امام خمینی (ره) بعد از ترور شهید مطهری و شهادت این دانشمند و مبارز بزرگ در سخنرانی به این مناسبت فرمودند: «این انقلاب باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند، و زنده ماندنش به این خونریزیهاست. بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا میکند. بکشید ما را؛ ملت ما بیدارتر میشود.»
ملت ایران نیز ملتی بود که از همان ابتدای شکلگیریانقلاب اسلامی با مجاهدت و ایثار از کوچک و بزرگ و از زن و مرد در همه صحنهها نقشآفرینی کرد و بسیاری از آحاد این ملت برای پیروزی و دفاع از آن از همه هستی خود و از مال و جان خود گذشتند تا نهالی را بکارند که دنیای کفر و الحاد را به لرزه درآورد و همین وجه مردمی و همگانی انقلاب اسلامی بود که در دل خود یک روستازادهای به نام قاسم سلیمانی را به بشریت معرفی کرد که برای نابودی تروریستهای ضدانسان و دستپرورده نظام سلطه آنچنان فداکاری و در نهایت جان خود را نیز در همین راه تقدیم کرد و به همین خاطر بود که امام خمینی (ره) در ستایش از ملت ایران فرمودند که «من با جرئت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله (ص) و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین (ع) و حسین بن علی (ع) میباشند.»
دقیقاً همین روحیه ملت ایران بود که انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند و اساساً بدون مشارکت آحاد مردم هیچگاه انقلابی به وسعت و عظمت انقلاب اسلامی قابلیت تحقق نداشت و همین روحیه بود که انقلاب اسلامی را از گردنههای سخت توطئه دشمنان در طی قریب به نیم قرن عبور داده است و دقیقاً با فهم همین مسئله در عدم توفیق توطئهها بوده که دشمنان این ملت بعد از انقلاب اسلامی با جنگ نرم و جنگ شناختی دامنهدار و مداوم به دنبال تغییر این روحیه و از بین بردن این هویت جمعی و براندازی مفهوم وطن در بینش ایرانیان برآمدهاند.
تقابل غرب و نظام سلطه با انقلاب اسلامی و محور مقاومت، صرفاً یک اختلاف سیاسی بین یک دولت با تعدادی دولت دیگر نیست بلکه یک نزاع تمدنی است. در روزگاری که غرب توانست با قدرت تمدنی، همه جهان را درنوردد و در اوج احساس پیروزی، این انقلاب اسلامی ملت ایران بود که با تکیه بر فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی و صدها سال انباشت فکری و معرفتی توانست در برابر غرب صفآرایی و سدی بزرگ در برابر فرهنگ مهاجم و سلطهگر غربی بنا کند و در این میان این ملت بزرگ ایران بود که رسالت تاریخی خود را انجام داد و برای رهایی بشریت از انقیاد فرهنگ سلطهجو، سرمایهسالار و وحشی غرب، بار مسئولیتی بزرگ و تاریخی را بر دوش گرفت.
امروز دشمنان به این تحلیل رسیدهاند که تا زمانی که ملت ایران در جای درست تاریخ ایستاده و از مقاومت در برابر غرب ضدانسان حمایت میکند در برابر این نهضت بزرگ کاری از پیش نخواهد برد و بلکه هر روز شکستهای بیشتری متحمل خواهد شد و با این روند عرصه تمدنی را در برابر تمدن اسلامی به رهبری ایران خواهد باخت. با همین تحلیل است که به خصوص در یک دهه اخیر تلاش زیادی برای گسست مردم از حاکمیت و ایجاد انشقاق بین مردم و نابودی هویت ملی و اسلامی ایرانیان شده است. با توجه به قدرت روزافزون نظامی ایران و ناتوانی دشمن از موفقیت در این عرصه، چه چیزی بهتر از نابودی هویت ایرانیان و ساختن خردهفرهنگهای ضدهویتایرانی و ضدهویت اسلامی برای تبدیل بخشی از جامعه به سربازان جنگ شناختی و نیز استفاده از آنها در عرصه میدانی در مواقع لازم است.
امروز به وضوح روشن است که تلاش زیادی برای ساخت یک خردهفرهنگ جعلی ضدایرانی و ضدوطنی در حال انجام است که با دشمن در هر صورت همنوا بوده و با هرچه متعلق به ایران و ایرانی است دشمنی دارد. از آیین آسمانی ملت ایران که پدران و مادران همیشه موحد این ملت با چشمانی باز آن را پذیرفتند و در راه آن تاکنون پایمردی کردند تا هرچه به هویت ملی ایران و با سرزمینی مثل ایران نسبت دارد.
حاج قاسم سلیمانی، بزرگمردی در تاریخ این سرزمین است که البته بزرگیاش علاوه بر ویژگیهای خاص شخصیتی درخشان خودش نماینده خیل عظیم مردانی است که مخلصانه و ایثارگرانه جان خود را در خارج از جغرافیای ایران تقدیم کردند برای محافظت از امنیت و آرامش ایرانیان و ملتهای منطقه که بخش بزرگی از آنان علاوه بر یکسانی در آیین اسلام با ایرانیان، روزگاری بخشی از ایران بزرگ بودند.
اگر کشوری و ملتی شخصیتی برابر با یک دهم حاج قاسم داشت برای همیشه تاریخش کفایت میکرد و مردمش برای همیشه خود را مدیون او میدانستند، ولی دشمن با استفاده از عدهای وطنفروش مزدورضدایران و ایرانی تلاش زایدالوصفی برای تخریب و توهین به این اسطوره بزرگ و سایر سربازان ملت ایران کرده و تلاش میکند با زشتترین و شنیعترین روشها بهترین فرزندان این ملت را مورد توهین و خدشه قرار دهد.
البته این اقدام به روشنی از سوی سرویسهای اطلاعاتی دشمن و شبکه معاندان و پیادهنظام خارجنشین انجام میشود و اندک فریبخوردگان داخلی که با آن همنوایی میکنند در اقلیت محض و بسیار ناچیز هستند که عمدتاً با تحلیل غلط از وضعیت خود و جامعه و تحت تأثیر جنگ شناختی پردامنه دشمن به این عملیات زشت رسانهای ملحق میشوند و تحلیل اینکه مشکلات روشن اقتصادی یا سوءعملکرد برخی مسئولان مسبب این ماجراست به هیچ عنوان درست نیست. مگر میشود به بهانه مشکلات اقتصادی در داخل کشور از اینکه هموطنت توسط پستترین دشمنان مردم و کشورت به خاک و خون بغلتند خوشحال شوی؟! در حالی که بررسیها هم نشان میدهد که عمده این فریبخوردگان اتفاقاً از قشر برخوردار جامعه نیز هستند.
چپ یا راست، مذهبی یا شلمذهب و غیرمعتقد، حزباللهی یا لیبرال، باحجاب یا بیحجاب برای دشمن فرق چندانی نمیکند و دشمنان این ملت نشان دادهاند که با همه مردم ایران، با هویت تاریخی ملت ایران و با تمدنسازی این ملت دشمن هستند و در موقع دشمنی برای آنها هیچ تفاوتی نمیکند که چه کسی و با چه اعتقادی آسیب میبیند. همانطور که تحریمهای ظالمانه، کل مردم ایران را نشانه گرفت و به همه آسیب زد، همانگونه هم گروهک داعش که امروز به یک شرکت سهامی یا یک پیمانکار تروریستی تبدیل شده که از کارفرماهای مختلف مأموریت دریافت میکند، در حادثه تروریستی کرمان اعلام کرد که شیعهها را هدف قرار داده و روشن است که برایش فرقی نمیکند که چه بخشی از ایرانیان آنجا بودند چراکه همه ایرانیان را مشرک دانسته و تکفیر کرده و مستحق مرگ میداند.
با این همه، همانطور که امام خمینی (ره) بیان کردهاند شهادت شهدای مظلوم حادثه کرمان باعث بیدارتر شدن ملت شده و به برکت خون این شهیدان گلگون کفن، آگاهیها بالاتر خواهد رفت. خون شهید بصیرتها را بیشتر میکند و باعث روشن شدن دست دشمن میشود و ملت را به یکپارچگی در برابر توطئهها میکشاند و همین باعث خواهد شد که ملت ایران قویتر از قبل به مسیر روشن و تمدنساز خود ادامه داده و هیچگاه به اسارت دشمن درنیاید چراکه به قول امام خمینی (ره) «ملتی که شهادت دارد، اسارت ندارد.»