میثم مهدیار، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگو با «جوان» میگوید: دورهمیهای مختلف به بهانه جشنهایی، چون تولد یا ازدواج یک مناسک مثبت محسوب میشود که نباید کنار گذاشته شود، اما میتواند به دور از تفاخر و تجمل باشد.
وی توضیح میدهد: معمولاً هر کسی در چارچوب شرایط خانوادگی خود اقدام به برگزاری جشن میکند، کمااینکه این روزها جشنهای میلیاردی وجود دارد و از سوی دیگر یک نفر با کیک ساده جشن میگیرد.
به اعتقاد وی، برگزاری مناسک مختلف در جشنها باعث میشود توجه و محبت افراد به یکدیگر بیشتر شود.
معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات اضافه میکند: هر مناسک و آیینی ممکن است کژکارکردهایی داشته باشد و اگر دچار تجملگرایی و فخرفروشی و چشم و همچشمی شود، به ضد خود تبدیل میشود، اما نفس برگزاری جشنهایی از این دست برای فرزندآوری اتفاقاً یکی از راههای فرهنگی تغییر ذهنیتها نسبت به فرزندآوری است.
مرز برگزاری چنین مراسمهایی برای دوری از تجمل موضوع دیگری بود که مهدیار درباره آن پاسخ داد: مرز یعنی به سمت تجمل و تکلف نرویم و در واقع شکل مراسم نباید درگیر تجمل شود، اما نفس آن بسیار خوب است.
وی به کمشدن تعداد مراسمها در دوران همهگیری کرونا اشاره میکند و توضیح میدهد: در زمان کرونا این بحث مطرح شد که با تعطیلی مراسمهای جشن ازدواج، کاهش هزینه مراسم عروسی به نفع ازدواج آسان و طبقات متوسط و فرودست شد، اما بنده معتقد بودم اتفاقاً آیینها و مراسمهای جمعی ازدواج انگیزه ازدواج و تشکیل خانواده را تقویت میکند چراکه دختران و پسران در چنین موقعیتهایی در مرکز توجه جمعی قرار میگیرند و ازدواج به یک امر اجتماعی تبدیل میشود و ترک آن باعث خواهد شد ازدواج از امر فرهنگی و اجتماعی خود خارج شود.
به اعتقاد وی، شکل برگزاری این مراسمها باید فرهنگسازی شود تا به دور از تجملات و چشم و همچشمی باشد، کالاپرستی اتفاق نیفتد و تفاخر رخ ندهد که چنین مواردی بیربط به اصل برگزاری مراسم است.
مهدیار با تأکید بر اینکه نفس کار را اتفاقاً باید غنیمت شمرد و ارج نهاد میگوید: در مورد شکل آن باید فرهنگسازی شود تا به ضد خود تبدیل نشود.
الگوسازی و فرهنگسازی از سوی دولت از جمله راههایی است که این جامعهشناس مطرح میکند تا شکل برگزاری جشنهایی، چون تولد به دور از تفاخر و تجمل باشد.
به اعتقاد وی، برگزاری این مراسمها نیاز به الگوسازی درست دارد، اما در واقع جشن ازدواج و تولد آیینها و مناسکی هستند که خانوادهگرایی در آن موج میزند، بنابراین اگر دغدغه خانوادهگرایی در حاکمیت وجود دارد، باید چنین آیینها، مناسکها و مراسمهایی را جدی بگیرد. مثلاً باید کاری کرد که والدینی که فرزندی را به دنیا میآورند، با چنین آیینها و مناسکی احساس خوبی برایشان ایجاد شود و فرزندآوری را یک کار ویژه و اجتماعی بدانند.
وی نقدی هم به فقدان الگوسازی و فرهنگسازی نهادها و دستگاهها دارد و درباره آن میگوید: اگر حاکمیت فهم درستی داشت، خود دست به کار میشد، اینگونه که برای مادران در بیمارستان اتاق مجزا در نظر میگرفت و اقوام میآمدند و هدیه میآوردند، اما متأسفانه این عملکردها تقلیل پیدا کرد و مشوقهای ازدواج به امتیازات اقتصادی منحصر و فعالیتهای فرهنگی و معناساز حذف شد.
این جامعهشناس میافزاید: مناسک حولوحوش فرزندآوری و تربیت همچون تعیین جنسیت، جشن بلوغ و تکلیف باید از سوی حاکمیت مورد حمایت قرار گیرد تا درون سبک زندگی خانوادههای ایرانی جا بیفتد.
وی در توضیح بیشتر بیان میکند: ارزشها میتواند هنجارها را تغییر دهد و حاکمیت میتواند به واسطه رسانه، هنر و تبلیغ تلاش کند تا مرز سادگی از تبرج مشخص و تفاخرگرایی افراد تقبیح شود. همچنین حاکمیت باید بتواند زمینه عدالت در خصوص این مناسکها را ایجاد کند. به طور مثال دولت میتواند با دادن یارانه به خانواده بخشی از هزینههای چنین مناسکهایی را تأمین یا سلسله فروشگاههایی برای برگزاری چنین آیینهایی راهاندازی و فرایند اقتصادی چنین مناسکهای خانوادهمحوری را تقویت کند. سیاست درست باعث خواهد شد یک نوع عدالت فرهنگی جمعگرایانه حکمفرما شود.
نقد پایانی وی در مورد کادر درمان در بیمارستان است که انگیزه فرزندآوری را تقلیل میدهد. وی در این باره گفت: همین الان در بیمارستانهای دولتی، مادرانی که فرزند دوم یا سوم و بیشتر دارند، از سمت برخی کادرهای درمان و پرستاری مورد آزار و اذیت کلامی قرار میگیرند و این موضوع باعث ایجاد استرس و فضای نامطلوب برای مادران شده است.