
زهرا چیذری
رئيسجمهور در ايام انتخابات مدعي شد فضاي مجازي ذائقه مردم را شكل ميدهد؛ دولتيها بارها گفتند رسانههاي مجازي را فيلتر نكنيد تا مطالبات مردمي طرح و پيگيري شود. توئيتر، فيسبوك، اينستاگرام و تلگرام طي سالهاي گذشته اصليترين رسانههايي بودند كه اعضاي كابينه دولت يازدهم از طريق آنها با مردم ارتباط ميگرفتند و دولت، تمام هم و غمش را روي قدرت گرفتن فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي گذاشت. حالا ذائقهسنجي مردم از طريق همين فضاي مجازي حكايت از اين دارد كساني كه رأي دادهاند بابت تركيببندي كابينه دوازدهم از دولت مطالباتي جدي دارند. كمپينهاي مردمي شكل گرفته در فضاي مجازي از اين حكايت دارد كه مردم به دنبال وزرايي پاكدست، فعال، سالم و كارآمد هستند و از دولت انتظار دارند افرادي با كارنامههاي سياسي و اقتصادي ناسالم از قطار دولت دوازدهم پياده شوند. مردم در شبکهها تقاضا دارند که وزیر دولت باید حقوق 2 میلیونی آنها را درک کند و غیرمیلیاردی باشد.
درهمین شبکهها تقاضا برای چند وزیر زن بالا گرفته اما اینها چیزهایی نیست که دولت زیربار آن برود دولتی که شبکههای اجتماعی را «تلویزیون» خود مینامند حالا با پارادوکس بیتوجهی به مطالبات این شبکهها درباره چینش کابینه روبهرواست.
زمان زيادي به تحليف دوازدهمين رئيسجمهور كشور باقي نمانده، اما گمانهزنيها درباره كابينه دوازدهم از مدتها قبل آغاز شده است و زمزمههاي متعددي درباره تركيب اعضاي اين كابينه به گوش ميرسد. حكايت اين زمزمهها اما تنها درباره سهم احزاب گوناگوني كه در به كرسي نشاندن دكتر روحاني نقش داشتهاند نيست، بلكه ماجرا بر سر تركيب جنسيتي اعضاي كابينه دوازدهم نيز هست. ريشه اين زمزمهها اما به وعدههاي انتخاباتي روحاني و طرفدارانش بازميگردد. وعدههايي كه با چشم بستن روي اصل مهم كارآمدي و شايستهسالاري، با طرح سهم زنان از كابينه تا سه وزير زن تلاش ميكرد رأي نيمه جامعه يعني زنان را در سبد دولت تدبير و اميد بريزد. حالا و با نزديك شدن به تحليف رئيسجمهور و معرفي كابينه دوازدهم به مجلس، وقت عمل به وعدههاي انتخاباتي فرارسيده است. به خصوص اينكه مجلس دهم همراهترين مجلسي است كه دولتهاي بعد از انقلاب به خود ديدهاند و اين مسئله راه انتخاب وزرايي دلخواه را براي دوره دوم دولت تدبير و اميد آسانتر ميكند. هر چند دكتر روحاني در چهار ساله نخست دولت تدبير و اميد نشان داد به مديريت زنان در سطوح بالا اعتقادي ندارد. اما وعده حضور زنان در سطح وزارت در دوره دوم رياست جمهورياش يكي از محورهاي اصلي تبليغات وي بود.
فضاي مجازي خوب، بد؟!
ارج و قربي كه دولت در چهار سال گذشته لااقل در ظاهر براي شبكههاي اجتماعي قائل شد بر كسي پوشيده نيست. در همين ايام انتخابات چندين و چند مرتبه نامزدهاي دولت (آقاي روحاني و جهانگيري) به صدا و سيما تاختند و در عوض شبكههاي اجتماعي را ستودند، حتي آقاي روحاني و جهانگيري براي ضبط برنامههاي راديويي خود در صدا و سيما حاضر نشدند و بهجاي آن در فضاي مجازي «لايو» برگزار كردند. ميتينگهاي انتخاباتي آقاي روحاني و جهانگيري هم به طور آنلاين از شبكههاي مجازي مخابره ميشد.
پيش از اين هم دولت هميشه خود را طرفدار كنار گذاشتن سياست فيلترينگ نشان داده است. دعواهاي قوه قضائيه با دولت بر سر مسدود كردن فلان سايت مخلكننده و بهمان سايت غيراخلاقي هم موضوع پنهاني نيست. از وزير ارتباطات گرفته تا شخص رئيسجمهور بارها اذعان داشتهاند نبايد با فيلترينگ بر مطالبات مردمي سرپوش گذاشت؛ فضاي مجازي علاوه بر اينكه محيطي براي «كسب و كار» است، محملي به منظور «بيان خواست اكثريت» هم هست، «مطالبات جامعه» را بايد از شبكههاي اجتماعي استنباط و استخراج كرد و به آنها وقعي نهاد و چندين و چند اظهارنظر صريح ديگر در مدح و ثناي فضاي مجازي. اما حالا كه ايام تبليغات انتخابات تمام شده است، همين فضاي مجازي كمافيالسابق مطالباتي دارد. روزي كه وزير راه يا وزير بهداشت با الفاظي وهنگونه و ناسزا به مردم تاختند، هشتگهاي «بيشعور» و «ادب مرد به ز دولت اوست» بر صدر اين شبكهها نشستند. وقتي آقازادههاي برخي از مسئولان دولتي پستهاي توهينآميز و متبخترانهاي منتشر كردند، فضاي مجازي مملو از بايكوت و تقبيح چنين ادبياتي شد. همين حالا هم فضاي مجازي پر است از نكوهش ادبيات چندهزار ميلياردي برخي وزرا و منت نهادنشان بر سر مردم به هر دستاويزي؛ مردمي كه در واقع «ولينعمت» شان هستند. تكتك صفحات مجازي كه جستوجو شود هم به راحتي ميتوان دريافت كه جامعه ايراني از ادبيات «پورشه»اي و «پرادو»يي به شدت ناراحت است.
همين حالا هم مطالبات جدي زنان – نيمي از رأي دهندگان – اين است كه كابينه دوازدهم وزراي زن داشته باشد. جوان بودن و خستگيناپذيري و كار شبانهروزي در تراز مسئول جمهوري اسلامي – نه مديريت پشت ميزي اشرافگرا – يكي ديگر از مطالبات بر حق همين فضاي مجازي از دولت در حال تشكيل دوازدهم است.
پرواضح است كه نميتوان اين همه مطالبه را ناديده گرفت، بالاخره فضاي مجازي اگر پيش از انتخابات ذائقهساز و بيانگر مطالبات مردمي بود، الان هم همين گونه است. نميشود و منطقاً و اخلاقاً نبايد در مقطعي شبكههاي مجازي را در حد تقدس ستاييد و در مقطعي ديگر و به فاصله كوتاه چند ماهه، انگار نه انگار كه اصلاً شبكههاي مجازياي وجود دارد و مطالباتي در اين فضا در حال مطرح شدن و تبديل به خواستي فراگير و پرقوت شده است.
استفاده ابزاري از زنان
استفاده ابزاري جريان اصلاحطلبان از زنان براي دستيابي به اهدافشان موضوع تازهاي نيست و بارها تكرار شده است. اين استفاده ابزاري در سطوح مختلفي اتفاق ميافتد؛ گاهي در قالب طرح سهميه 30 درصدي زنان از مجلس و شوراي شهر براي تغيير تركيب اعضا به نفع جريان اصلاحات و گاهي در سطوح شعارهاي پوپوليستي با هدف كشاندن زنان پاي صندوقهاي رأي و استفاده از ظرفيت رأي آنان براي پر كردن سبد انتخابات افراد و جريانهاي خاص. نكته قابل تأمل اينجاست كه با به سرانجام رسيدن اهداف مورد نظر زنان و وعدههايي كه به آنها داده شده به راحتي كنار گذاشته ميشوند. نمونه چنين روندي را ميتوان در انتخابات شوراي شهر و روستا مشاهده كرد.
سهم 30 تا 50 درصدي زنان از فهرست اصلاحطلبان در شوراي شهر پنجم وعدهاي بود كه تحقق نيافت تا پنجمين دوره شوراهاي شهر و روستا با وجود پديدههايي مانند ورود 415 نفري زنان در سيستان و بلوچستان يا ركوردشكني حضور شش زن در شوراي شهر تهران، در كل كشور چهره شوراها مردانه بماند و حتي نسبت به دوره قبل كاهشي 36 درصدي را تجربه كند. نكته قابل تأمل در اين ميان خلف وعده اصلاحطلبان در اختصاص سهم 30 درصدي فهرست اميد به زنان بود به گونهاي كه در 22 مركز استان از مجموع 253 نفري كه نامشان در ليست اميد پنجمين دوره انتخابات شوراهاي شهر و روستا به ثبت رسيد، تنها 42 نفر يعني چيزي حدود 16/6 درصد از فهرست اميد در اين شهرها به زنان اختصاص يافت، آن هم در شرايطي كه در بحبوحه ثبتنامها براي اين انتخابات، اصلاحطلبان وعده اختصاص 50 درصد ليستها به زنان و جوانان را داده بودند.
وعدههايي با تاريخ انقضا
«دوراني كه زن فقط آشپزي و بچهداري ميكرد، سپري شده است»؛ اين بخشي از سخنراني رئيسجمهور كشورمان در مراسم تجليل از قهرمانان بازيهاي المپيك و پارالمپيك است؛ مراسمي كه با تأخير پنج ماهه و در روزهاي پايان تقويم دولت يازدهم برگزار شد تا دكتر حسن روحاني در نطقي هيجانانگيز در حالي از حصر زنان درون خانه انتقاد كند كه بنا به تأكيد معاون زنان و خانواده رئيسجمهور آمار بيكاري زنان به مراتب از مردان بيشتر است و سال 94 نرخ بيكاري دختران جوان داراي بالاترين رقم طي 20 سال اخير بوده و اين موضوع در ميان دختران دانشآموخته مشهودتر است. نكته قابل تأمل اينكه سهم زنان از پستهاي مديريتي در دولت يازدهم كاهشي چشمگير داشت و با وجود وعدههاي انتخاباتي حتي يك وزير زن هم نداشتيم و الهام امينزاده، معاون حقوقي رئيسجمهور نيز در ماههاي پاياني دولت از كابينه كنار گذاشته شد و سمت مشاور گرفت! در چنين شرايطي است كه اظهارات رئيسجمهور درباره سپري شدن دوران حضور زنان در آشپزخانه مصداق ديگري از استفاده ابزاري وي از زنان بود كه تا انتخابات دوازدهم تاريخ انقضا داشت. در شرايط كنوني اما با عنايت به خلف وعدههاي پيشين و وعدههاي تاريخ مصرفدار دولت براي زنان، اين چهرههاي اصلاحطلب هستند كه نگران سهم زنان از كابينه دوازدهم هستند.
شهيندخت مولاوردي، معاون امور زنان و خانواده رياست جمهوري كه سابقه حضورش در دولت يازدهم به وي يادآوري ميكند بايد درباره گمانهزنيها در سهم زنان از كابينه دولت دوازدهم محتاطانهتر اظهار نظر كند. «هنوز مشخص نيست كه چند زن به عنوان وزير در كابينه دولت دوازدهم حضور خواهند داشت.» مولاوردي ادامه ميدهد: «رايزنيهايي براي حضور زنان در كابينه دوازدهم انجام شده است، هنوز نميدانم چند تن در اين كابينه انتخاب ميشوند.» وي اميدوار است حضور بانوان در كابينه دوازدهم دولت پررنگ باشد. پروانه سلحشوري، رئيس فراكسيون زنان مجلس شوراي اسلامي، اما با يادآوري اينكه 51 درصد از افرادي كه به دكتر روحاني رأي دادند، زنان بودند، ميافزايد: اين افراد مطالبهشان اين است كه ما وزير زن داشته باشيم؛ ضمن اينكه 157 نماينده زن و مرد در نامهاي به رئيسجمهور خواستار حضور زنان در دولت آينده شدهاند. وي در پاسخ به اين سؤال كه آيا آقاي روحاني در دولت آينده از زنان استفاده ميكند، ميگويد: متأسفانه ما هنوز جوابي از ايشان نداشتهايم ولي در مراسم افطاري رئيسجمهوري تلويحاً اعلام كرد كه وزير زن نخواهد داشت و آن به اين دليل است كه بانوان در ايران نتوانستهاند مراحل مديريتي را طي كنند.