
نویسنده: فريدون حسن
مدتهاست كه به اين واقعيت تلخ در فوتبال ايران پي بردهايم كه سطح فرهنگ و باورهاي بازيكنان با سطح حرفهايگري و پولهايي كه آنها از اين فوتبال ميگيرند، فرسنگها فاصله دارد.
مدتهاست كه ميدانيم بازيكناني اسماً بزرگ فوتبال ايران هستند كه از بزرگي حتي بخش كردن حروف آن را نيز نميدانند و مدتهاست كه ميدانيم در اين فوتبال چيزي به اسم احترام، منش و رفتار پسنديده وجود ندارد.
اين ميشود كه يك روز بازيكن جوان يك تيم، روي نيمكت و جلوي چشم سرپرست موسپيد كرده تيم به جان آن يكي ميافتد و روز ديگر چند جوان تازه به دوران رسيده ديگر بزرگي ديگر را به باد استهزا ميگيرند و تأسفبارتر اينكه تمامي اينها از دوربين رسانه ملي نيز پخش ميشود.
مدتهاست ميدانيم كه در فوتبال ايران هستند عده زيادي كه غوره نشده مويز شدهاند و بدون اينكه راه بزرگ شدن و آداب بزرگ شدن را رفته و آموخته باشند، تصور بزرگي دارند، اينگونه ميشود كه بزرگ و كوچك فوتبال را به بازي ميگيرند. آبي و قرمز و زرد ندارد، عدهاي در اين فوتبال هستند كه واقعاً نميدانند پا جاي پاي چه بزرگاني گذاشتهاند، چرا؟ چون كسي نبوده كه اين حقيقت را به آنها بياموزد، كسي نبوده كه به آنها ياد بدهد اول بايد بزرگ شد و بعد پيراهن پرسپوليس، استقلال، سپاهان و تراكتورسازي و... را برتن كرد.
البته در اين ميان نبايد تمام گناه را هم به آنها متوجه كرد، همان پيشكسوتاني كه امروز از كتككاري آن جوان و فيلم پخش شده چند تن ديگر سرخ و سفيد ميشوند، آن روز كه بايد به آنها درس بزرگي ميدادند به رفتارشان خنديدند و يادشان رفت كه اگر در زمان خودشان حرمت بزرگتر را داشتند به اين علت بود كه بودند مردان بزرگي چون دهداري و فكري كه آداب بزرگي و بزرگمنشي را قبل از راه و رسم دريبل زدن و سانتر، يكي و دو كردن به آنها آموختند.
جوان امروز فوتبال ايران، ابتدا پول و قرارداد را متوجه ميشود، بعد اگر دلش خواست ذرهاي بار فني خود را افزايش ميدهد و اينقدر با اين دو مقوله سرگرم ميشود كه ديگر جايي براي فرهنگسازي و منش پهلواني، مردمداري و بزرگمردي باقي نميماند، اين ميشود كه امروز بايد فرياد وااسفا سر دهيم، اين ميشود كه امروز بزرگان فوتبال از دوران خودشان ياد ميكنند كه بله چه بوديم و چه ميكرديم و چه و چه...
واقعيت فوتبال درست همين است كه ميبينيد، واقعيت اين است كه امروز حتي برخي بزرگان فوتبال تاب انتقاد را ندارند، كافيست كه به نقل قولها و موضعگيريهاي همين چند هفته اخير بزرگان فوتبال عليه يكديگر نگاه كنيد تا متوجه شويد كه واقعاً نبايد از برخي جوانها توقع داشت، جواني كه ميبينيد يك نسل قبل از او چگونه به هر بهانهايي از خجالت هم درميآيند، لزومي نميبيند كه مراعات بديهيترين اصول اخلاقي و فرهنگي را بكند.
امروز همه فرياد ميزنند و از دست گرفتن يك پيشكسوت توسط چند جوان مينالند، اما خوب ميدانيم كه تمامي اين سروصداها همين امروز به پايان ميرسد و همه چيز تا حاشيهاي ديگر ساكت ميشود، امروز همه سروصدا ميكنند، اما كسي راهحلي نميدهد، امروز همه فرياد ميزنند و فقط ميگويند بايد فرهنگسازي كرد، اما كسي راهحل عملي نشان نميدهد تا باز هم در آيندهاي نه چندان دور شاهد تكرار اين رفتارها باشيم.
فوتبال ايران همين است، فوتبالي كه تنها به اسم حرفهاي شده و پول حرفهاي ميدهد، ولي باور كنيد كه در فوتبال حرفهاي دنيا، جوان و نوجوان جايگاه خود را به خوبي ميشناسد، ميداند كه چه ميخواهد و چه كاري بايد انجام دهد و البته ميداند كه اگر بخواهد پا را فراتر از حد خود دراز كند با شديدترين برخوردهاي حرفهاي روبهرو ميشود. اين فرهنگسازي است، فرهنگ فوتبال ايران بايد در عمل اصلاح شود نه اينكه با سروصدا و شعار دادن.