جوان آنلاین: رئیس فدراسیون فوتبال گاهی روی موارد مهمی دست میگذارد و به مسائلی اشاره میکند که نمیتوان به سادگی از کنار آنها عبور کرد. اینکه در توسعه استعدادهای ورزشی در کنار دانش و علم ترکیب نظریه و عمل وجود دارد و باید در امر پژوهش و نوآوری در ورزش کار شود، واقعیت محض است اگر بدان توجه شود، اما اینکه کارخانه بازیکنسازی و توسعه نیمهتعطیل است همه واقعیت نیست، چراکه این کارخانه نه نیمهتعطیل که کاملاً تعطیل است و دلیل آن نیز بهطور واضح و مشخص، عدم حمایت و توجه مسئولان به ردههای پایه است. اینکه بگوییم زمانی در آموزش و پرورش، مدارس فوتبال مسابقه میدادند و بهترینها از دل آموزش و پرورزش و منتخب ناحیه مشخص میشدند، تنها مرور خاطرات است و بس. زنده کردن این رویه نیاز به کار و حمایت دارد، نه صرفاً ارائه تئوریهای دهان پرکن!
تاج بارها به این مسئله اشاره کرده که از سال ۶۷ در فوتبال حضور دارد. با یک حساب سرانگشتی میشود چیزی حدود ۳۵ سال که زمان کمی نیست. پس در واقع او بهتر از هر کس دیگری زمان برای بررسی نیازهای این رشته را داشته و خوب میداند که حرف زدن دردی را از فوتبال دوا نمیکند و این رشته برای رشد به حمایت و کار عملی نیاز دارد. بازگشایی کارخانه بازیکنسازی و توسعه فوتبال حمایت میخواهد. حمایت از ردههای پایه، نه ارائه تئوریها و جمعبندیهایی که هرگز هیچ سودی و ثمره مثبتی از آن دیده نشده است. توسعه بخش محلات و همکاری با آموزش و پرورش به حرف نیست. فوتبال ایران کم استعداد ندارد، اما آیا هرگز برنامهای عملی برای شکوفایی، حمایت و حفظ این استعدادها وجود داشته است؟ پاسخ این سؤال را میتوان با نگاهی به سرنوشت تیمهای ملی پایه داد. تیمهایی که نمونه بارز کارخانههای استعدادیابی بودند که عدم حمایت در آنها را تخته کرده است.