما باید قدرت داشته باشیم تا از دریچه خود به دریچه دیگری تغییر جایگاه بدهیم و همدلی کنیم. 
به اعتقاد وی آنچه که زوجین را دچار مشکل می‌کند معطوف به این است که از دریچه خود به موضوعات می‌نگرند و همه چیز را روی دانش و بینش خود متمرکز می‌کنند. 
«نشاط» موضوع دیگری است که این مدرس دانشگاه درباره آن صحبت می‌کند و می‌گوید: محیط خانواده محیط پرفاصله از نشاط و گذران روزمره شده است در حالی‌که خانواده مرکز نشاط و محیط رسیدن به آینده است. در خانواده‌ای که نشاط باشد اعضای خانواده از رکود فاصله خواهند گرفت. 
وی موضوع مهم دیگری را در باب تربیت باز می‌کند و ادامه می‌دهد: خانواده محیطی برای ترویج الگو‌های مختلف و مواجهه فرزندان با تکثر روایت است. چرا بچه‌ها باید از پدر یا مادر خود باید تبعیت کنند؟ والدین به خود می‌گویند می‌خواهند فرزندانی مطیع و کپی داشته باشند. برای بچه‌ها فضای سوال و جواب فراهم نمی‌شود و از کپی خارج‌شدن برای والدین نگران‌کننده شده است، در حالی‌که فرصت مواجه‌شدن با موضوعات مختلف را خانواده باید فراهم کند. خانواده باید فرصت مواجه‌شدن با تکثر را بدهد. فضای خانواده‌ای که درباره آن صحبت می‌کنیم خانواده‌ای است که مهارت‌ها در آن تقویت‌شده و مدل نشاط دارد. در نتیجه این سیال بودن، الگوسازی برای فرزندان فراهم می‌شود و لذا همه اعضای خانواده یک چرخش جدی نسبت با یکدیگر خواهند داشت. 
وی این چرخش را از «حق محوری» به «تکلیف محوری» می‌داند و در توضیح آن می‌گوید: زن و شوهر باید درپی پیدا‌کردن تکلیف خود به یکدیگر باشند، اما متأسفانه ما انقدر که دنبال حق خود هستیم به تکلیف خود عمل نمی‌کنیم. در تکلیف محوری قرار نیست کسی قربانی دیگری شود. تو باید گاهی از حق خودت بگذری و بدانی خدا جبران می‌کند برای کسی که از حق خود به نفع دیگری می‌گذرد. ما، چون بلد نیستیم «ما» بسازیم و به نفع هم کنار بیاییم، یکی باید فدای دیگری شود و به زن می‌گویند «سلطه‌پذیر» و مرد می‌شود «زن ذلیل»
یکی از موضوعات مهم مورد اشاره این مدرس دانشگاه، در شکل‌گیری رابطه موفق و خانواده سالم معطوف به پیش‌دستی در انجام برخی امور است که در بیان آن خطاب به زوجین می‌گوید: پیش از اینکه طرف مقابل دنبال این باشد که «حق من است» تو برای او پیش‌بینی کن و انجام بده. قوت قلب باش. جلوتر از طلب فرد مقابلت سهم او را را بده. در بین یک زن و مرد مگر چه انتظاری جز دیده شدن و مفید بودن است؟!
به اعتقاد وی رابطه زوجین چیزی جز پیش‌دستی‌ها نیست و ادامه می‌دهد: زوجین دائماً در حال چنگ‌اندازی به حق خود هستند و دچار تعارض می‌شوند، در نهایت هم خود‌شان را پیدا نمی‌کنند. 
این استاد دانشگاه می‌گوید: تکیه‌گاه بودن، زن را نه در معنای ضعف بلکه در قالب نیاز و طلب جدی زنانه بدانید، اما زنی که قوت حضور مردانه را نمی‌بیند، شکسته می‌شود و اقتدار‌های شکسته مردانه نیز تبدیل به پرخاشگری می‌شود. 
وی معتقد است: ما آدم‌های منفعلی در زوجیت و زندگی مشترک هستیم. کسب مهارت سختی دارد و باید برای به دست آوردن آن تلاش کرد. باید دید، برداشت طرف مقابل چیست تا به مواجهه، مقابله، مخاصمه و گره‌های حل نشده‌ای تبدیل نشود. 
وی خاطر نشان می‌کند: انسان‌ها در موضع «بگذر و طوری نشده» یا «تو کوتاه بیا» و قرار‌گرفتن در چنین مواضعی طغیان می‌کنند. اتفاقاً تو باید به رسمیت شناخته شوی و قرار است همه چیز به نفع «ما» تغییر کند. 
این مدرس دانشگاه در پایان می‌گوید: حاصل تکلیف‌گرا بودن، داشتن خانواده‌های فعال و رو به رشد است؛ خانواده‌ای که در آن حرکت مفهوم دارد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار