جوان آنلاین: مرضیه برومند ۱۰ مهرماه به دلایلی از جمله «عدم درک پیچیدگیها و تناقضهای درونی خانه سینما» از مدیرعاملی خانه سینما استعفا داد و هیئت مدیره این خانه دیروز علی دهکردی را به عنوان مهره جدید انتصاب کرد. با توجه به سیر مدیرعامل شدن برومند در اوج فتنه زن، زندگی، آزادگی و فرجام این بازی به بهانه دروغین جنجال مراسم تشییع پیکر داریوش مهرجویی، پایان کار بازیگر «از کرخه تا راین» از همین الان روشن است و اگر اختلافات درونی خانه پایان نیابد به استعفایی دیگر منتج میشود.
ساعات پایانی روز سهشنبه رسول صدرعاملی، سخنگوی خانه سینما، خبر مدیرعاملی علی دهکردی بر این مجموعه صنفی را رسانهای کرد و گفت: در جدیدترین جلسه مقرر شد یکی از اعضای هیئت مدیره بهعنوان مدیرعامل انتخاب شود که به اتفاق آرا، علی دهکردی بهعنوان مدیرعامل انتخاب شد. انتخابی که پرسشهای اساسی را درباره دورنمای فعالیت نهاد صنفی سینمای ایران، آن هم در دورانی که سینما با چالشهای متنوعی مواجه است، مطرح کرده است.
پیش از پرداختن به تحلیل اوضاع و شرایط پیشروی دوران مدیریتی رئیس جدید باید این نکته را متذکر شویم که با استناد به تبصره یک ماده ۳۷ اساسنامه خانه سینما، مدیرعامل نمیتواند از میان اعضای هیئت رئیسه انتخاب شود و این بدان معناست که علی دهکردی به دلیل عضویت در هیئت مدیره خانه سینما نمیتوانسته به عنوان مدیرعامل انتخاب شود. بنابراین با اتخاذ یک تاکتیک قدیمی از سوی مسئولان خانه سینما که طی سالهای گذشته نشان دادهاند ید طولایی در ایجاد تغییرات یکشبه مانند حذف برخی بندهای اساسنامه دارند با استعفای دهکردی از هیئت مدیره و نشاندن جابر قاسمعلی به عنوان عضو علیالبدل اول به جای او موفق شدند از بین اعضا و حلقه بسته هیئت مدیره، دهکردی را به عنوان مدیرعامل جدید خانه سینما معرفی کنند!
از مطالبه همدلی تا استعفا
برای ارائه تحلیل و منظرگاه روشنتر از اتفاقات چند وقت اخیر و احتمالاً چند وقت آینده خانه سینما باید کمی به عقب برگردیم، روزی که مرضیه برومند به عنوان مدیرعامل معرفی شد. دقیقاً ۱۵ اسفندماه سال گذشته بود که خانه سینما با انتشار نامهای از ریاست کارگردان نامآشنای کشورمان بر این جامعه صنفی خبر داد. در بخشی از این نامه آمده بود: «سینمای ایران بیش از هر زمانی نیازمند همدلی و یکپارچگی است که برای این منظور لازم است ارتباط مؤثری بین مدیران خانه و مسئولان اصناف و دستگاههای دیگر برقرار شود. همچنین سامانبخشی به امور رفاهی سینماگران و ایجاد زمینههای بهبود وضعیت جامعه سینماگران ایران و ارتقای جایگاه اجتماعی «خانه سینما» جزو برنامههای هیئت مدیره است که بیشک نقش سرکار عالی در این مسیر بسیار مهم است.»
پس از انتشار، این متن مطنطن و امیدآفرین برای افراد زیرمجموعه صنوف سینمایی و القای این نکته که قرار است در خانه سینما بر پاشنه سابق نچرخد، مورد استقبال دلسوزان سینمای کشور و رسانههای دغدغهمند قرار گرفت.
شاید اولین تکانههایی که صندلی مدیریتی مرضیه برومند را به لرزه درآورد اظهارات او در اولین نشست خبریاش بود، جایی که در روزهای ابتدایی خرداماه امسال گفت: «من جنگجو هستم، ولی اهل بههم زدن نیستم. از ابتدا دعوا نمیکنم و اگر لازم باشد در انتها دعوا میکنم. البته اوضاع به آن بدی نیست، ولی روحیه جنگجویی من دلیل نمیشود که از الان بجنگم. باید روند به تعامل رسیدن و نه کوتاه آمدن را در پیش بگیریم که این موضوع برای من در رسیدن خانه سینما به اهدافش مهم است.»
این اظهارت آن چیزی نبود که برخی مسئولان خانه سینما انتظارش را داشتند، چراکه مشی آنها راه انداختن دعوای سیاسی با حاکمیت و گرفتن امتیاز بود. بهترین شاهد مثال برای این مدعا اظهارات منوچهر شاهسواری، مدیرعامل پیشین خانه سینما در مراسم معارفه برومند بود که خطاب به او گفته بود: «ما در یک مقطع ویژهای به سر میبریم و چند سال است که در مسیر طوفان هستیم. در این مسیر فقط باید صبور بود، چون این طوفان خواهد رفت و باید چه کرد که بعد از آن بر سر آبادانی باشیم، نه آوارگی. این کار هم با صبوری میسر است. سینمای ایران به عنوان هسته مرکزی نظام روشنفکری کشور بار سنگینی بر دوش دارد و حق آن است که حتی جان بر سر آن بگذاریم. البته این خصلت شخصی من است که اهل گفتگو هستم، ولی اهل رسانه نیستم، یعنی بلد نیستم.»
پایین آمدن از خر سیاستزدگی
این روحیات تصمیمگیران خانه سینما باعث شد کاسه صبرشان لبریز شود و برومند را در ۱۰ مهرماه به نوشتن استعفا نامه برسانند. متن استعفایی که برومند در بخشی از آن نوشته بود: «ناتوانی من در درک پیچیدگیها و تناقضهای درونی خانه سینما و همچنین خودداری سازمان سینمایی از پرداخت به موقع اقساط به دلایل مختلف مزید بر علت شد و احساس کردم بودنم دیگر نه تنها ثمر ندارد، بلکه ممکن است به این نهاد صنفی باارزش و یگانه آسیب وارد کند.»
حالا و با انتخاب علی دهکردی به عنوان یکی دیگر از اعضای هیئت مدیره با لطایفالحیل خانه سینما، به نظر میرسد دوره شعاری احترام به زنان در بین اربابان خودخوانده خانه سینما منقضی شده است و باید با مهره سفید دیگری شطرنج با حاکمیت و ارشاد را ادامه بدهند. شخصیت و سابقه علی دهکردی نشان میدهد که او فردی متعادل و میانهروست چه اینکه او ریاست انجمن بازیگران سینمای ایران را در رزومه صنفی خود دارد و از این منظر یکی از سینماگران آشنا به فعالیتهای سینمایی و صنفی سینمای ایران محسوب میشود.
علی دهکردی به عنوان یکی از بازیگران بیحاشیه و خوشنام سینما و تلویزیون کشورمان علاوه بر مدیریت چالشهای داخلی خانه سینما باید به شکل موازی همراهی و سازگاری عقلایی با نهاد بالادستی خود، یعنی سازمان سینمایی و وزارت ارشاد را هم به پیش ببرد. از آنجایی که دهکردی باید خودش را مجری مصوبات و تصمیمات هیئت مدیره خانه سینما بداند، از یکسو با توجه به روحیه چالشآفرین برخی از تصمیم گیران این خانه صنفی که سالهاست به جای پیگیری حق و حقوق صنفی شاغلان در خانواده بزرگ سینما، به شدت سیاستزده رفتار میکنند و از سوی دیگر با توجه به بخشهایی از متن استعفانامه مرضیه برومند در ۱۰ مهرماه، تصور روزهای پرنوسان برای مدیر جدید خانه سینما دور از ذهن نخواهد بود. به قول قدما دیر یا زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد.