سرويس سیاسی جوان آنلاين: رهبر معظم انقلاب اسلامی سال ۹۸ را به نام سال «رونق تولید» نامگذاری کردند؛ نامگذاریای که کماکان با هدف «بی اثر کردن تحریمهای دامنهدار بینالمللی» و «بهبود وضعیت معیشتی مردم» صورت گرفته و این حس امیدواری را در جامعه زنده نگه داشته است که در سال ۹۸ گامهای جدیتری در جهت مرتفع کردن مشکلات اقتصادی کشور توسط دولت برداشته شود. تأکید معظمله بر حوزه اقتصادی در چند سال اخیر در حالی صورت میگیرد که در چند روز بعد از جشن ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی ایشان در بیانیهای مهم و راهبردی با عنوان «گام دوم انقلاب»، چالشهای اقتصاد ایران را به دو چالش «درونی» و «بیرونی» تقسیم کردهاند؛ چالش بیرونی از دو بخش «تحریم» و «وسوسه»های دشمن و چالش درونی از دو بخش «عیوب ساختاری» و «ضعفهای مدیریتی» تشکیل شده است.
وسوسههایی خطرناکتر از تحریم
تصویر مورد اشاره که توسط معظمله ارائه شده است، شرح حالی جامع از اقتصاد ایران است و مهمتر از «تحریم»های دشمنان، از «وسوسه» دشمن نیز سخن به میان آمده است.
«وسوسه» دشمنان در حقیقت همان درِ باغ سبزی است که آنان تلاش میکنند به دروغ به مردم و مسئولان نشان دهند، مثلاً میگویند برجام را امضا کنید تا سرمایه خارجی به کشورتان وارد شده و کشورتان را آباد کنند یا میگویند FATF را بپذیرید تا مشکل مراودات مالی کشورهای اروپایی با ایران حل شود، اما هرچه به امید «باغ سبز» پیش میرویم، بیشتر با «بیابانِ لمیزرع» مواجه میشویم! «تحریم» و «وسوسه» دو لبه یک قیچی هستند. اگر تنها سخن از تحریم بود، نظام تصمیمگیری و مردم به این نتیجه میرسیدند که باید برای رشد اقتصادی در شرایط تحریم، برنامهریزی کنند ولی وقتی در کنار تحریم، وسوسه نیز باشد همواره عدهای خیال میکنند که احتمالاً اگر اندکی بیشتر امتیاز بدهند، اوضاع خوب میشود، بنابراین نیازی به برنامهریزی برای «رشد اقتصادی در شرایط تحریم» نمیبینند و در دور باطل «امتیازدهی بیشتر» و «تحریم بیشتر» گرفتار میشوند. این دور باطلِ «تحریم- وسوسه»، چالش بیرونی امروز اقتصاد ایران است. در کنار این چالش بیرونی مهم، باید به چالش درونی اقتصاد ایران نیز توجه کرد؛ چالشی که دو بعد دارد: «ضعف مدیریتی» و «عیوب ساختاری». برخی فقط این را میبینند و برخی فقط آن را، اما واقعیت این است که گرچه اقتصاد ایران با مجموعهای از عیوب ساختاری مواجه است که شاید سابقه برخی از آنها (مثلاً وابستگی به نفت) به بیش از ۱۰۰ سال پیش برسد، اما نقش بیعملی مسئولان و ضعف کنش اقتصادی صحیح و به موقع را نمیتوان در تشدید مشکلات فعلی اقتصاد ایران نادیده گرفت، یک نمونه از این ضعف مدیریت را میتوان در تعیین نرخ ۴ هزارو ۲۰۰ تومان برای ارز و همچنین عرضه سراسر رانتی آن مشاهده کرد. این اتفاق، نه به دولت قبل مربوط است و نه میتوان آن را حاصل زخمهای کهنه و عیوب ساختاری اقتصاد ایران دانست. با این حال، عیوب ساختاری اقتصاد ایران اهمیتی ویژه دارند؛ عیوبی که اگر نبودند تحریمها بیاثر میشدند و به تبع آنها، وسوسه نیز دیگر جایگاهی نداشت. در میان عیوب ساختاری اقتصاد ایران، عنوان هشت تای آنها به عنوان مهمترینها در بیانیه ذکر شده که عبارتند از: وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطه وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیت داخلی، استفاده اندک از ظرفیت نیروی انسانی کشور، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، عدم ثبات سیاستهای اجرایی اقتصاد، عدم رعایت اولویتها و وجود هزینههای زائد و حتی مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی.
بر اساس آنچه گفته شد، این صورتبندی از عیوب ساختاری اقتصاد ایران، از سایر صورتبندیهایی که تحت عنوان بحرانها و ابرچالشهای اقتصاد ایران مطرح میشوند دقیقتر و جامعتر است، از سوی دیگر این صورتبندی واجد نظمی خاص است که میتواند در مقام نسخهنویسی برای اقتصاد ایران، طبیب را به سمت تعیین دقیق اولویتهای درمانی راهنمایی کرده و به نسخهای شفابخش برساند، بنابراین ما با «شرح حال اقتصاد بیماری» مواجهیم که «کاملترین نسخه کلان درمانی» را نیز در خود دارد.
نقش جوانان در تحقق اهداف اقتصادی
برای تحقق شعار سال و بیاثرکردن تحریمهای بینالمللی که قطعاً در سال ۹۸ نیز به اشکال مختلف ظهور و بروز پیدا خواهد کرد، نقش جوانان بسیار گسترده و مؤثر خواهد بود، به طوری که در متن بیانیه گام دوم انقلاب و در سخنرانی رهبر معظم انقلاب در حرم رضوی بارها از واژه جوان ایرانی سخن به میان آمده است و نقش پررنگ این قشر از جامعه در دستیابی به اهداف و خنثی کردن توطئههای دشمنان مورد تأکید قرار گرفته است چراکه در جایی که نمیتوان از مدیریت پیر انتظار گشایش و گرهگشایی داشت، نقش و مسئولیت جوان انقلابی به طرز قابل توجهی افزایش پیدا خواهد کرد، کما اینکه در بیانیه راهبردی گام دوم، «امید و نگاه خوشبینانه به آینده» یکی از انتظارات ایشان از قشر جوان است که به تعبیر معظم له، یک امید صادقانه و متکی بر واقعیتهای عینی است. آنجا که فرمودند: «پیش از همه چیز، نخستین توصیه من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است. بدون این کلید اساسی همه قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت». رهبر انقلاب در ادامه این فراز کلیدی از توصیههایشان به جوانان کشور به نکتهای قابل تأمل اشاره کردند و یادآور شدند: «در طول این ۴۰ سال - و اکنون مانند همیشه - سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیتها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسنات بزرگ، برنامه همیشگی هزاران رسانه صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملت ایران است و البته دنبالههای آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده است که با استفاده از آزادیها در خدمت دشمن حرکت میکنند» و در نهایت، تکلیف جوانان این مرز و بوم را در این بخش، با این رهنمود مشخص کردند که «شما جوانان باید پیشگام در شکستن این محاصره تبلیغاتی باشید، در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید، ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشهایترین جهاد شماست». حالا سؤال این است که جوانها به عنوان سرمایههای ناب و بینظیر انسانی، چطور باید پیشگام شکستن این محاصره تبلیغاتی و افزایش امید به آینده باشند تا طی کردن راههای پیش رو، شدنیتر و لذتبخشتر شود؟ بدون تردید «افزایش آگاهی خود و دیگران نسبت به گذشته، حال و آینده» و همچنین «شناخت دقیق نیازها و ظرفیتهای جامعه و ارتباط با بدنه مردم» میتواند جوانان را هم نسبت به حال و آینده امیدوار کند و مهمتر اینکه زمانی که جوانان مؤمن و متخصص انقلابی در میان مردم حاضر شوند و «آتش به اختیار» خلأ مدیران ناکارآمد را جبران کنند و مکمل کار مدیران دلسوز و مردمی شوند، از یک طرف به تریبون انعکاس منطقی و قاطع مطالبات مردم تبدیل میشوند و از سوی دیگر، به خاطر تأثیرگذاری مثالزدنی خود، چراغ امید را در دل مردم روشنتر و فروزانتر نگه میدارند.