
نویسنده: محمد بابايي
دولتهاي غربي چيزي را كه در شش سال گذشته از طريق به كار گرفتن تمام امكانات خود نتوانستند در سوريه به دست بياورند، ناگهان ميخواهند با يك شوي تلويزيوني آن را به چنگ بياورند. نماينده امريكا در سازمان ملل تصاويري از اجساد كودكان كشته شده بر اثر استشمام گاز شيميايي را در شوراي امنيت سازمان ملل به دست گرفت و دركمتر از دو روز رئيسجمهور امريكا دستور حمله موشكي به يك پايگاه هوايي مهم سوريه را داد. براي ابطال ادعاي غرب و نشان دادن جعلي بودن حمله شيميايي در شهر خان شيخون ادلب، تنها كافي است بدانيم تصاويري كه نماينده ترامپ در سازمان ملل با خود به همراه آورد از كجا آمده بود؛ اين تصاوير و ساير تصاويري كه از انفجارهاي شيميايي خانشيخون در رسانهها منتشر شد، توسط گروهي به نام «كلاه سفيدها» تهيه شده بود.
دولتها و رسانههاي غربي، «كلاه سفيدها» را يك گروه غيرنظامي تعريف ميكنند كه در مناطق جنگي سوريه به آسيب ديدگان، زخميها و جابهجايي اجساد كمك ميكنند اما اسناد موجود نشان ميدهد اين گروه به عنوان بازوي مدني القاعده عمل ميكند و غرب تلاش زيادي كرده تا اعتبار زيادي براي اين گروه ايجاد كند، در حدي كه يكي از جوايز اسكار به فيلمي تعلق گرفت كه درباره كلاه سفيدها بود. وينسا بيلي فعال و خبرنگار انگليسي اسناد و گزارشهاي زيادي از همكاري «كلاه سفيدها» با «القاعده» جمع آوري كرده است.
واكنش سريع رئيس اتحاديه اروپا و ساير مقامات غربي حاكي از آن بود كه آنها به تنها چيزي كه اهميت نميدهند واقعيتها هستند و از قبل تصميم خود را گرفتهاند. ترامپ پس از انتشار گسترده و هماهنگ تصاوير خانشيخون در رسانهها و شبكههاي اجتماعي به ميان خبرنگاران آمد و گفت از ديدن «اين كودكان زيبا» كه توسط حمله شيميايي ارتش سوريه كشته شدهاند متاثر شده و اسد بايد تنبيه شود. اصلاً مهم نبود و نيست كه كسي اين ادعاها را باور ميكرد يا نه! مهم اين بود كه ترامپ وارد معامله شوم با «نومحافظهكاران و وهابيت» شده تا مانع پيروزي مقاومت در سوريه شوند، او در اولين اقدام دستور شليك 53 موشك به سمت پايگاه هوايي شعيرات واقع در مركز سوريه را داد.
هر چند اين حملات موشكي همانطور كه خود ترامپ بهتر از هر كس ديگري ميداند، هيچ تغييري روي موازنه قوا در زمين ايجاد نكرد و پايگاه هوايي شعيرات در كمتر از 24 ساعت بازسازي شد و جنگندههاي سوري براي هدف قرار دادن مواضع تروريستها بار ديگر به پرواز درآمدند. باوجود اين غربيها تلاش ميكنند در سطح رسانهاي و ديپلماتيك اين حملات را «تغيير دهنده بازي» نشان دهند تا از دمشق و متحدانشان امتياز بگيرند، چيزي كه در شش سال گذشته نتوانستهاند از طريق بسيج تروريستها از سرتاسر جهان و حمايت همه جانبه از آنها در سوريه به دست بياورند. بيش از هر كسي به نظر ميرسد آنها «بشار اسد» را هدف قرار دادهاند و ميخواهند با جعل انفجارهاي شيميايي خان شيخون، رئيسجمهور سوريه را «بي اعتبار» كنند. مقامات غربي ميگويند «رژيمهاي بينالمللي حقوق بشر» اجازه نميدهند بشار اسد بر سر قدرت باقي بماند. براي دولتهاي غربي مهم نيست كه نظر مردم سوريه چيست و تا چه حدي ادعاي حقوق بشري آنها با توجه به عملكردشان در عراق، يمن و ليبي مسخره به نظر ميرسد. براي دولتهاي غربي مهم نيست كه آيا كسي صداقت آنها را درباره «دموكراسي» باور ميكند با توجه به اينكه روابط نزديكي با پادشاهيهاي منسوخ و فاسد شده حاشيه خليج فارس دارند.
مهمتر اينكه دولتهاي غربي ديگر حتي نميخواهند «ظاهرسازي» كنند و از «زورگويي» و «دروغگويي» آشكار و عريان ابايي ندارند و به بزرگترين حاميان تروريسم جايزه مبارزه با تروريسم را ميدهند. دولتهاي غربي يك بار ديگر براي رسيدن به اهداف خود در سوريه به «سلاح شيميايي» تمسك جستهاند اما ظاهرا آنها فراموش كردهاند «مكر شيميايي» چيزي نيست كه ترتيبدهندگان از گزند آن در امان باشند، هر روز كه ميگذرد ابعاد بيشتري از اين «مكر» مشخص ميشود و افراد سرشناس بيشتري روايتهاي غربي را به چالش ميكشند. در آخرين مورد، اليور استون كارگردان سرشناس امريكا روز گذشته در صفحه توئيتر خود آورد: «چه كسي از حمله گازي كه دوباره اسد متهم شد، سود ميبرد؟ نه! اسد سود نميبرد. اين آشكارا توسط تروريستها صورت گرفته؛ كساني كه در حال شكست در جنگ هستند.»
دولتهاي غربي بار ديگر دچار اشتباه راهبردي شدهاند؛ زماني كه تصميم گرفتهاند با مكر شيميايي مانع از پيروزي مقاومت در سوريه شوند. آنها نميدانند با هربار دروغگويي و زورگويي خود، عيار مقاومت را در منطقه افزايش ميدهند و اجزاي مقاومت را براي حمايت و دفاع از يكديگر در مقابل اين دروغگويي و زورگويي بيشرمانه مصممتر ميكنند و انتخابي جز مقاومت براي مردمان منطقه باقي نميگذارند.