کد خبر: 1112867
تاریخ انتشار: ۰۹ آبان ۱۴۰۱ - ۲۳:۰۰
علی حسن حیدری

کشور موج ششم آشوب را هرچندکوتاه مدت، اما بسیار خشن و پیش‌رونده، تجربه کرد که به ظاهر آغازی غافلگیرکننده داشت. موج جدید از نظر شکل، رویکرد و شدت با آشوب‌های سه دهه گذشته بسیار متفاوت بودکه شاهد تحلیل‌های متفاوتی درباره چیستی، چرایی و چگونگی طراحی و نقشه ریزی آن بودیم. غالب تحلیل‌های ارائه شده، رخداد را درچارچوب معادلات سیاسی و امنیتی منطقه‌ای و جهانی ندیده بود. درحالی که درک عمق این بحران و اهداف طراحان و مجریان آن بدون بهره‌گیری ازقواعد دقیق جامعه شناختی و فهم اصول حاکم برمعادلات بین الملل ممکن نیست.
پیش از این پنج دسته اغتشاش را تجربه کرده‌ایم، حوادث دهه ۷۰ در مشهد و اسلام‌شهر، حوادث کوی دانشگاه در ۷۸، فتنه ۸۸، آشوب‌های دهه نود (۹۶ و ۹۸) که اغتشاشات اخیر درکنار مشابهت‌های فراوانی که از نظر خاستگاه، نوع مطالبه، فرم و رویکرد با آشوب‌های تجربه شده داشت، اما به دلیل ویژگی‌های منحصر به فرد از وجوه تمایز معینی نیز نسبت به تجارب قبل برخورداربود.
آنچه درشهریور و مهر ۱۴۰۱ شاهد آن بودیم، ششمین دسته ازآشوب‌هایی بود که گرچه در برخی حوزه‌ها با هر پنج مورد شباهت‌هایی دارد، اما ازنظر جنس آشوب، فراگیری و ائتلاف دشمن و اپوزیسیون بی سابقه و منحصر به فرد بود.
از ویژگی‌های آشوب‌های این دوره نقش‌آفرینی مستقیم و همه‌جانبه امریکا و متحدان آن دربرنامه ریزی، حمایت مادی و معنوی و هدایت میدانی آن بود. از زاویه جامعه شناختی آشوب‌های اخیر شکلی از آشوب‌های بی سر را در اذهان تداعی می‌کرد و دشمن نیز بر اثبات این گزاره که اغتشاشات خودجوش است و رهبری مشخصی ندارد اصرار داشت.
اما آشوب‌های این دوره با وجود اینکه از نظر جنس، فرم و شدت متفاوت از نمونه‌های گذشته بود دریک نگاه دقیق‌تر از طیف آشوب‌های کاملاً سازمان یافته با رهبری، برنامه و نقشه از پیش طراحی شده بود و فرماندهی میدان آن نیز بسیار نظام‌مند بود که به شکل شبکه‌ای آموزش‌دیده عمل می‌کرد. در این الگو شبکه‌های اجتماعی زمین و بستر هدایت و مدیریت اغتشاشات بود و دشمن به شکل مستقیم، عملیات لجستیکی، حمایت و هدایت را انجام می‌داد.
در فضای شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ای با تولید متراکم فیلم و عکس توسط خود معترضان کاملاً هدفمند عملیات انجام می‌دادند و با بهره‌گیری از پروژه کشته‌سازی از میان زنان و دختران با ایجاد جو روانی و احساسی، برنامه یارگیری از میان دانش‌آموزان، دانشجویان سلبریتی‌ها، اوباش و شبکه دختران فراری سوار بر موج اعتراضات می‌شدند و شورش‌ها را توسعه می‌دادند و از سویی با مسلح کردن نیرو‌های نفوذی، سازماندهی گروه‌های شناسنامه‌دار مسلح اپوزیسیون رهبری میدانی انجام می‌دادند و شکلی از جنگ احزاب را به اجرا گذاشتند.
آشوب‌های جدید بی سر نبود، چون بازیگران میدانی در فضای نرم و سخت کاملاً نظام‌مند و به شکل شبکه‌ای نقش آفرینی مستقیم داشتند. شبکه‌های ماهواره‌ای، کشور‌های منطقه ای، کشور‌های فرامنطقه‌ای سازمان‌ها و نهاد‌های منطقه‌ای و بین المللی، شاخه سیاسی و نظامی گروه‌های معاند و مخالف درآغاز تا انجام بحران کاملاً هماهنگ با لیدر‌های کف خیابان، سلبریتی‌ها، شبکه اوباش و شبکه دختران فراری که سال‌ها درخانه‌های مجردی زیست شبکه‌ای داشتند، مدیریت میدانی را انجام می‌دادند. کشور‌های فرامنطقه‌ای و نوع و شیوه دخالت آن‌ها به جای خود قابل ارزیابی و واکاوی است، اما امریکا به عنوان دشمن هویتی ایران، اسلام و جمهوری اسلامی نقش محوری را در این اغتشاشات ایفا می‌کرد و مستندات موجود در مراکز اطلاعاتی و امنیتی نیز بر این مسئله تصریح دارد. با توجه به اسناد و مدارک موجود و اعترافات فرماندهان میدانی (کف خیابان و فضای شبکه‌های اجتماعی) امریکایی‌ها در طراحی، تقسیم نقش بازیگران داخلی و منطقه و حتی سازمان‌های بین‌المللی و رسانه‌ای نقش کلیدی داشته‌اند.
مقامات امریکایی با کمک موساد و دولت سعودی با برنامه‌ای کاملاً دقیق که تمامی جوانب آن نیز مطالعه شده بود، تلاش داشتند سناریوی سوریه‌سازی ایران را با تکیه به ظرفیت‌های سخت و نرم به اجرا بگذارند. البته ائتلاف آشوب در برآورد‌های اطلاعات و امنیتی خود بر این مفروض اجماع داشتند که براندازی ایران در شرایط فعلی امکانپذیر نیست، اما با ایجادآشوب‌های فراگیر فرسایشی امکان تخریب زیرساخت‌های استراتژیک و ظرفیت‌های راهبردی ایران ممکن است. برهمین اساس سناریوی سوریه‌سازی را با هدف ویران‌سازی زیر ساخت‌های کشور، متوقف کردن چرخه تکاملی قدرت ملی، چرخه تولید و تداوم آن در بخش‌های اقتصادی، نظامی و علمی و آموزشی در دستور کارقرار دادند. از این رو تمام امکانات نرم و سخت خود را بر روی مراکز علمی، آموزشی و مدارس به‌ویژه زنان و دختران به عنوان چرخه نظام ارزشی و سبک زندگی مقاومتی متمرکز کردند.
درتفسیر امریکایی‌ها تغییر در نگرش، محاسبات و رفتار زنان و دختران به عنوان کانون‌های مولد نظام ارزشی سبب ایجاد اختلال درچرخه تولید سرمایه اجتماعی، قدرت و حتی ثروت در ایران خواهد شد. علاوه براین دشمن از طریق آشوب‌های سازماندهی شده به دنبال فراهم آوردن زمینه تغییر محاسبات لایه‌های نخبگی و مدیریتی بود. به زعم دشمن این آشفتگی منجر به توقف چرخه مدیریت نخبگان و مدیران دولتی و غیردولتی خواهد شد و زمینه تغییر رفتار درمراجع سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری را در ایران به وجود خواهد آورد.
براساس نقشه دشمن با موفقیت سناریو سوریه‌سازی، ایران در وضعیت ورشکستی سیاسی و اقتصادی قرارخواهد گرفت، انسجام ملی آن زایل خواهد شد، شکاف دولت و مردم به اوج خود خواهد رسید. در چنین شرایطی ایران تبدیل به یک مجمع الجزایر بی ثبات خواهد شد که زمینه سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی در آن حداقل تا یک دهه از بین خواهد رفت. در چنین شرایطی با وجود بقای جمهوری اسلامی، ایران به دلیل حکمفرمایی ناکارآمدی مفرط برآن مشروعیت و مقبولیتش به شدت کاهش خواهد یافت، در چنین حالتی ایران دو گزینه پیش رو دارد یا باید تسلیم شود و یا به دلیل تشدید فشار‌های بیرونی و بروز آشوب‌های فراگیر تغییر نظام سیاسی اتفاق خواهد افتاد. درهر دوحالت مقاصد امریکا محقق خواهد شد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار